سرچشمه تصوف

  • 1400/06/14 - 12:25
تصوف، به عنوان یکی از انحرافات جدی در امت اسلام، دوران پر فراز و نشیبی را طی نموده است. اهل بیت (علیهم السلام) به عنوان رهبران الهی از همان ابتدای تشکیل این جریان، به مخالفت با آن پرداختند.این انحراف، از بین اهل سنت آغاز گردید و تقریباً تا قرنها در بین شیعیان جایگاهی نداشت و همه بزرگان صوفیه از اهل سنت بودند.
سرچشمه تصوف

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تصوف، به‌عنوان یکی از انحرافات جدی در امت اسلام، دوران پرفراز و نشیبی را طی نموده است. این جریان انحرافی با زهدورزی‌های دروغین حسن بصری و سفیان ثوری در عصر بنی‌امیه آغاز گردید تا اینکه در دوران امام صادق (علیه السلام) رسماً ابوهاشم کوفی به‌عنوان اولین صوفی شناخته شد. اهل‌بیت (علیهم السلام) به‌عنوان رهبران الهی از همان ابتدای تشکیل این جریان، به مخالفت با آن پرداختند.

اما این‌که تصوف از کجا و از چه دین و آیینی سرچشمه گرفته است، محل بحث و گفتار محققان مسلمان و غیرمسلمان بوده است. در مورد این مطلب دو نظریه کلی وجود دارد: نظریه اول این است که متصوفه و صوفی پژوهان، سرچشمه تصوف را از اسلام و قرآن می‌دانند و برخی از صوفیان حتی تصوف را روح اسلام می‌دانند. درباره این‌که سرچشمه تصوف، درون دینی و اسلامی است به چند نظریه مشهور اشاره می‌کنیم:

1- نظریه مرحوم جلال‌الدین همایی: «عامل پیدایش تصوف همان زهد و پرهیزگاری است.» [1]

2- نظریه دکتر کاظم یوسف‌پور: «در جهان اسلام، خاستگاه اصلی تصوف را باید در اعتراض گروهی از مؤمنان دل‌سوخته جستجو کرد که پس از دوران طلایی اسلام شاهد گرایش مسلمین به مادیگری و دنیاطلبی بودند.» [2] اما به این نظریه اشکالات اساسی وارد است. اولاً این‌که اگر بروز این تفکر به سبب اعتراض مسلمانان دل‌سوخته بود، پس چرا اهل‌بیت (علیهم السلام) آن را همراهی نکردند؟ و چرا سردمداران این جریان را طرد نمودند؟ ثانیاً این مؤمنان دل‌سوخته چه کسانی بودند؟ حسن بصری، سفیان ثوری یا ابوهاشم کوفی؟ بدیهی است که اینان در زمان خود اهل‌بیت (علیهم السلام) زندگی می‌کردند و اهل‌بیت (علیهم السلام) با اینها به‌شدت مخالف بودند. حسن بصری که بارها در مقابل امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) ایستاده بود و با ایشان و دیگر ائمه اطهار (علیهم السلام) به بحث و جدل پرداخته بود و حرف‌های بنی‌امیه را اسلامیزه می‌کرد، کارش به‌جایی رسید که از حجاج بن یوسف تعریف و تمجید می‌کرد و در آخر نیز فقیه حجاج بن یوسف شد. حال اگر دل‌سوختگی کسانی چون حسن بصری باعث پدید آمدن تصوف شد، آیا می‌توان پذیرفت که او مشربی درست کرده که امام علی (علیه السلام) آن را تأیید نکند؟ اگر قرار بود از این جریان، زهد اسلامی شکل گیرد، چرا از ابوذر و کمیل و عمار خبری نیست؟

3- برخی از محققین معتقدند وقتی خلفا توانستند با تشکیل سقیفه بنی ساعده ولایت و زعامت را از ائمه اطهار (علیهم السلام) بگیرند؛ ولی در مقابل معنویت امام (علیه السلام) درمانده شدند و نتوانستند اقدامی کنند، بهترین کار، ساخت جریان و شخصیت‌هایی بود که بتوان آن‌ها را از حیث معنوی جایگزین ائمه (علیهم السلام) کرد ولایتی را تعریف کردند که در عین تبعیت مردم از آن، با حکومت‌های وقت کاری نداشته باشد؛ یعنی اسلام منهای سیاست. از این رو بنی‌امیه ابتداً به تعریف تصوف و سپس اقدام به تقویت آن در مقابل عرفان و معنویت اهل‌بیت (علیهم السلام) پرداختند.

4- برخی دیگر تصوف را فرقه‌ای التقاطی و درست شده از ادیان و مذاهب گوناگون می‌دانند. چراکه برخی از آداب و رسوم این فرقه ریشه در آداب و رسوم ادیان و مذاهب دیگر دارد. لذا برخی از محققین با مشاهده این آداب و رسوم غیر اسلامی سریعاً حکم به غیر اسلامی بودن تصوف می‌کنند.

پی‌نوشت:
[1]. همائی، جلال‌الدین، تصوف در اسلام، نشر هماذر، 1376، ص 60
[2]. یوسف پور، محمدکاظم، نقد صوفی، نشر روزنه، ص 28

برچسب‌ها: 
تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.