اعتقادات
از جمله شبهاتی که وهابیت به شیعه وارد میکند، این است که این «محسن» که شیعیان میگویند، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله او را محسن نامیده و در موضوع هجوم به خانه فاطمه علیهاالسّلام به شهادت رسیده، چگونه پیامبر صلیاللهعلیهوآله از سالها پیش از به دنیا آمدن چنین فرزندی، باخبر گردید و او را محسن نامید؛
شبهه کردهاند که بزرگان شیعه، خود نیز شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها را قبول ندارند و برای ایشان، از واژه وفات، استفاده میکنند؛ در پاسخ باید گفت که کلمه وفات، هم شامل مرگ طبیعی و هم شهادت میشود و در کتب شیعه و سنی، برای سایر شهدا نیز از کلمه وفات استفاده شده است.
بسیاری از پژوهشگران اهل سنت و وهابیت، در کتابهای خود اقرار کردهاند که اسناد هجوم به خانه حضرت زهرا سلاماللهعلیها صحیح است. روایتی که اقرار به صحت سند آن شده، حدیثی از مصنف ابن ابیشیبه است که عمر در خانه حضرت زهرا سلاماللهعلیها قسم یاد میکند که اگر بیعت نکنند، خانه را به آتش میکشد.
پیروان وهابیت در شبههای به شیعه میگویند: چرا حضرت علی علیهالسّلام شیر خدا، فاتح خیبر، سکوت کرده و کوچکترین اعتراضی نکرده؟ که در پاسخ میگوییم: در صورتیکه فرض را بر این ادعای وهابیت بگیریم که امّکلثوم، همسر عمر بوده، همین شبهه درباره دفاع نکردن عمر از همسرش، امّکلثوم مطرح میگردد که وهّابیت باید از آن پاسخ دهند.
علمای بزرگ اهل سنت، در طول تاریخ به واقعه هجوم به خانه حضرت زهرا علیهاالسّلام تصریح کردند؛ از باب نمونه: نظّام، متکلّم مشهور اهل سنت که بهخاطر زیبایی کلامش، به «نظّام» شهرت یافته و مؤسس فرقه نظّامیه است، واقعه هجوم به خانه وحی را این چنین نقل میکند: «عمر در روز بیعت، چنان ضربهای به پهلوی فاطمه علیهاالسّلام وارد کرد که محسنش سقط شد.»
محمد بن عبدالوهاب مینویسد: «شیعه معتقد است کسانی که با علی جنگیدند، (عایشه، طلحه، زبیر، و معاویه و یارانشان) کافرند، در حالیکه طبق احادیث متواتر، اینان ایمان داشتهاند.» جواب: اگر شیعه معتقد باشد، طبق کلام پیامبر است؛ اینان بر ضد جماعت مسلمین و امام شرعی خود خروج کرده، تفرقه ایجاد کردند.
از دیدگاه شیعه، صحابه، همانند غیر صحابه بوده و صِرف مصاحبت با پیامبر، در ثبوت عدالتشان کفایت نمیکند، اما صحابه نزد اهل سنت، از قداستی خاص برخوردار است و هیچکس حق ندارد در رابطه با خطاهای آنان سخن بگوید، حتی اگر مرتکب فعل حرام یا گناهی شده باشند! صالح بن عبدالعزیز آل شیخ تصریح میکند که این جایگاه در صدر اسلام وجود نداشته است.
متأسفانه وهابیون به شیعه نسبت میدهند که شیعه حکم به کفر و ارتداد صحابه کرده است، درحالی که در کتب معتبر اهل سنت، روایاتی آورده شده که از جهت کمّی بسیار بیشتر از روایاتی است که در این موضوع، در کتب شیعه آمده است و از جهت کیفی، تصریح به کفر و ارتداد صحابه کرده است.
یکی از تناقضات فکری و اعتقادی ابن تیمیه این است که او به شدت از نظریه عدالت صحابه دفاع میکند، لکن در عمل، خود وی اولین کسی است که این نظریه را نقض کرده. وی در مورد معاندین و مخالفین امیرالمؤمنین (ع) به شدت از این قاعده سخن میگوید؛ لکن به برترین اصحاب رسول خدا (ص) که میرسد، از توهین و تهمت و نقل اکاذیب در مورد ایشان کم نمیگذارد.
تفکر سلفیت در دنیا این باور را تبلیغ میکند که اندیشه «عدالت صحابه» اصل و اساس دین است تا جایی که اهل بیت نیز باید از آنان تبعیت کنند؛ این در حالی است که به نص صریح آیه تطهیر، خداوند اهل بیت را پاک گردانید و مقامی فراتر از عدالت به آنان سپرد، اکنون با کدام باور قرآنی یا عقلانی، اهل بیت باید از صحابه پیروی کنند.
یکی از ارکان و پایههای اساسی فقه اهل سنت مبتنی بر لزوم اعتقاد به عدالت صحابه یا به قولی حجیت قول آنهاست. برای عدالت صحابه که منجر به حجیت قول آنها میشود، چند دلیل ارائه شده است که در این نوشته نظرات شاطبی در کتاب الموافقات را ذکر خواهیم کرد. وی یکی از علما اهل سنت در قرن 8 هجری است. یکی از ادله وی روایاتی است که در این زمینه وارد شده است.
یکی از ارکان و پایه های اساسی فقه اهل سنت مبتنی بر لزوم اعتقاد به عدالت صحابه یا به قولی حجیت قول آنهاست. برای عدالت صحابه که منجر به حجیت قول آنها میشود چندین دلیل ارائه شده است که در این نوشته نظرات شاطبی در کتاب الموافقات را ذکر خواهیم کرد. وی یکی از علما اهل سنت در قرن 8 هجری است. اجماع یکی از راههای اثبات عدالت صحابه است که در این بخش به آن...
یکی از ارکان و پایههای اساسی فقه اهل سنت مبتنی بر لزوم اعتقاد به عدالت صحابه یا به قولی حجیت قول آنهاست. برای عدالت صحابه که منجر به حجیت قول آنها میشود چند دلیل از جمله آیات قرآن کریم، ارائه شده است که در این نوشته نظرات شاطبی در کتاب الموافقات را ذکر خواهیم کرد. وی یکی از علمای اهل سنت در قرن ۸ هجری است. اولین دلیل وی، آیاتی از قرآن کریم...
طبق ادعای برخی وهابیون و حتی برخی اهل سنت، اصل عدالت صحابه یک مسأله مسلم در بین آنها بوده، در حالیکه میبینیم اشکالاتی از نظر کبروی و صغروی به این اصل وارد شده است. در این بین، برخی از علمای بزرگ اهل سنت، این اصل را انکار کرده و آن را جزء اصول موهومه از ادله احکام بر شمردهاند.