جایگاه امام صادق(ع) نزد علمای اهل سنت
خلاصه مقاله
در میان اهل بیت پیامبر، امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام) از فرصتی که در زمان حیات خود، بهوجود آمده بود، بهره کافی را بردند و با نشر معارف دین کمک شایانی کردند.
ذهبی مینویسد: امام صادق، از اعلام و پیشوایان شیعه است. ابن حجر هیتمی: او خلیفه و وصی پدرش شد، مردم به اندازهای از علوم بیکران او نقل کردند که کاروانها به سوی او حرکت میکرد و آوازهی او در همه شهرها پیچیده شد. ابن صباغ مالکی: او در میان برادران خود جانشین پدر گردید و به مقام امامت رسید، ... محدثین آن مقدار که از او حدیث نقل کردهاند، از هیچیک از اهل بیت پیامبر حدیث نقل نکردهاند. بزرگان علمای اهل سنت از او روایات فراوانی نقل کردهاند و از شاگردان او بودهاند. ابن جوزی و سبط بن جوزی: هرگاه من به جعفر بن محمد الصادق نگاه میکردم، علم و یقین پیدا میکردم که او از نسل پیامبران است. ابوحاتم: از پدرم شنیدم که میگفت: از مانند او پرسیده نمیشود. ابن خلکان: لقب او صادق است، به خاطر اینکه صداقت و درستی سخنان او هویدا و آشکار است.
متن مقاله
مذهب شیعه امامیه توسط دو امام معصوم از اهل بیت پیامبر یعنی امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام) گسترش علمی و دینی پیدا کرد و این در زمانی روی داد که حکومت غاصب زیاد به دنبال ایشان نبود و این فرصتی بود برای این دو امام، تا کمال استفاده را ببرند و علاوه بر نشر و تبیین معارف اهل بیت، شروع به تربیت شاگردانی کنند تا این مذهب در میان سایر مذاهب و فرق موجود در آن زمان، قد علم کند و با گسترش علوم الهی در تمام زمینههای آن جایگاه خود را تثبت کنند. به طوریکه مخالفین هم از این علوم بهرمند میشدند و مایه مباهات و افتخار از کسب علوم از اهل بیت که فرزندان بلافصل پیامبر بودند، میکردند. خصوصاً از امام جعفر صادق (علیهالسلام) که به شیخ المذهب از این خاندان مشهور و معروف بود.
علمای اهل سنت علاوه بر اینکه معتقدند علوم الهی در خاندان پیامبر به صورت ودیعه و موروثی به ارث گذاشته شده است، از پیشوایان شیعه هم به نیکی یاد میکنند و به عظمت علمی و معنوی ایشان معترفند. از جمله:
ذهبی در کتاب خود مینویسد: جعفر بن محمد بن علی بن الشهید -حسین- بن امیرالمومنین ابوالحسن علی بن ابیطالب... امام صادق، شیخ بنیهاشم، ابوعبدالله قرشی، هاشمی، علوی، نبویّ، مدنی، یکی از اعلام و پیشوایان شیعه است.[1]
ابن حجر هیتمی مینویسد: او خلیفه و وصی پدرش شد، مردم به اندازهای از علوم بیکران او نقل کردند که کاروانها به سوی او حرکت میکرد و آوازهی او در همه شهرها پیچیده شد. ائمه چهارگانهی اهل سنت و بزرگان علمای ایشان از او روایت نقل کردهاند...[2]
ابن صباغ مالکی در کتاب خود نوشته است که: او در میان برادران خود جانشین پدر گردید و به مقام امامت رسید، یاد او در خاطرهها از همه بیشتر و ارزش او فزونتر بود. محدثین آن مقدار که از او حدیث نقل کردهاند، از هیچیک از اهل بیت پیامبر حدیث نقل نکردهاند. بزرگان علمای اهل سنت از او روایات فراوانی نقل کردهاند و از شاگردان او بودهاند...[3]
ابن جوزی و سبط بن جوزی با سندی از عمرو بن مقدام نقل کردهاند که: هرگاه من به جعفر بن محمد الصادق نگاه میکردم، علم و یقین پیدا میکردم که او از نسل پیامبران است.[4]
ذهبی از ابوحاتم نقل کرده است که گفته: من از پدرم شنیدم که میگفت: جعفر بن محمد الصادق ثقه است و از مانند او پرسیده نمیشود.[5]
ابن خلکان مینویسد: او از بزرگان اهل بیت پیامبر است، لقب او صادق است، به خاطر اینکه صداقت و درستی سخنان او هویدا و آشکار است.[6]
در نتیجه او با این عظمت علمی و معنوی که از نیاکان خود به ارث برده بود، تحت هیچ شرایطی مورد خدشه و اشکال تراشی از طرف مخالفین خود قرار نگرفت و در هیچ مناظراتی هم شکست علمی نخورد و بیش از پیش به عظمت او افزوده شد، و حتی همگان از او این عبارت را میشنیدند که میفرمود: «سلونی قبل ان تفقدونی، فانه لایحدثکم احد بعدی بمثل حدیثی.[7] از من بپرسید پیش از آنکه مرا از دست بدهید، زیرا پس از من هیچکس مانند من برای شما حدیث نخواهد گفت.» و جالب اینکه این کلمه «سلونی» را فقط دو نفر از اهل بیت پیامبر به زبان آوردهاند. یکی وجود مبارک امیرالمومنین حضرت علی و دیگری امام صادق (علیهماالسلام)، تا همگان بدانند که معدن علم و فضل و ... در این خاندان است و بس.
پینوشت:
[1]. سیر اعلام النبلاء، ذهبی، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، (1424ق)، ج6 ص255.
[2]. الصواعق المحرقه، ابن حجر هیتمی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ص201. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. الفصول المهمه، ابن صباغ مالکی، المطبعه الحیدریه، نجف، عراق، (1381ق)، ص208. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. صفوه الصفوه، ابن جوزی، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج1 ص98. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
تذکره الخواص، سبط بن جوزی، چاپ نشر اسلامیه، تهران، ایران، ص342.
[5]. تاریخ الاسلام، ذهبی، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، ج9 ص89. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[6]. وفیات الاعیان، ابن خلکان، دار صادر، بیروت، لبنان، ج1 ص327. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[7]. تهذیب الکمال، مزی، دار صادر، بیروت، لبنان، ج5 ص79. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
افزودن نظر جدید