پاسخ به مولوی اهلسنت؛ مشروعیت قسم به غیرخدا (قسمت اول)
محمد عثمان، امام جمعه مسجد الخلیل اهلسنت خاش در سخنرانی خود به بهانه تفسیر قرآن، اعتقاد وهابیت را توضیح داده و به عقاید مسلمانان توهین کرده است. وی مدعی شده قسم به غیر خداوند شرک است و این تحلیل اشتباهی از ابنعمر است که از نهی پیامبر صلیاللهعلیهوآله نسبت به قسم نخوردنِ عمر به پدرش، ممنوعیت قسم به غیر خداوند را فهمیده است، درحالی که در منابع حدیثی اهلسنت از خود پیامبر صلیاللهعلیهوآله نیز قسم به غیر خداوند نقل شده است.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ محمد عثمان قلندرزهی امام جمعه مسجد الخلیل اهلسنت خاش، در سخنرانی خود پس از نماز میت، مردم را به صفات پسندیده توصیه کرد. او ایمان صحابه را معیار سنجش ایمان و نیز شرط پذیرش ایمان را خالی بودن آن از شرک دانست، اما وقتی خواست مثالی برای شرک بیاورد، قسم خوردن به غیر خداوند را با حدیثی از سنن ترمذی که طبق مبانی اهلسنت، حسن است، از موارد شرک برشمرد. در این حدیث از عبدالله بن عمر نقل شده که او از مردی شنید که میگفت: «به کعبه سوگند! چنین نیست». ابنعمر به وی گفت: «به غیر خدا سوگند نخور! زیرا من از رسول الله صلیاللهعلیهوآله شنیدم که فرمودند هر کس به غیر خدا سوگند بخورد، یقیناً کفر یا شرک ورزیده است». قلندرزهی در ادامه گفت: «متأسفانه امروزه، بعضی به روح والدین، روح آباء و اجداد، روح پیامبر صلیاللهعلیهوآله، به مساجد و ...، سوگند میخورند».[1] بنابراین، او یکی از موارد شرک را قسم به غیر از نام خداوند دانسته و مستند او حدیث مذکوراز ابنعمر است.
سخن قلندرزهی را میتوان بر مبنای مذهب او (مذهب حنفی) و مبانی اهلسنت بیاساس دانست و گفت: تبلیغ این تفکرِ متأثر از وهابیت در ایران جُرم است. البته ابتدا بر فرض صحتِ روایتی که از ابنعمر نقل کرده میگوییم: مستند نسبتی که ابنعمر به پيامبر صلیاللهعلیهوآله داده، روایت دیگری از خود ابنعمر است که میگوید: حضرت شنيد كه عمر به جان پدر خود سوگند ياد مىكند، حضرت فرمود: «خدا شما را از سوگند به جان پدرها بازداشته است، هر كس (به جان پدرش) سوگند ياد مىكند، به خدا قسم بخورد و يا ساكت باشد».[2] این روایت در کنار حدیث مذکور از ابنعمر که توسط قلندرزهی در نهی از قسم به غیرخدا بیان شد، در سنن نسائی آمده و مشابه این روایت، حدیث دیگری در همین باب است که در آن نیز حضرت به قریش (که عادت داشتند به پدرانشان قسم بخورند)، فرمودند: «به پدرانتان قسم نخورید».[3] در سنن ترمذی نیز این حدیث در باب «ما جاء فی كراهية الحلف بغير الله» آمده است و ترمذی از این احادیث، نهی تحریمی برداشت نکرده است، بلکه آن را دلالت بر کراهت میداند.
از روایات نهى از سوگند به جان پدران، برداشت میشود که این نهی به خاطر اين بوده است كه پدران آنان غالباً مشرك و بت پرست بودند و چنين افرادى ارزش و احترام و قداستى نداشتند كه انسان به آنها سوگند ياد كند و علت اینکه این سوگند نوعی شرک است، به این دلیل است که چنین سوگندی، به ظاهر تصدیق راه و روش آنها است. تحلیل و اجتهاد ابنعمر که وی از نهی پيامبر صلیاللهعلیهوآله معنای وسیع فهمیده و حتی بر مقدسات نیز تطبیق داده است، اجتهادی اشتباه است؛ بخصوص اینکه وقتی از پيامبر اعظم صلیاللهعلیهوآله نقل شده که به غیر خداوند قسم خورده است:
در حدیثی از صحيح مسلم، به نقل از پيامبر صلیاللهعلیهوآله آمده است که حضرت در پاسخ به این سؤال که پاداش كدام صدقه بزرگتر است فرمود: «... سوگند به پدرت! از آن آگاه مىشوى و آن اينكه صدقه دهى در حالى كه سالم و به آن حرص دارى، از فقر مىترسى و به فكر زيستن در آينده هستى»[4] و در حديث ديگری آمده است که: «مردى از اهل نجد از حضرت درباره اسلام سؤال کرد، پيامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: پايههاى اسلام عبارت است از: پنج نماز در روز و شب، روزه ماه رمضان، زكات و... آن مرد محضر پيامبر صلیاللهعلیهوآله را ترک میكرد در حالى كه مىگفت: نه كم مىكنم و نه زياد. حضرت فرمود: بر پدر وى سوگند! رستگار مىشود، اگر راست بگوید، بر پدر وى سوگند! وارد بهشت مىشود، اگر راست بگويد».[5] در مسند احمد بن حنبل نیز نقل شده که حضرت فرمود: «به جانم سوگند! اگر امر به معروف و نهى از منكر كنى، بهتر است از اينكه سكوت کنى».[6] در همه این روایات معتبر نزد اهلسنت، پيامبر صلیاللهعلیهوآله به غیرخداوند قسم خورده است. بنابراین، سخن قلندرزهی صحیح نیست.
پینوشت:
[1]. سخنرانی محمد عثمان قلندرزهی در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۴۰۳، در تشییع جنازه سهراب خان شهلیبر در روستای قلعه بید خاش.
[2]. سنن الترمذی، ج4، ص109. سَمِعَ النَّبِيُّ ص عُمَرَ وَهُوَ يَقُولُ: وَأَبِي، وَأَبِي، فَقَالَ: «أَلَا إِنَّ اللَّهَ يَنْهَاكُمْ أَنْ تَحْلِفُوا بِآبَائِكُمْ»، فَقَالَ عُمَرُ: فَوَاللَّهِ مَا حَلَفْتُ بِهِ بَعْدَ ذَلِكَ ذَاكِرًا وَلَا آثِرًا ....
[3]. سنن النسائی، ج7، ص4و5. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «مَنْ كَانَ حَالِفًا فَلَا يَحْلِفْ إِلَّا بِاللَّهِ»، وَكَانَتْ قُرَيْشٌ تَحْلِفُ بِآبَائِهَا، فَقَالَ: «لَا تَحْلِفُوا بِآبَائِكُمْ».
[4]. صحيح مسلم، ج2، ص716. يَا رَسُولَ اللهِ، أَيُّ الصَّدَقَةِ أَعْظَمُ أَجْرًا؟ فَقَالَ: «أَمَا وَأَبِيكَ لَتُنَبَّأَنَّهُ أَنْ تَصَدَّقَ وَأَنْتَ صَحِيحٌ شَحِيحٌ، تَخْشَى الْفَقْرَ، وَتَأْمُلُ الْبَقَاءَ ...».
[5]. صحيح مسلم، ج1، ص41. فَقَالَ رَسُولُ اللهِ ص: «أَفْلَحَ، وَأَبِيهِ إِنْ صَدَقَ، أَوْ دَخَلَ الْجَنَّةَ وَأَبِيهِ إِنْ صَدَقَ».
[6]. مسند احمد حنبل، ج26، ص286. فقال النبی: «... فَلَعَمْرِي لَأَنْ تَكَلَّمَ بِمَعْرُوفٍ، وَتَنْهَى عَنْ مُنْكَرٍ خَيْرٌ مِنْ أَنْ تَسْكُتَ».
افزودن نظر جدید