موارد استناد حضرت علی (ع) به واقعه غدیر خم
امام علی (ع) و ساير معصومان و شيعيان در هر فرصتی با پيش كشيدن جريان غدير و يادآوری حديثی كه پيامبر (ص) در حضور هزاران انسان مسلمان آن را بيان داشته بود، سعی داشتند به حقوق الهی اسلامی خود در قبال جامعه و تضييع حقشان تأكيد کنند.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حیدر علی قلمداران یکی از سران جریان قرآنیون معاصر شیعه است که منکر حجیت احادیث هستند و معتقدند که بسیاری از احادیث شیعه بر خلاف اصول عقلی است. قلمداران در کتاب خود مینویسد: «به عقيده ما با توجه به دلايل زیر، خطبه غدير بر منصوصيت خلافت علی (علیهالسلام) دلالت ندارد؛ زیرا در سقيفه بنی ساعده ذكری و حتی اشارهای به آن حديث (خطبه و واقعه غدیر خم) نشده و پس از آن هم در تمام دوران خلافت خلفای راشدين، كسی در موضوع زعامت مؤمنين بدان استناد نجست تا اينكه تفرقهافكنان پس از سالها بدان تمسك جستند و كردند آنچه كردند.
خود اميرالمؤمنين (علیهالسلام) و طرفداران او از بنی هاشم و غيره در سقيفه و پس از نصب ابوبكر به خلافت سخنی از آن به ميان نياوردند و به منصوصيت خلافت و امامت آن جناب به اين حديث استناد نكردند.»[1]
اما در پاسخ به این سخن بی اساس قلمداران باید گفت که واقعه غدير از جريانهای مسلّم در تاريخ اسلام است و حديث غدير ازجمله مهمترين ادله اثبات ولايت و خلافت اميرالمؤمنين (عليهالسلام) است؛ اگرچه پس از رحلت پيامبر (صلیاللهعليهوآله) به دستور ایشان و محتوای حديث غدير عمل نشد و جريان حاكميت اسلامی پس از رحلت رسول گرامی اسلام (صلیاللهعليهوآله) مسيری غير از خواست پيامبر (صلیاللهعليهوآله) كه خواست خدا بود پيمود، اما اين حديث از همان آغاز، خار چشم حاكميتی بود كه خود را جانشين پيامبر (صلیاللهعليهوآله) میخواندند.
در باب این سخن قلمداران که هیچکدام از ائمه (علیهمالسلام) در دوران خلافت به این حدیث استناد نکرده اند باید گفت: امام علی (عليهالسلام) و ساير معصومان و شيعيان در هر فرصتی با پيش كشيدن جريان غدير و يادآوری حديثی كه پيامبر (صلیاللهعليهوآله) در حضور هزاران انسان مسلمان آن را بيان داشته بود، سعی داشتند به حقوق الهی اسلامی خود در قبال جامعه و تضييع حقشان تأكيد کنند.
در این نوشتار به تعدادی از این استنادات بسیار زیاد اشاره میکنیم:
مرتبه اول
استدلال به حديث غدير اولين بار در مسجد رسول خدا (صلیاللهعليهوآله) توسط شخص امام علی (عليهالسلام) انجام شد. زمانی که امام علی (عليهالسلام) تازه از كفن و دفن بدن مطهر خاتم النبيين (صلیاللهعليهوآله) فراغت يافته بود كه ياران خليفه او را برای بيعت با خليفه با زور به مسجد كشاندند و با تهديد ايشان خواهان بيعت با ابوبكر شدند که این واقعه بهطور مبسوط در منابع تاريخی ثبت شده است.[2]
مرتبه دوم
جابر بن يزيد از امام باقر (عليهالسلام) نقل می كند كه اميرالمؤمنين (عليهالسلام) هفت روز پس از رحلت رسول مكرم اسلام و وقتی كه از جمعآوری قرآن فراغت يافت، خطبهای ايراد كرد؛ در اين خطبه طولانی كه به خطبه «وسيله» معروف است، امام به مسئله غدير اشاره میكند و با تشريح و تذكر واقعه غدير بر حقانيت خود برای خلافت تأكيد میورزد.[3]
مرتبه سوم
گفتوگوی اميرالمؤمنين (عليهالسلام) با خلیفه اول: «تو را به خدا سوگند، آيا با استناد به حديث رسول خدا (صلیاللهعليهوآله) در روز غدير، من مولای تو و هر مسلمانی هستم يا نه؟ ابوبكر گفت: البته كه شما مولا هستيد.»[4]
مرتبه چهارم
در شورای شش نفره برای انتخاب خلیفه سوم: حضرت فرمود: «شما را به خداوند سوگند می دهم آيا در ميان شما فردی به غير از من وجود دارد كه رسول خدا (صلیاللهعليهوآله) در مورد او فرموده باشد: «هر كس من مولای اويم، علی مولای اوست، خدايا دوست بدار كسی كه او را دوست دارد و دشمن بدار كسی كه با او دشمن است»؟ همگی سوگند خوردند كه نه.» [5]
پینوشت:
[1]. قلمداران، حیدر علی، شاه راه اتحاد، ص119.
[2]. طبرسی، الاحتجاج، ج1، ص95 و ابنقتيبه دينوري، الإمامه و السياسه، ج1، ص29.
[3]. كلينی، الكافی، ج8، ص18. «أيها الناس إن اللّه تعالي وعد نبيه محمدا صلياللهعليهوآله الوسيلة و وعده الحق و لن يخلف اللّه وعده، ألا و إن الوسيلة علي درج الجنة وذروة ذوائب الزلفة ونهاية غاية الامنية...»
[4]. شيخ صدوق، الخصال، ص549.
[5]. شيخ طوسی، الامالی، ص332.
افزودن نظر جدید