ارتباط مشعشعیان با اهل‌حق

  • 1393/07/06 - 10:26

خاندان آتش‌بيگی يکی از شاخه‌های اهل‌حق است که به نظر برخی محققين ريشه آن‌ها از مشعشعيان است. تقریباً مقارن با ایامی که سید محمد نوربخش به دعاوی خود پرداخت، در خوزستان یکی دیگر از شاگردان شیخ احمد بن فهد حلی که آن هم سید محمد نام داشت و نسب وی نیز به امام موسی کاظم (علیه السلام) می‌رسید و بعدها "مشعشع" لقب گرفت، ادعای مهدویت و در پی آن دعوی الوهیت کرد...

ارتباط مشعشعیان با اهل‌حق

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ خاندان آتش‌بيگی يکی از شاخه‌های اهل‌حق است که به نظر برخی محققين ريشه آن‌ها از مشعشعيان است. تقریباً مقارن با ایامی که سید محمد نوربخش[1] به دعاوی خود پرداخت، در خوزستان یکی دیگر از شاگردان شیخ احمد بن فهد حلی که آن هم سید محمد نام داشت و نسب وی نیز به امام موسی کاظم (علیه السلام) می‌رسید و بعدها "مشعشع" لقب گرفت، ادعای مهدویت و در پی آن دعوی الوهیت کرد. او نیز بارها مورد تعقیب قرار گرفت. گفته‌اند «وی نیز مدتی به کوهستان لرستان گریخته و زمانی در آن‌جا به دعوت پرداخته است».[2] او علوم خفیه را از علامه ابن فهد حلی فرا گرفت.[3] بدین سبب اعمال خارق‌العاده انجام می‌داد.[4]

سید محمد عقاید باطنیان را فرا گرفته و پایه مهدی‌گری خود را بر آن بنا نهاده بود. از آن جمله چنان‌که عقیده باطنیان است، امام علی(علیه السلام) را خدا می‌خواند. سید محمد مشعشع معتقد بود که «پیغمبر(صلی الله علیه و آله) و امامان(علیهم السلام) نابود نمی‌شوند و مرگ ایشان را نمی‌رسد مگر ناپدید شدن از چشم مردمان و رفتن از این جهان پدیدار به آن جهان ناپدیدار...».[5] و نیز «هر کسی بودی دارد که همیشه هست و دیگرگون نمی‌گردد، ولی پرده یا جایگاه او عوض می‌شود... مثلا جبرییل، آن فرشته آسمانی، بودی دارد که همیشه هست و دیگرگون نمی‌گردد ولی پرده یا جایگاه او عوض می‌شود، چنان‌که به کالبد "دحیه کلبی" نزد پیامبر آمد.[6]

سید محمد مشعشع خود را در زمان ناپیدایی حضرت علی(علیه السلام) جانشین او می‌دانست. به هر حال تشابه افکار و عقاید وی با اعتقاد اهل‌حق انکار ناپذیر است. فرزند سید محمد مشعشع که "مولا علی" نام داشت، مدعی بود کالبد حضرت امیر(علیه السلام) به کالبد او درآمده و بدین‌سان دعوی خدایی نمود.[7] او وقتی بر نجف دست یافت، بارگاه حضرت علی(علیه السلام) را مطبخ کرد. چون معتقد بود که آن امام خدا است و نمرده است. او در سال 861 هجری قمری در زمانی که سید محمد مشعشع زنده بود، کشته شد. سید محمد نیز در سال 870 هجری قمری درگذشت.[8] پسر دیگر سید محمد، سید محسن نام داشت که در زمان حکمرانی خود بر سراسر جزایر و خوزستان، بصره و نواحی تا بیرون بغداد و بهبهان، کهکیلویه، بندرهای خلیج فارس، بختیاری، لرستان، پشتکوه، بنا بر روایتی بر کرمانشاه نیز دست یافت، بعد از او سید علی، به حکومت رسید، حکومت مشعشعیان در سال 914 هجری قمری توسط شاه اسماعیل که خود نظیر دعاوی ایشان را داشت، برچیده شد.[9]

با توجه به این‌که دعاوی سید محمد نوربخش و سید محمد مشعشع، بسیار با عقاید اهل‌حق نزدیک است و هر یک می‌تواند در عقاید ایشان جایی برای خود بیابند، باید دید که در روایات اهل‌حق کدام‌یک را مورد توجه و بنا بر "نامه سرانجام" مظهر پنجم الوهیت قرار داده است. برخی از اوصاف منابع اهل‌حق به قدری کلّی است که ما هر یک ازا ین دو شخص را می‌توانیم به نام "محمد بگ" معرفی کنیم. البته روایاتی وجود دارد که هر بار یکی از آنها را بر دیگری ترجیح می‌دهد. در تذکره اعلی، قرمزی(شاه ویسقلی) به آمدن فرزندش –که محمد نام دارد و مهدی صاحب الزمان است– اشاره کرده است.[10] این روایت می‌تواند اشاره به هر یک از ایشان باشد. در روایت کتاب شاهنامه حقیقت و به تبع آن در برهان الحق، به صفت ممیزه سید محمد اشاره شده است. حاجی نعمت الله جیحون‌آبادی نام محمد بگ را سید محمد نوربخش و فرزندش را قاسم معرفی کرده که اولی مظهر شاه ابراهیم و دومی مظهر بابا یادگار است.[11] بنابراین روایت، ذات حق بر او مهمان شده است، اما فرزندش –قاسم– سرسپرده اهل‌حق نشده و در ولایت غزنین به کسب معرفت پرداخته است. البته در ادامه، نویسنده سید محمد نوربخش را پدر آتش‌بگ، جامه بعدی الوهیت دانسته است. اگرچه این نسبت با توجه به تاریخ زندگانی این دو غیر ممکن است، اما مسلماً آتش‌بگ از خاندان مشعشعی برخاسته است و از طرفی هم نمی‌تواند فرزند بلافصل سید محمد مشعشع باشد. به هر حال -بنا بر نظر برخی- چون سید محمد نوربخش و سید محمد مشعشع هر دو در حوزه لرستان به تبلیغ عقاید خود پرداخته‌اند، از این جهت هم نمی‌توانیم یکی از آن دو را به عنوان محمد بگ شناسایی کنیم. این احتمال هم وجود دارد که محمد بگ شخص سومی باشد که مدت‌ها بعد از این دو می‌زیسته و پدر خان آتش(آتش بگ) و از خاندان مشعشعی باشد. در غیر این صورت به دلیل تصریح در نام سید محمد نوربخش، در روایت حاجی نعمت الله جیحون آبادی – که گویا از نزدیک با خاندان مشعشعی آشنایی داشته و با خواهر آقابخش (از نوادگان آتش بگ) نیز خواهر و برادر اقراری بوده‌اند – مطالب شاهنامه حقیقت را می‌پذیریم. البته باید توجه داشت که محمد بگ هر کسی که باشد مانند دیگر مظاهر الوهیت مطالب مربوط به وی در دفاتر اهل‌حق تنظیم شده است. در شاهنامه حقیقت یاران محمد بگ هم مظهر برخی از هفتن و هم بعضی از هفتوانه‌اند.[12]

در کتاب خاکسار و اهل‌حق، خاندان آتش بگ را از نسل سید علی فرزند سید محمد مشعشع دانسته‌اند که بعد از قتل آخرین حکمران این خانان، یعنی سید علی مشعشعی، خاندان مشعشعیان به آذربایجان و کرمانشاه و فارس مهاجرت کردند. آنها در شیراز به خاندان مولایی مشهور گشتند. عده‌ای که به حومه کرمانشاه و شمال لرستان عزیمت نمودند تیره آتش بیگی را بنیان نهادند. به همین سبب است که پیروان اهل‌حق استان لرستان به آتش بیگی معروفند. خاندان آتش بيگی که روزگاری حکومت شیعی مشعشعیان را در خوزستان بنا نهادند، بعدها در کنار خاندان‌های دیگر اهل‌حق جایی برای خود باز کردند. در پیشگویی‌های خان الماس کسی که در آینده ظهور می‌کند «س.ا.م» (سام) نام دارد. به این دلیل سید محمد کلاردشتی خود را سام نامیده و نیز نام یکی از فرزندان "سید نظام مشعشعی" رهبر فعلی خاندان آتش بیگی "سام" است.[13]

درباره مذاهب نظرات مختلفی درباره قرآن، از علی‌اللهیان منعکس شده است که البته آن را نمی‌توان به فرقه خاصی از اهل‌حق نسبت داد. شاید در بین گروهی از فرقه آتش بيگی، نظراتی همانند آن وجود داشته باشد. گفته‌اند خاندان آتش بيگی دوره آتش بگ را دوره شاه خورشیدی می‌گویند. زیرا به اعتقاد ایشان حضرت علی(علیه السلام) خوشید را تصرف کرده است. این عقیده می‌توان از جمله تاثیرات آیین مهری بر ایشان باشد.[14]

منابع:

[1]. سید علاءالدین محمد موسوی (۸۶۹-۷۹۵، معروف به سید محمد نوربخش خراسانی و نوربخش) مؤسس طریقه نوربخشیه، صوفی قرن نهم هجری [سید حسین نصر، تصوف قرن هفتم و مکتب ابن‌عربی] از شاگردان ابن فهد حلی
[2]. کسروی، احمد، تاریخ پانصد ساله خوزستان، چاپ اول، موسسه آنزال، تهران، 1373 شمسی، صص 18 - 20
[3]. مدرسی چهاردهی، مرتضی، "مشعشعیان" بررسی‌های تاریخی، سال دوازدهم، شماره 6
[4]. از آن جمله لباسی که می‌پوشید هیچ سلاحی بر آن کارگر نبود.
[5]. کسروی، احمد، تاریخ پانصد ساله خوزستان، چاپ اول، موسسه آنزال، تهران، 1373 شمسی، ص 30
[6]. همان، ص 31
[7]. همان، ص 25
[8]. همان، ص 42
[9]. زرین‌کوب، عبدالحسین، دنباله جستجو در تصوف ایران، ص 228
[10]. مجموعه رسائل اهل‌حق، ص 121
[11]. شاهنامه حقیقت، صص 1 – 300
[12]. جیحون آبادی، حاجی نعمت الله، شاهنامه حقیقت، ص 301 [هفتن، کوتاه شده ی هفت تن است. بنا به "نامه سرانجام"، هفتن، نمودار هفت فرشته اند که از گوهر خداوندگار آفریده شده اند، و آنچه در جهان بالا و پایین است، در تحت حمایت آنان قرار داده شده، و پاسبانی آسمان، ماه، خورشید، ستارگان، باد، هوا، زمین، آب، گیاه، آتش، فلزات و غیره به آنان محول شده است.هفتن، در اعصار گذشته در پیکره‌ی پیغمبران و خاصان خدا تجلی کرده اند. آنان به جهان آمده اند و مردم را به یکتاپرستی و توحید دعوت کرده اند. بنابراین، مدار گردش عالم، هفتن است و مغز آنان خداوند می باشد. وظیفه ی هفتن، دستگیری و ارشاد خلق است."صفی‌زاده، صدیق، پیروان و مشاهیر اهل‌حق، انتشارات حروفیه، تهران، 1387، ص 25"؛ برای هفتوانه کیک کنید.]
[13]. در تاریخ ایران باستان آمده سام پسر نوح(علیه السلام) و پدر آشور بنیانگذار شهر نینوا در تمدن آشور است.(بیگلری، هرمز، کوهنشینان زاگرس)
[14]. برای مطالعه در این مورد ر.ک به سرزمین جاوید، ذبیح‌الله منصوری
برای مطالعه بیشتر در این مورد ر.ک به مقدمه‌ای بر دین و روان با تاکید بر اهل‌حق، صحبت فرخ‌منش

تولیدی

دیدگاه‌ها

سلام اهل حق همان قره قویونلوها هستن

قراقویونلو ها شیعی مذهب هستند اما متاسفانه اهل حق بر اونها سایه افکنده و به اسارت قومی دست زده اند..

با سلام اهل حق از قوم خاصی نیست که بتوان طایفه ای خاص را نام برد ولی برخی از طوایف هستند که نام آنها در پست های مختلف در این سایت ذکر شده.

باسلام استاد ارجمند خدا کنه که مطالبی که نوشتی مثل عکسی که زدی اشتباه نباشه یکی از نمادهای اهل حق بودن داشتن سبیله البته نه یه سبیل معمولی ها اینا اگه اهل حق هم بودن دیگه نیستن چون سبیلهاشون رو زدن اینطورم که پیداست رفتن صوفی شدن اها در ضمن با اعتیاد هم سرسختانه مخالف هستن اهل حق رو میگم یکی از این بنده خداها مشخصه چقدر مواد زده در هر حال موفق باشی .

سلام و تشکر از نظر شما بايد بدانيد تمامي دوده هاي اهل حق سبيل ندارند همانند مکتبي ها يا شاه حياسي ها و امروزه تمامي کساني که در گذشته به سبيل معتقد بودند با اينکه اهل حق هستند سبيل ندارند. به فيلمهاي گره بان و عيدها و مراسمات اهل حق در سايت هاي وابسته به ايشان مراجعه کنيد حقيقت را در مي يابيد.

با سلام ، چیزی که شما گفتی اصلا درست نیست، شما فیلمهای گره بان رو مثال میزنی که افراد بدون سبیل هم حظور دارن، باید به عرض برسونم که این افراد از طایفه اهل حق نیستن، هموطنان شیعه هستن که به گربان رفتن تا اونجارو از نزدیک ببینن، مشخصهاهل حق اتش بیگی سبیل هست و اگر کسی که اهل حقه سبیلش رو بزنه از این دایره خارج شده هرچند که به زبان بگه من اهل حق هستم، چون بنا به باور و اعتقاد اهل حق یکی از اصلی ترین ارکان یاری یا همان اهل حق بودن مُهر بودن سبیله، با تشکر از شما دوست عزیز

اشتباه فرمودید بزرگواد تمامی خاندان معزز شاه حیاسی شارب یاسیبیل دادند بجز عدهای ازمریدان انها که درراس انها دکتربهرام الهی هستند.ایین تازه ای را بنا کردند وبه تمام کسانی که ایشان راقبول داشتند فتوادادند که سیبیل را بتراشند که علت هم حب دنیا برای کسب کرسی وزارت بود بااینکه خود خاندان وفرزندان اقای نورعلی الهی سرسپرده ومرید مرحوم اقاسید محمد احمدی مسندنشین شاه حیاسی بودند که این تمرد وبدعت باعث شدکه تمامی بزرگان ددین الحق فتویدخروج اینها از دبن را دادند وسالها باعث جنگ ونزاع ودرگیری بین اطرافیان نورعلی اللهی واخص دکتربهرام الهی بانی این بدعت با دیگربزرگان الحق شد .درحال حاضر دکترالهی درفرانسه مشغولند ومسندنشین خاندان معزز شاه حیاسی جناب اقی سید محسن احمدی جیحون ابادی هستند که الحق برازنده این انسان مقید وبسیاردرستکار است

این عکسی که گذاشتید مربوط به مراسم ذکر درویشهای قادری در کردستانه و هیچ ربطی به اهل حق نداره.

سلام من تازه متوجه شدم که نصب من از مشعشعیان هست و بعد از کشته شدن و تحت تعقیب قرار گرفتن گویا اجدادم به ارتفاعات رامهرمز کنونی میرن و نام خانوادگی و کنیه اشونو تغییر میدن...خیلی جالب شد! ... مرسی از اطلاعات و منابعی که عرضه کردین سپاس

سلام . شما از کدام خاندان و فامیل هستید. من هم در همان اطراف در ایل بختیاری هستم از خاندان مشعشعی

سلام ایشالله که منظورتون نسبه؟ به مبارکی و میمنت. ما هم به شما تبریک میگیم.

این سایت مال کیه

سلام..خداشماروخیربده که حداقل مثل بعضی شیطان صفت ها بهعقایددیگران توهین نکردید

باهیچ کس برسرباورهایش نمیجنگم چراکه خدای هرهکس همان است که درونش به اومیگوید..ممنون که به عقایدماتوهین نفرمودید.دین یعنی انسانیت وبنده خوشحالم وافتخارمیکنم که ازمولایم شاه نظام این راآموختم

واقعا مشعشعیان حکومت بزرگی بوده ولی حیف اونقدرا مشهور نیست.

بنده بیش از سی سال است که راجع به مذاهب تحقیق می کنم ; هیچ دین و مذهبی به اندازه اهل حق , پیروان خود را به راستی و پاکی در ظاهر و باطن و خدمت بی ریا به مخلوقات و در کل به اصول اصیل انسانی دعوت و تاکید نکرده است .

سلام خسته نباشید، ولی بعد از سی سال تحقیق می توانید نسبت اهل حق را با یکی از ادیان الهی ثابت کنید؟

ما خیلی خوشحال هستیم که اهل حق هستیم نه اهل دروغ شما فرض کنید ما با هیچ یک از ادیانی که شما گفتید وابسته نیستیم و یک دین منداوردی هستیم اما اصول دین ما بر پایه راستی و درستی هست راستی و پاکی نیستی و ردا کدام یک از این اصول با ان ادیان الاهی که شما میگید منافات دارد با توجه به این که در هر مرام و دینی انسان خوب و بد هست ما نباید بدهارو چماق کنیم و به سر هم بکوبیم ایا در شریعت همه انسان کامل هستن اگر هستن پس زندان برای چه درست کردید

سلام بر شما ما وقتی نقد یک عقیده رو میکنیم، منظورمون مصادیق اون عقیده نیست و اگر یک موقع نامی از کسی می آوریم مطمئن باشید او شخص از بزرگان و تاثیرگذاران عقیده نامبرده شده است و با مصادیق کاری نداریم چرا که راه و روش و اصول هر دین مشخصه و تبعیت از دین یا یک عقیده مساله شخصی است هر چند تبعات اجتماعی بسیاری دارد. اما اینکه می گویید به دینی از ادیان الهی پایبند نیستید، محل اشکال است چرا که ما عقیده داریم هر دینی از ادیان الهی پیامبری دارد که از سوی خداوند برگزیده و مبعوث شده تا مردم رو به سوی خداوند دعوت کنه و همین اشکال به مردم اهل حق وارد است که اگر خودشون رو دین مستقلی بدونن، درنتیجه پیامبری ندارند و وقتی پیامبری در کار نباشد، چه کسی قرار است ایشان را به چه هدف و سمتی دعوت کنه؟ سوال مهم همین است که شما به آن اشاره کردید. می شود انسان بی دین باشد، ولی راستگو، و همین راستگویی هم صفت بسیار خوبی است که باید هر انسانی که کمی وجدان و انسانیت داشته باشد، خود را به این صفت نیکو متخلق کند، اما این دلیل نمی شود که شخص راستگو باشد ولی بت پرست یا بی دین باشد. همین که مردم اهل حق و دیگر مردمان نیاز فطری به پرستش در خود احساس می کنند، نشان دهنده وجود میلی درونی برای پرستش است که خداوند در وجود انسانها قرار داده است، و درمان این نیاز نیز بواسطه رسولان الهی و ادیان الهی امکان پذیر است نه دین های مستقل و خود خوانده.

ما یک دین واحد ویا جدید نیستیم بلکه ما آیین حقیقت هستیم آیین بسیار گسترده تر از دین می باشد و آیین ما از ازل بوده و تا ابد هم ادامه دارد چه کوته فکران بخواهند وچه نخواهند.

سلام مستند سخن شما چسیت؟ آیا نباید سندی بر حقانیت سخن خود داشته باشید؟

سلام و خسته نباشی.بله میشود هم بدون پیامبر هم انسان بود.و هم کمال رسید .هرچند حقیر به ضرورت وجود پیامبر اعتقاد دارم.اما چونکه انسان فطرت ذات خدایی دارد لاکن میتواند بدون راهنما راه رو طی کی .هرچند ممکن است در این راه خطراتی اورا تهدید کند اما وجدان آدمی خود گواه همه چیر هست والا اینکه بتوان کلاه شرعی برایش ساخت.مثلا انسان میداند دزدی بده اما خود راقانع میکند که با این ناچیز او گدا نمیشود یا از کجا جمع کرده لابد حرام خورده .یا اینکه میداند ربا حرامه اما میگوید نرخ بانکی x است باهمه مشکلاتش من بیشتر میدم اما راحتره.و.....خلاصه تشکر اولا توهین نکردی .دوما بنظر من اگه قبلا سر نیاز میدادند دلیل عدم آگاهی و سواد بوده چون اکثر این جوامع نمیتوانند خودرا آنگونه هست معرفی کنند..اما الان نماز رو میخوانند.مگر میشود مرید علی باشی و بدانی علی رو نماز شهید شد و نماز نخوانی.و راجب سبیل هم سه دلیل داره اگه دوستان خواستن می گم.راجب عقاید هم نام هیچ یک از عید ها در قران نیامده بغیر از جشن یارسان.(البته فکر نکنند نوشته جشن یارسان) که اون خیلی زیبا و بادلیل خاص است خواستید عرض میکنم.ودر نهایت آتش بگی دین نیست برادران آیین است شما بهتر از حقیر تشخیص دین و آیین میدهید پس لطفا اگه چیزی مطمن نبودیم بیان نکنید. دد قرین راحتان.از لرستان

سلام بر برادر عزیز لازمه حرف شما که می فرمایید می شود بدون پیامبر به کمال رسید، این است که خداوند کار عبث و بیهوده ای درباره ارسال رسل انجام داده است و این کار بیهوده آن است که راهی را که انسان قادر به پیمودن آن است را توسط شخصی از جانب خود و با قواعد و قوانین خاصی تعیین فرموده است و همه می دانند که خداوند کار عبث و بیهوده انجام نمی دهد و با مقدمات حکمت سازگار نیست. برادر عزیز همه اموری که انسان با آن آشنا می شود، حسن و قبح عقلی نیست و حتی چه بسا جوامعی باشند که به همین حسن و قبح عقلی هم پایبند نباشند. مساله عمیق تر از آن است که فرمودید. ضمنا ما نمی گوییم یارسان دین است به نظر ما یارسان و اهل حق نوعی مرام و مسلک جوانمردی است که ربطی به امور دینی ندارد ولی به مرور زمان برخی آن را به دین پیوند داده اند. متاسفانه برخی از مخاطبان صفحات اهل حق اصرار بر آن دارند که اهل حق دینی جدای از تمامی ادیان است. ضمنا خوب است دلایلی را که می گویید "اگر خواستید برای شما می گویم" را برای مدیر سایت ارسال کنید. موفق باشید

اول اینکه اهل حق موی بلند ندارند سبیل مهر دارند دوم شاه حیاسی هم سبیل دارند. بجز نور علی الهی ها که خود اهل حق اونا رو اهل حق نمیدونن سبیل ندارند استعمال دخانیات و مواد مخدر در تمام تیره های اهل حق ممنوع میباشد این عکس مربوط به دروایش سنی مذهب میباشد خاندان نوربخش با خاندان اتشبگ یکی میباشد حقیقت رو باید پذیرفت ولی دروغ رونه بجز چند کلمه کل مقاله مورد تایید نیست

سلام سخن شما درست است و در بالا هم به آن اشاره شده بود و ما هم نگفتیم این عکس مربوط به اهل حقه بلکه صرفا عکسی برای این مطلب، همین. شما مطلب رو رها کردید به عکس چسیبدید؟ برخی از اهل حق های فعلی از تمامی فرقه ها هستند که سبیل ندارند. برای اثبات این مطلب هم به فیلم های اهل حق مراجعه کنید و هم در شهرهایی که اهل حق نشین هستند.

دشمنی با اهل حق مخصوصا خاندان معظم اتش بگی در طول این سی و چند سال بعد از انقلاب باعث شده که به راحتی مورد اتهام قرار بگیرند وهیچ مسئولی پیگیر راست و دروغ ان نمیشود وقتی مطلب در مورد اهل حق هست عکس هم باید در همین زمینه باشه مخاطب همیشه اهل حق یا کسانی که در این مورد اطلاعاتی دارن نیست

دروغ دروغه عکس اگه با مطلب همخوانی نداشه باشه یعنی دروغ پراکنی حتما مطلب هم مثل عکس کذبه دشمنی اشکار با خاندان معظم اتشبگی

سالهاست کلام خوانها دارند برای شما از کتابهایی که ندیدید مطلب میگن، اون دروغ نیست، اما منابعی که ارجاع داده شده و قابل دسترسی هستند رو انکار می کنید. چه جالب، طبق نظر شما باید از ارتباط مشعشعیان با اهل حق عکس بگیریم!!! تا به مطلب بخوره و تطابق داشته باشه. چه استدلال قوی و منطقی دارید.

هر کی دروغ بگه محکومه ولی شما با این دروغ میخوایید سایر مذاهب رو به اهل حق بد بین کنید اگر شما دروغ گو نیستید این عکس باید با مطلب همخوانی داشته باشه . اهل حق مردمی بدور از حاشیه هستند ولی شما با دروغ میخوایید اهداف خودتون رو پیش ببرید اگه کار تون برای رضای خداست از دروغ باید جدا باشه اگه برای رضای سیاسیون که مورد قبول اونها هست

سلام حرف شما درست است، ولی بنده بعنوان نویسنده مطلب آن چیزی رو که شما می گید انکار می کنم چون هدف محتواست نه عکس. بنابراین موضوع بی حاشیه یا حاشیه دار بودن اهل حق نیست.

بنظر منم اصلا درست نیست ما که خودمون جز انسانهایی هستیم که نه کامل نه عالم به همه چیز هستیم دیگران رو نقد کنیم . بنظرم شناخت زاهد از کافر . انسان از حیوان و.... بهیج وجه به ما مربوط نمی شه من کاملا به آن خدایا تو کجایی من شوم چاکرت ایمان دارم . روش اصلا مهم نیست و چسباندن وصله به انسانهایی که ما در دوران آنها نبودیم ظلم و غیر قابل بخشش ست

سلام به نظر شما بی تفاوتی نسبت به مسائل اطراف کار درستی است؟ از افرادی که در گذشته زندگی می کردند آثاری باقی مانده است، که بیانگر نظرات ایشان است و خواندن آثار و نقد کردن، وصله زدن نیست. ضمنا شناخت زاهد و کافر مربوط به ماست، چون در نتیجه تعامل با این افراد اثراتی بر ما مترتب است که در زندگی ما تاثیر دارد. چطور است که والدین فرزندان خود را از هم نشینی با افراد نا باب نهی می کنند، ولی برای ما مهم نیست که همنشین ما چه کسی باشد!

باسلام من اهل یکی از روستاهای اذربایجان غربی هستم.دراین روستا اغلب اهل حق هستند که خود را قره قویونلو میدانند ولی بخدا قسم نه از نماز خبری هست نه دیگر احکام الهی اتفاقا سیدشون اعتیاد شدیدی داره واصلا به واجبات دینی عمل نمیکنن من نمیدونم این چه فرقه وایینی هست که ما خبر نداریم

سلام فرقه اهل حق نماز نمی خوانند اما به جای آن نیاز می دهند و برخی از ایشان اهل حق را دینی مستقل می دانند و بحث ما هم بر روی همین مساله است که اگر دین مستقلی است شواهد و مدارک شما کجاست و اگر دینی از ادیان الهی است، به کدام دلیل و به چه دینی مربوط منسوب شوند؟

جناب تواب . درس از آثار گذشتگان منظور قوانین اجتماعی و عملکرد و اقدامات فرد در جامعه ست نه تقوا و ایمان او .مگر شما شاهد برگزاری قیامت بودید که نتیجه بگیریم کسانی که مثلا موی بلند داشتند و گرد آتش جمع می شدند و دعا می خواندند در روز رسیدگی به اعمالشان به دوزخ رفتند ؟ در بیش از صد آیه قران اشاره مستقیم شده فقط خداوند ناظر بر اعمال ست و اوست که به عذاب الهی گرفتار می کند اقوامی که ایمان نیاوردند واعمال صالح انجام ندادند و باز حتی به پیامبر فرمودند که به عدالت بین مردم رفتار کن و نگفتند ایمان و بی ایمان را جدا کن و با عدالت رفتار کن پس حتی پیامبر مجوز تفکیک نداشت- همنشینی و غیره هنجارهای اجتماعی هستند نه زهد و ایمان . بله کسی که دنبال شر و... در جامعه ست برای همنشینی شایسته نیست قطعا

وظیفه پیامبری که از جانب خداوند مبعوث شد، بیان احکام و قواعد صحیح دین و شاخصه های حق و باطل بود و بنا بر این شاخصه ها کسانی که احکامی دینی رو انجام بدن در زمره مسلمانان هستند و کسانی که اعمال را انجام ندهند هر چند نیت خیر هم داشته باشند، ولی به خاطر انجام ندادن تکالیف شرعی معاقب هستند و حتما عذاب خواهند شد. و باید توجه داشته باشیم که به این مساله هم در آیات قرآن تاکیدات فراوانی شده است. بنابراین حداقل دین داری یک شخص انجام فرامین الهی است که در دین او به آن امر شده است. اما افرادی که ادعای دین داری دارند نمی شود فقط بگویند ما دین دار هستیم ولی وظایف دینی خود را انجام نمی دهیم.

سلام اینطور که شما می فرمایید ایمان و دینداری فقط از راه بجا آوردن فرایض مشخص می شود پس یزد بن معاویه که هم نماز می خواند هم حافظ کل قران بود پابه پای امامان دوره خود اعمال دین رو انجام می داد . یا مثلا کسی مثل ادیسون با آن اختراع چه خدمتی به بشریت کرد یا پاستور محقق و کاشف واکسن با خط کش شما پس اینها هم کافر لازم العذاب اند . اشتباه نکنید پیامبران برای دعوت و آموزش کامل دین آمدند نه برای تفکیک زاهد و کافر

سلام منظور این است که هر شریعیتی فرایضی دارد که انجام آنها واجب است. نه اینکه به صرف خدمتی بزرگ، فرایض از انسان برداشته شوند یا به صرف داشتن اخلاق خوب، اباحه گری پیشه گردد.

سلام خیلی از افراد اهل حق اصلا نمی دونن چرا این دینو به قول خودشون انتخاب کردن کورکورانه عمل می کنن بنده کتاب خان الماس رو خوندنم قسمت های از اونو سرتاسر کفره بعد کدوم امام با تنبور و رقص به خدا رسیده که اهل حق برسه در ضمن پسر سید نظام سال هاست در فرانسه زندگی می کنه که ......

سلام موضوع اینکه که برخی از اهل حق می گن آیین ما دین مستقله ولی امام علی علیه السلام رو صاحب ذات می دونن و بعد از ایشون سلطان رو صاحب ذات علی می دونن و حتی معتقد هستند که چون سلطان دون بعدی امام علی ع است درنتیجه کامل تر از حضرت هست. حالا ما نمی دونیم کدوم حرف اینها رو باور کنیم؟ قبول کنیم اینها دین مستقل هستند یا از فرقه های اسلامی؟!!!

سلام ما کور کورانه ایین اهل حق رو انتخاب نکردیم، ما جماعت اهل حق به رسالت حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم و امامت دوازده خورشید آسمان ولایت و همچنین چهارده معصوم ایمان داریم، ما اداب اسلامی رو چه بسا بهتر از شما به جا میاریم، عزاداری که جماعت اهل حق برای مظلومیت امام حسین علیه السلام به جا میارن خیلی باشکوه تر و بدور از ریا انجام میشه، ما روزه ماه رمضان رو چه بسا بهتر به جا میاریم، در مورد کتاب حضرت خان الماس باید بگم شما اصلا این کتاب را مطالعه نکرده اید یا درست نخوانده اید، در هیچ کجای کلام حضرت خان الماس نشانه کفر وجود نداره، تنبور ساز مقدس اهل حقه و در مراسمات اهل حق نواخته میشه ، ما در مراسمات دینی مون نمیرقصیم ، این حرف شما کذب و یک اهانت بزرگه، شما باید در روز معاد پاسخگو باشید، لطفا نظر واهی ندین چون شما در مورد اهل حق به اندازه نقطه ب بسم الله الرحمن الرحیم هم اطلاعات ندارین،

سلام ما کور کورانه ایین اهل حق رو انتخاب نکردیم، ما جماعت اهل حق به رسالت حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم و امامت دوازده خورشید آسمان ولایت و همچنین چهارده معصوم ایمان داریم، ما اداب اسلامی رو چه بسا بهتر از شما به جا میاریم، عزاداری که جماعت اهل حق برای مظلومیت امام حسین علیه السلام به جا میارن خیلی باشکوه تر و بدور از ریا انجام میشه، ما روزه ماه رمضان رو چه بسا بهتر به جا میاریم، در مورد کتاب حضرت خان الماس باید بگم شما اصلا این کتاب را مطالعه نکرده اید یا درست نخوانده اید، در هیچ کجای کلام حضرت خان الماس نشانه کفر وجود نداره، تنبور ساز مقدس اهل حقه و در مراسمات اهل حق نواخته میشه ، ما در مراسمات دینی مون نمیرقصیم ، این حرف شما کذب و یک اهانت بزرگه، شما باید در روز معاد پاسخگو باشید، لطفا نظر واهی ندین چون شما در مورد اهل حق به اندازه نقطه ب بسم الله الرحمن الرحیم هم اطلاعات ندارین،

ضمن عرض سلام خدمت برادران اول اینکه خاندان معظم و جلیل القدر آتش بیگی شیعه مخلص وفادار به مولا علی و پیامبر هستند و از تاریخ این خاندنان و حکومت شیعی مشعشیان هم خبر دارید و همواره مردم رو به اعمال و واجبات دینی رهنمون بوده اند بهتر است سخنرانی های حضرت مسند نشین را گوش دهید و اما بدون داشتن غرض و افکار کودکانه و فقط و فقط برای آگاهی کمی اندیشه کنید دشمنی گفته حضرت خان الماس کفر کرده اول سند بیارید دوما حضرت کل قرآن مقدس رو تفسیر کرده برای استفاده عموم مگر بر اشارات ایشان به اینده شک دارید یا نخوانده آید یا با دشمنی و افکار باطلتان در ذهن بیمار خود معنی کردید اما اینکه رجعت شیعه یا دون به دون اهل حق که مورد تاکید علامه مجلسی در جلد چهارم بحارالانواراست را رد میکنید جای تعجب داره جنابعالی تند میروی به امید حق بد میبینی چون بد میگی همنشینی با ما رو بد جلوه میدی و با داستان سرایی و عقاید کور کورانه بدون مطالعه و دقت در دفاتر و حتی پرسش ،ذهنها نصبت به اهل حق خراب میکنی در حالی که ما همه ادیان را برادر خود میدانیم و اگر حقیر شما و افکارتان رانقدکنم به پوچی میرسی شک نکن ما احترام قائلیم اگر سکوت کرده ایم دنیا را به پوچی گرفته ایم که ارزش رنجاندن دل شخصی مثل تورا هم ندارد کاش این فرهنگ را یاد میگرفتید در اموری که اطلاع کافی ندارید دخالت نکنید شما از جزئی ترین مسائل آئین یاری خبر ندارید به همان خداوند بی همتا

دوست عزیز عکسی که در کادر گذاشته اید هیچ ربطی به جامعه یارسان ندارد لطف کنید در صورت امکان انرا حذف کنید با کمال تشکر از شما

به خاطر اشتباه تایپی عذر خواهی میکنم کیبورد گوشی با من یار نیست جلد سیزدهم بحارالانوار

بنده اهل نورآباد دلفان و لک زبان هستم در این منطقه سالیان سال است که برادران اهل حق در کنار ما زندگی میکنند و هنوز در تاریخ این سرزمین دیده نشده که نزاع و درگیری بین ما و برادران اهل حقمان پیش آمده باشد و اساسا در اینجا برای هیچ کسی این مقوله مطرح نیست که چه کسی چه مسلک و کیشی داره.برادران اهل حق شهر ما پیرو فرقه آتشبگی هستند و هیچ چیزی کمتر از ما ندارند در شریعت. بلکه اضافه بر ما هم دارند.اما صد افسوس که از زمان انقلاب به بعد بدبینی ها و بدنگری ها هم در شهر ما زیاد شده و بدگویی ها و دروغ بستن ها خودشون رو آشکار کردن.وفشار ها بر این برادران هم زبان و هم خون و هموطن وهم دین و مسلمان ما زیاد شده. من بعنوان کسی که خودم و همه اجدادم با این برادران زندگی کرده ایم میگم که اینها راه خوب و درستی رو میرن.چون افکار و عقاید انسان است که رفتار و گفتار او را میسازد و این عزیزان همه رفتار و گفتارشان درست و زیباست. حق جو و حق طلب باشیم.آزاده باشیم .آزاده باشیم.آزاده باشیم

سلام بر برادر نورآبادی: بارها گفته شده که تمامی گروه های اهل حق کاملا پیرو آیین انحرافی اهل حق نبوده و نیستند. بلکه این عده به مرور زمان و با همنشینی با شیعیان اثنی عشری، گرایش به شیعیان پیدا کرده و تمامی آداب و رسوم و مناسک شیعه را انجام می دهند. اما برخی دیگر پیرو آیین اهل حق بوده و نماز نمی خوانند و روزه ایشان هم به سبک شیعیان نیست و حال آنکه خود را شیعه می دانند و به عقایدی همانند حقول و تناسخ که در دین اسلام از آن نهی شده است، پایبند هستند. باید بدانید ملاک ما فرقه هایی را نقد می کنیم که ادعای اسلام دارند و برخی از اهل حق هم خود را جزو فرقه های اسلامی می دانند در حالی که مناسک اسلامی را انجام نمی دهند و منکر آن هستند.

سلام به دوست نورآبادی من یکشب مهمان یکی ازآتشبگیهابودم صبح حرفی زد من اعتراض کردم بعدچندین قسم خورد که پسرش دعواش نکنه آنهانمازمیخواننداماکاهل هستند میگفتن میخوانیم اماآنموقع نمیخواندند خیلی کینه به نظام اسلامی داشتن گفتن الماس خان پیشگویی کرده که همین سام دوسال بعد رهبرمیشود که دوسال گذشت وخبری نشد . بنظرمن آنهامردم پاک سیرتی هستنداماازخودشان نمیپرسند سام چرادرفرانسه وپول ازکجامیاورد . آنهافقط چون سیدند احترام میکنند البته میگفتن به میگویدنمازبخوانید . کلادرجاهاوافرادبیسواد نفوذدارند واین نادانی افرادخوش طینت مشکل سازاست . اوگفت من دوستدارسیدالماسم ومن گفتم من سیدم وتوداری قسم میخوری که این توهینهارابه من نکردی فقط ازپسرش ترسید البته من بادوستی رفتم ونمیدانستم آنهااینطورهستندبهرحال امثال سام درخوشی واینهاگرفتاربودند درکل ازنام امام علی وجهل استفاده کردند وتوفکرکن صدسال پیش چندآدم باسوادبودندکه بادلیل قبول کنند درکل اینهابه نمازاعتقادداشتندهرچندنمیخواندند میگفتند میخوانیم امافصلی بود پیش مانخواندند وخودشان هم ازنخواندن راحت نبودن کلا جای مسجد میرن دوساعت میگن حق علی حق علی ! ای مراسمشان بودبعدمردم ایران چطورقبولمیکنندسام رهبربشه که دلخوش شدن افرادساده آنهاهیچ نظری درمورداسراییل ندارند وکلا بنظرمن بسختی بتوان بااسلام ازشوندفاع کرد ولی مثل باب وهمه فرقه هادیگه هستندخداوندهمه مارابه راه راست هدایت کنه

شما که مهمان اون خونه بودی و نون و نمکشون رو خوردی نباید بیای پشت سرشون حرف بزنی و بیسواد و غیره خطابشون کنی،فکر کنم خود شمام سواد چندانی نداری چون متنی که نوشتی خیلی جاهاش معنی رو نمیرسونه سعی کنید جمله هاتون رو کامل بنویسید،مردمان اهل حق همین که راستی و پاکی و نیستی و ردا دارن همین کافیه که بدونید انسانیتشون کامله یا حداقل از کسایی که تظاهر به خوب بودن و دیندار بودن میکنن بهترن،با چند کلمه حرف نمیشه راجب هیچ کسی قضاوت کرد چه برسه به اینکه بخای راجب جامعه اهل حق قضاوت کنی...حرمت نون و نمک نگه داشتن خیلی واجبه

بین اهل حق هم آدمهای بد هست و هم آدمهای خوب. مثل تمام ادیان و فرقه ها و مذاهب و ... با این تفاوت که سران اهل حق همگی عوام فریب و دزد و حیله گر هستند که از سادگی مردم سوء استفاده میکنن. اینفدر وقیحج هستن که خودشون رو مظهر تمام و کمال خدا معرفی میکنن

صفحه‌ها

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.