آسيب شناسي مشترك
برای مواجهه صحیح با افرادی که درگیر جریانات یا گروههای انحرافی شدهاند باید ابتدا تشخیص دهیم این افراد در چه سطحی از آسیب هستند؛ اولین مرحله و بستر انحراف کنجکاوی است، با مواجهه درست در این موضع، کمک میکنیم فرد گرفتار جریانات انحرافی نشود.
اگر فردی مدت زیادی از وقت خود را به کنجکاوی در مورد یک جریان انحرافی اختصاص داده و مدت زمان زیادی از این جریان گذشته، میتوان گفت همچنان این فرد دغدغه این موضوع را دارد و برایش کم رنگ یا فراموش نشده است. او کنجکاوی شدید دارد و به سرعت باید به چالشهای ذهنی او جواب داد.
در بلایا انسانها به شدت از لحاظ روحی تحت فشار هستند. اضطراب، استرس، ترس و سایر احساسات و هیجانات به شدت فعال هستند. شخص اگر توکل و ارتباط قلبی وجودی با خداوند متعال نداشته باشد، در این موقعیت به راحتی از لحاظ دینی و معنوی آسیب میبیند.
خودآگاهى عرفانی یا عارفانه، نوعی آگاهى پیدا کردن انسان به ظرفیتهای درونی خود، برای رسیدن به خداوند متعال است. بنابراین رابطه انسان با خداوند، رابطه ای است که یک ممکن الوجود(انسان) باید با واجب الوجود(خداوند) داشته باشد.
در سفر پیدایش کتاب مقدس یهودیان (تورات) می خوانیم که ابلیس فرشته بوده است. ولی در میان مسلمین اعتقاد غالب بر این است که جن از جنس فرشتگان نیست و از جنس جن می باشد. در قرآن کریم می خوانیم شیطان از جنس جن (دیو) بود.
در نمایشگاه فناوریهای محتوای فضای مجازی تهران، بازی رایانهای و انیمیشنی مشاهده نمیشود که حول محور سبک زندگی معنوی باشد؛ انیمیشن یا بازی رایانهای که نشان دهد یک فرد در مواجهه با مسائل و مشکلات زندگی معنوی، چه رویکردی باید داشته باشد.
برای کمک به افراد عضو فرقههای انحرافی، ابتدا باید علل گرایش به فرقه، شرایط روحی و جسمی، فرهنگی، رفاهی و سایر خصوصیات هویتی و شخصیتی، اجتماعی و ... او را بررسی کنیم؛ آنگاه متناسب با وضع موجود، به او راهکار داده و کمکش کنیم.
کتاب به عنوان یکی از ابزار مهم تبلیغ و ترویج فرقه های انحرافی مورد بهره برداری است، لذا باید به صورت تخصصی گروهی به رصد کتاب های در حال انتشار و منتشر شده اقدام کنند و مصادیق کتب ضاله را مشخص کنند.
فرقه های انحرافی و شبه معنویت های نوپدید معمولاً ارتباط تنگاتنگی با بحث همجنس گرایی دارند. علت این نزدیکی مخرج مشترک همجنس گراها و فرقه های انحرافی می باشد، یعنی هر دو مسیر و اهداف شان غیر الهی و مخالف فطرت می باشد.
عضویت در فرقه های انحرافی علل متعددی دارد از جمله مواردی که می شود به آن اشاره کرد: حس کنجکاوی، جهت نشان دادن اعتراض خود به جوامع مذهبی، بی هویتی، تشکیل نشدن شخصیت مستقل، شبهات اعتقادی، مشکلات مالی و...
باید بین افرادی که مستضعف فکری هستند و بخاطر شرایطی در یک فرقه وارد شده اند با افرادی که عالمانه و عامدانه در یک فرقه هستند و از این طریق منافعی کسب می کنند، فرق گذاشت. با گروه اول با مدارا و گذشت برخورد کرد ولی برخورد با گروه دوم باید قاطع و جدی باشد.
اگر شخصی روحیه حق پذیری داشته باشد نتیجه حقیقت جوئی خود را می پذیرد ولو منفعت بزرگتری از دستش برود. اما انسانی که دنبال هوا و هوس و گرفتار دنیا باشد نمی تواند حقیقت را بپذیرد و منفعت بیشتر ولو باطل را می پذیرد.
هر مکتب و شبه معنویتی که در آن مؤسس یا اعضای فرقه ادعای ارتباط با غیب داشته باشند ولی ملاکی برای تشخیص مکاشفات رحمانی از شیطانی نداشته باشد و آن را ارائه ندهد، نشانه ای است که احتمال زیاد مکاشفات شیطانی در آنجا وجود دارد.
افرادی که دسترسی به معنویت ناب و کامل ندارند و از طرفی غریزه معنویت خواهی فشار بر روح و روان این انسان ها وارد می کند. این افراد تصمیم می گیرند یک معنویت و سبک زندگی معنوی متناسب تر با خود را انتخاب کنند تا حداقل بخشی از این فشار غریزه معنویت خواهی کم شود.