پیدایش تصوف

پیروان فرقهی صوفیه در ادعایی، تمام آداب و اعمال خود را اسلامی دانسته و برای فریب و جذب مردم ساده لوح، به آن رنگ و لعاب اسلامی زدند، در حالی که خیلی از این آداب و اعمال در این فرقه، منشأ غیر اسلامی داشته و از ادیان و مذاهب دیگر اقتباس گردیده است.

دربارهی پیدایش فرقهی تصوف، عوامل مختلفی ذکر شده است، اما یکی از عوامل صحیح در ایجاد این فرقه، ظهور شخصیتهای ساختگی و به ظاهر دلسوز مانند حسن بصری، سفیان ثوری و ... بود که زهد افراطی را در دستور کار قرار داده و حتی با ائمهی معصومین (ع) نیز مخالفت کردند.

درحالی که مشهور صوفیه و غیرهم اولین صوفی را ابوهاشم کوفی و اولین محل تجمع صوفیان را رمله شام میدانند، ابن تیمیه حنبلی اول ظهور صوفیه را در بصره دانسته و نیز اول کسی که دیر کوچکی برای صوفیه ساخت را بعضی از پیروان عبد الواحد بن زید میداند، که نظر او مخالف قول مشهور است.

ابوریحان بیرونی دانشمند بزرگ ایرانی از جمله اولین کسانی است که با سفر به هند به عمق ارتباط و تشابه بین آئین های هندی و مسلک تصوف پیبرده است. ابوریحان وحدت وجود و حلول و اتحاد را ازجمله مشترکات آنها بهشمار آورده است.

در حالی که عدهای منشا تصوف را ادیان الهی همانند یهودیت یا مسیحیت یا آیینهای غیر الهی همانند آیین بودا، مانی معرفی میکنند، صوفیان اصل و منشا تصوف را آیات قرآن و احادیث معصومین (علیهم السلام) قرار داده و مدعی شدهاند اسلام واقعی همان تصوف است و بس.

ابتدای شروع تصوف با زهد فردی آغاز شد و در این زمان خبری از طریقتهای صوفیه نبود. از همین رو بزرگان صوفیه قدیم نیز در کلام خود به این مساله اشاراتی داشتهاند. مثلا ابن رویم گفته: «تصوف ایستادن است بر افعال حسن.»

محققین بر این باورند که پیدایش تصوف بهصورت تصادفی نبوده و ایجاد آن را از جمله برنامههای زیرکانه یهود برای اسلام میدانند. چنانچه رهبانیت ایجاد شده در مسیحیت را بهوسیله پشمینهپوشی در اسلام وارد کردند تا مسلمانان را در انفعال و سستی قرار دهند و تا بتوانند روحیه جهاد و مقاومت را از آنها بگیرند.

علی تابنده از اقطاب فرقه نعمت اللهی گنابادی بهمانند بسیاری از صوفیه معتقد است که تصوف از زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) شروع شده است چراکه بهخاطر نامیده شدن مؤمنین حقیقی به زهاد و شیعه است که بزرگانی از شیعه مثل سلمان و ابوذر و عمار در متون صوفیه از اولین صوفیه نامبرده شدهاند. حالآنکه حضرت با پیشگویی آمدن تصوف در زمانهای دیگر خط بطلانی بر این ادعا میکشند.

ریشه و سرچشمه اعمال و آیین صوفیه همواره مورد مناقشه بین صوفیان و غیرصوفیان بوده است. در حالی صوفیه ریشه اعمال و آیین و روش خود را اسلام معرفی میکنند که بسیاری از محققین مسلمان و غیرمسلمان بر غیر اسلامی بودن این اعمال تأکید دارند. کما اینکه ابوریحان بیرونی بسیاری از اعمال و ریاضتهای هندی را مشابه اعمال و رفتار صوفیان میداند.

سران صوفیه در تمام مقاطع زمانی، مدعی این مسئله بودهاند که تصوف ریشه در اسلام ناب دارد و بدعت گونه بودن و ریشه داشتن در فرق و ادیان دیگر را رد کردهاند. حالآنکه بسیاری از محققین سرچشمه تصوف را نه در اسلام، بلکه در بیرون از اسلام میدانند. چنانچه برخی از محققین صوفی نیز به این مطلب اعتراف کردهاند که برخی از اعمال صوفیه ریشه در مکاتب غیر اسلامی دارد.

برخلاف ادعای برخی از صوفیه که فرقه خود را اصیل و اسلامی معرفی میکنند، برخی دیگر معتقدند صوفیه فرقهای التقاطی است و آداب و رسوم خود را از دیگر ادیان و فرقههای مختلف اخذ کرده است. بنابراین برای صوفیه نمیتوان چهارچوب مشخصی درنظر گرفت، لذا در هر دوره این فرقه راه خود را به سویی کج کرده است.

برخی از پژوهشگران منشا تصوف را آیینهای غیر اسلامی میدانند. این عده به خاطر شباهتهایی که میان برخی از عقاید یا آداب و مناسک تصوف و آیینهای هندو وجود دارد، منشا تصوف را آیین هندو میدانند و همین امر موجب شده تا به تصوف بیاعتنایی شود.

آشنایی ناشی از برخورد و تعاملات اجتماعی صوفیه با دیگر ادیان و فرهنگها موجب تاثیرپذیری صوفیه از آنها شده است. این تاثیرپذیری تا جایی پیش رفته است که برخی معتقد شدهاند منشا تصوف ادیان دیگر بوده است. به همین دلیل نمی توان به آموزههای صوفیه بعنوان آیینی التقاطی اعتماد نمود.

یکی از منابع غیر اسلامی که تصوف از آن تأثیر زیادی گرفته، دین مسیحیت است. چون بعضی از آداب و رسومی که در تصوف و بین صوفیان مرسوم است قبل از آن در مسیحیت رواج داشته است، و بعضاً مخالف سیره وسنت اسلامی است که از آن میتوان به غیراسلامی بودن و انحراف اعمال صوفیان پی برد.