نقش معاویه در جنگهای تحمیلی بر حضرت علی(ع)
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ امیرمومنان حضرت علی علیهالسلام، وقتی حکومت و خلافت ظاهری را بهدست گرفت، فرمان عزل بسیاری از فرمانداران حکومتهای پیشین، از جمله معاویه را صادر کرد. معاویه از این تصمیم امام علیهالسلام شدیداً ناراحت و افسرده شد، لذا در تلاش و تکاپو برآمد تا حکومت شام را از دست ندهد و در همین راستا چندین جنگ را بر حکومت نوپای حضرت علی علیهالسلام تحمیل کرد، پس در این مختصر نوشتار، به این جنگها و نقش معاویه در بهوجود آوردن آنها از کتب فریقین اشاره میکنیم.
اگر در کتب فریقین نگاهی گذرا داشته باشیم، خواهیم دید که معاویه با چه شگردهایی باعث گردید که با نام دین کشتارهای بزرگی را صورت دهد و مسلمانان زیادی را به دم تیغ بسپارد، لذا در جنگ جمل که اولین جنگ تحمیلی از سوی معاویه بر امام علی علیهالسلام بود، نقش او نمایانتر میشود.
این جنگ از چند منظر قابل بررسی است: منظر اول همان طرح شورای خلافت توسط عمر بن خطاب بود که این طرح انگیزه بهدست گرفتن خلافت را در اعضای شورا بهوجود آورد و سبب شد تا افرادی مانند طلحه و زبیر چشم طمع به آن بدوزند و در انتظار رسیدن به منصب خلافت باشند.
منظر دوم این بود که این دو نفر در شورای مطروحه نسبت به عثمان نظر مساعد داشتند، و عثمان هم به پاس این لطف آنها، از نظر مالی چنان آنان را تطمیع کرد، که همواره آنان هوادار او بودند.
ابن قتیبه دینوری از بزرگان اهل سنت در کتاب خود مینویسد: «طلحه در شورای خلافت به عثمان رای داد و از ره آورد این رأی دادن به مال و ثروت فراوانی دست یافته بود.»[1] و از طرف دیگر ابنسعد یکی دیگر از بزرگان اهل سنت، در کتابش مینویسد: «(زبیر با اینکه در شورا به عثمان رأی نداده بود، ولی عثمان برای جلب نظر او) ششصد هزار درهم به او داد.»[2]
منظر سوم اینکه با بررسی سوابق سیاسی و اجتماعی این دو نفر از زمان خلفای پیشین، که هم حبّ جاه و ریاستطلبی و هم علاقمند به مال و ثروت دنیایی بودند، این حالات در این دو نفر موج میزد، اما با این همه، آن دو برای رسیدن به خلافت و قدرت در زمان خلافت عثمان، در سلک مخالفان درجه اول عثمان درآمدند و در کشتن او سعی و تلاش زیادی نمودند، چرا که ایندو با همکاری همدیگر، با بذل و بخشش و وعده و وعید، در بین مردم تلاش بسیار کرده بودند و امید داشتند که خلافت به آنها برسد و از طرف دیگر اینکه مردم این دونفر را دوست داشتند، و حتی عمر بن خطاب صلاحیت خلافت آنها را هم تایید کرده بود. اما صحابه پیامبر چنان همت کردند که خلافت به این دونفر نرسید و به امام علی علیهالسلام رسید، و وقتی این دونفر دیدند که تلاش آنها بیثمر شد، آن رخنه بزرگ «جنگ جمل» را در خلافت آن حضرت بهوجود آوردند، که آن هم با مکر و حیله معاویه صورت گرفته بود.[3]
از طرف دیگر معاویه با تحریک و دلگرم کردن طلحه و زبیر، برای بهدست گرفتن خلافت، نامههایی به این دونفر، بهدور از چشم امیرمومنان علی علیهالسلام نوشته بود و در آن یادآور شده بود، که خلافت از آن شماست، من و مناطق تحت سیطره نفوذم، آماده همکاری با شما هستم و آنها را به این صورت فریب داد.[4]
این دو وقتی موقعیت را اینگونه دیدند، بیعت خود را با امام علی علیهالسلام شکستند و عایشه را به عراق آوردند و فتنه جمل را برپا نمودند. شیخ مفید رحمةاللهعلیه در کتاب خود مینویسد: «طلحه و زبیر با این یقین که پس از عثمان خلافت به آنها خواهد رسید، او را بهقتل رساندند و زمانی که مردم با امیرمومنان علی علیهالسلام بیعت کردند، آرزوهای آن دو در زمامداری بر مردم، برباد رفت، از اینرو تصمیم به جنگ با آن حضرت گرفتند»[5] که مسبب اصلی آن فریب معاویه نسبت به این دونفر بود. در جایی دیگر معاویه طی نامهای مفصل که حاکی از تمجید و ستایش برای زبیر و طلحه بود، نوشته است: «ای زبیر! من امر خلافت را برای تو و طلحه استوار کردم که خلافت برای تو و پس از تو برای طلحه باشد ...»[6]
معاویه وقتی از نیت اصحاب جمل به ویژه طلحه و زبیر آگاه شد، سعی کرد آنها را نردبانی برای پیشبرد اهداف خود قرار دهد؛ وی که از طمع قدرت این دو آگاه بود به دروغ به آن ها اطلاع داد که اگر بیعت امام را بشکنند از مردم شام برایشان بیعت میگیرد و نامهای برای زبیر نوشت.
وقتی این نامه به زبیر رسید، از خوشحالی در پوست خود نمیگنجید، فوراً نزد طلحه رفت و او را باخبر کرد. طلحه نامه را خواند، ولی چون طمع قدرت چشم دلشان را کور کرده بود، متوجه نقشه معاویه نشدند و به صورت جدی بر علیه امام شورش و قیام کردند تا اینکه بعد از سرنگونی حکومت امام، این سعی و تلاششان برای خلافت آنها مدرک باشد و خون "عثمان بن عفان" را طبق گفته معاویه شعار خود قرار دادند.[7]
و همچنین در جنگ صفین هم باز معاویه دست بهکار شد، چرا که وقتی عثمان کشته شد، خلافت به جایگاه اصلی خود بازگشت معاویه میدانست که امام علیهالسلام به ادامه حکومت او راضی نخواهد شد. از اینرو، پیوسته در انتظار فرمان عزل خود بهسر میبرد، تا اینکه طی نامهای حضرت علی علیهالسلام توسط حامل نامه (جریر)، نامه عزل او را فرستاد، معاویه هم با وقتکشی در شام، حامل نامه را سرگردان کرده بود و امروز و فردا میکرد و در شام، مشغول رایزنی با افراد سرشناس در آن منطقه شد، تا حمایت آنان را نسبت به خود جلب کند و در این کار هم موفق شد، او مردم شام را جمع کرد و طی سخنانی با ترفند خونخواهی در قتل عثمان مردم را بر علیه حکومت علی علیهالسلام تحریک کرد و از آنان بیعت گرفت و بعد نامهای بهحضرت نوشت، که آماده جنگ باشد.[8] که در این جنگ آمار کشتهشدگان را 50 هزار سوار، 90 هزار نفر، 110 هزار نفر، 150 هزار نفر، 300 هزار نفر با خدم واتباع ... نوشتهاند.[9]
پینوشت:
[1]. الامامه و السیاسه، ابن قتیبه دینوری، دار الأضواء، ج1 ص44. «وجعل طلحة أمره إلى عثمان»
[2]. الطبقات الکبری، ابنسعد، دار صادر، ج3، ص107. «أَنَّ عُثْمَانَ بْنَ عَفَّانَ أَجَازَ الزُّبَيْرَ بْنَ الْعَوَّامِ بِسِتِّمِائَةِ أَلْفٍ، فَنَزَلَ عَلَى أَخْوَالِهِ بَنِي كَاهِلٍ فَقَالَ: أَيُّ الْمَالِ أَجْوَدُ؟ قَالُوا: مَالُ أَصْبَهَانَ قَالَ: أَعْطُونِي مِنْ مَالِ أَصْبَهَانَ.»
[3]. حق الیقین، علامه محمد باقر مجلسی، انتشارات اسلاميه، ج1، ص252 و 253.
[4]. شرح نهج البلاغه، ابن ابیالحدید، مکتبة آیةالله العظمی مرعشی نجفی، ج1، ص310. «و لقد كان معاوية كتب إليهما من الشام كتابا يخدعهما فيه فكتماه عني و خرجا يوهمان الطغام أنهما يطلبان بدم عثمان و الله ما أنكرا علی منكرا.»
[5]. الجمل و النصرة لسيد العترة فی حرب البصرة، شیخ مفید، كنگره شيخ مفيد، ص435. «عناد طلحة و الزبير لأمير المؤمنين ع و إقدامهما على حربه طمعا فی نيل الأمر من بعده بغير شبهة فی ذلك و أنهما كانا متوليين لقتل عثمان فلما بايع الناس لأمير المؤمنين ع و فاتهما ما كانا يأملانه من التأمر على الناس عمدا إلى حربه. ...»
[6]. دانشنامه امام علی علیه السلام، جمعی از نویسندگان، پایگاه تخصصی عاشورا، ص996.
[7]. شرح نهج البلاغه، ابن ابیالحدید، مکتبة آیةالله العظمی مرعشی نجفی، ج1 ص231. «... كتب معه كتابا إلى الزبير بن العوام و فيه بِسْمِ اَللََّهِ اَلرَّحْمََنِ اَلرَّحِيمِ لعبدالله الزبير أميرالمؤمنين من معاوية بن أبی سفيان سلام عليك ... فلما وصل هذا الكتاب إلى الزبير سر به و أعلم به طلحة و أقرأه إياه فلم يشكا في النصح لهما.»
نامه معاویه به زبیر: سلام بر تو باد، من برای تو از اهل شام بیعت گرفتم. پس کوفه و بصره را تصرف کن، مبادا اجازه دهی پسر ابوطالب به تصرف آنجا از تو پیشی گیرد؛ چون برای او بعد از این دو شهر چیزی نمی ماند و برای طلحه بعد از تو بیعت گرفتم، پس آشکارا خون "عثمان" را مطالبه کنید و مردم را به آن دعوت کنید و لیکن باید کوشش کنید و آستینها را بالا بزنید تا خدا شما را پیروز گرداند و دشمنتان خوار شود.
[8]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، مکتبة آیةالله العظمی مرعشی نجفی، ج3، ص74 - 79.
[9]. تتمه المنتهی در تاریخ خلفا، شیخ عباس قمی، کتابخانه مرکزی، ص45.

افزودن نظر جدید