آیا عایشه از خروج علیه امام علی (ع) پشیمان شده است؟
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پرسش: آیا عایشه، از خروج بر ضدّ امام علی علیهالسلام پشیمان شده است؟!
برخی میگویند: چون عایشه از عمل خود پشیمان شده و توبه کرده، پس نمیتوان بر عمل او ایراد گرفت؛ زیرا پس از آنکه کار از کار گذشت، عایشه از کارهایی که انجام داده بود، پشیمان شد و بر عملکرد خود میگریست. شاهد بر آن، روایاتی است که نقل شده است.
ابناثیر نقل میکند: عایشه در روز جمل گفت: «به خدا سوگند! دوست داشتم، بیست سال قبل از این روز مرده بودم.»[1]
خوارزمی از ابیعقیق نقل کرده، که عایشه گفت: «هرگاه ابنعمر گذر کرد، او را به من نشان دهید. هنگامیکه ابنعمر رسید، ... عایشه خطاب به او گفت: ای اباعبدالرحمن! چرا مرا از حرکتم منع نکردی؟! ابنعمر گفت: مردی را با تو مشاهده کردم که بر تو غالب شده است، گمان کردم که هرگز با او مخالفت نمیکنی، مقصودش از آن شخص، ابنزبیر بود. عایشه گفت: اگر تو مرا نهی میکردی، خروج نمیکردم.»[2]
جمیع بن عمر میگوید: بر عایشه وارد شدم و سؤال کردم: چه کسی نزد رسول خدا صلیاللهعلیهوآله محبوبترین مردم است؟ گفت: فاطمه. گفتم: من تو را از مردان سؤال کردم. گفت: همسرش، چرا چنین نباشد، در حالیکه او بسیار روزهدار و شب زندهدار بود. هنگام وفات، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله جانش در دست علی علیهالسلام قرار گرفت و حضرت آن را در دهان خود بازگرداند.[3] در جایی دیگر عایشه میگوید: «دوست داشتم در خانه مىنشستم - چنانکه دیگر همسران نشستند - و این براى من دوست داشتنىتر بود از اینکه از پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله ده فرزند مىداشتم و تمامى آنان، مانند عبدالرحمان بن حارث بن هشام یا عبدالله بن زبیر بودند.»[4]
بغدادی از عروه نقل میکند: «من هیچگاه حرکت بهسوی واقعه جمل را به یاد عایشه نیاوردم، جز آنکه میدیدم او میگریست، به حدّی که روپوش او مرطوب میگشت و میگفت: ای کاش نسیاً منسیاً بودم.» خطیب بغدادی ذیل این حدیث میگوید: «نسی منسی؛ همان حیضی است که میافتد.»[5] همین تعبیر از عایشه رسیده که در اواخر عمر خود به ابن عباس گفته است.[6]
پاسخ اوّل: چه دلیلی است بر اینکه عایشه توبه کرده است؟ آیا مجرّد گریه کردن دلیل بر توبه است؟ شاید به جهت نرسیدن به مقصود خود باشد؟!
دوم: اگر از کار خود پشیمان شده و توبه کرده، پس چرا نزد حضرت علی علیهالسلام نرفت تا از او در این باب حلالیت بطلبد؟ مگر با خروجش، حقّ او را ضایع نکرده بود؟ او نهتنها این کار را نکرد؛ بلکه با اطّلاع از شهادت حضرت علی علیهالسلام، اظهار خوشحالی کرد.
سوم: اگر عایشه از عمل خود توبه کرده و پشیمان بود، چرا بعد از شهادت امام حسن علیهالسلام، بار دیگر آن را تکرار کرده و با سوار شدن بر قاطر و ظاهر شدن در میان مردم، از دفن حضرت در کنار روضه پیامبر صلیاللهعلیهوآله امتناع کرد؟![7]
چهارم: کسیکه چنین وضع و حالی دارد و کارهای او ناشایست بوده، خود توبه و استغفار میکند، دیگر چه جای این است که او را تقدیس کرده و عمل او را مصدر تشریع بهحساب آورده و به آن فتوا داد؟
پینوشت:
[1]. الکامل، ابن اثیر، دار الکتاب العربی، ج2، ص611. «قَالَتْ: وَاللَّهِ لَوَدِدْتُ أَنِّي مِتُّ قَبْلَ هَذَا الْيَوْمِ بِعِشْرِينَ سَنَةً.»
[2]. مناقب، خوارزمی، مؤسسة النشر الإسلامی، ص183، ح218.
[3]. مستدرک حاکم، حاکم نیشابوری، دار الکتب العلمیه، ج3، ص171. «عَنْ جُمَيْعِ بْنِ عُمَيْرٍ، قَالَ: دَخَلْتُ مَعَ عَمَّتِي عَلَى عَائِشَةَ ...»
[4]. فتح الباری، ابنحجر عسقلانی، دارالمعرفه، ج13، ص55؛ أسد الغابة، ابن أثير، دارالفکر، ج3، ص328؛ البدایة و النهایة، ج 4، ص 150. «ذكر لعائشة يَوْم الجمل، فقالت: والناس يقولون: يَوْم الجمل؟ قَالُوا لها: نعم، فقالت: وددت أني لو كنت جلست كما جلس صواحبي، وكان أحب إليَّ من أن أكون ولدت من رَسُول اللَّه ...»
[5]. تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، دار الکتب العلمیه، ج9، ص184. «ما ذكرت عائشة مسيرها في وقعة الجمل قط الا بكت حتى تبل خمارها وتقول ياليتني كنت نسيا منسيا قال سفيان النسى المنسى الحيضة الملقاة.»
[6]. مسند احمد، مؤسسه الرساله، ج4، ص298. «فَقَالَتْ: دَعْنِي مِنْكَ يَا ابْنَ عَبَّاسٍ: وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ، لَوَدِدْتُ أَنِّي كُنْتُ نَسْيًا مَنْسِيًّا.»
[7]. بهجة المجالس وأنس المجالس، ابن عبدالبر، ص16. «فقال لها ابن عباس: كأنك أردت أن يقال: يوم البغلة كما قيل يوم الجمل؟! قالت: رحمك الله، ذاك يوم نسی.»

افزودن نظر جدید