فدک، مسئله‌ای سیاسی برای حفظ خلافت

  • 1404/09/17 - 06:31
استاد ابن ابی‌الحدید معتزلی در رابطه با علت غصب فدک توسط خلفاء می‌گوید: اگرسخن فاطمه علیهاالسلام را در قضیه فدک می‌پذیرفتند، فردا او از اين موقعيت به سود شوهر خود على علیه‌السلام استفاده کرده و مى‌گفت: كه خلافت متعلق به على علیه‌السلام است، و در آن صورت، خليفه و يارانش ناچار بودند كه خلافت را نيز به على علیه‌السلام تفويض كنند!
فدک

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ فدك، يكى از دهكده‌‏هاى آباد و حاصل‌خيز نزديك خيبر است و تا مدينه حدود 160 كيلومتر فاصله دارد. در سال هفتم هجری، قلعه‏‌هاى خيبر يكى پس از ديگرى فتح شد و قدرت مركزى يهود درهم شكست. ساكنان فدك تسليم گرديدند و در برابر پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله متعهد شدند، نيمى از زمين‏‌ها و باغ‏‌هاى خودرا به آن حضرت واگذار كنند و نيمى ديگر را براى خود نگه دارند.

افزون بر اين، آن‌ها كشاورزى سهم پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را هم به‌عهده گرفتند تا در برابرش مزدى دريافت كنند. سرزمين‏‌هايى كه بدون هجوم نظامى به‌دست مسلمانان می‏‌افتد، به شخص رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله تعلق دارد و هرگونه بخواهد مى‏‌تواند عمل كند. وقتى آيه «وَ آتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّهُ وَ الْمِسْكينَ وَ ابْنَ السَّبيلِ وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذيراً.[اسراء/26] و حقّ خويشاوندان و حقّ تهی‌دست و از راه مانده را بپرداز، و هيچ‏‌گونه اسراف و ولخرجى مكن‏» نازل شد، پيامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله فدك را به دخترش فاطمه علیهاالسلام داد.

حسکانی عالم شافعی مذهب، در شواهد التنزیل[1] و سیوطی در تفسیر درالمنثور به چندین روایت استناد می‌جویند که هنگامی‌که این آیه نازل شد پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فدک را به فاطمه علیهاالسلام بخشید.[2] سرزمین فدک از سال 7 هجری تا سال 11 هجری در اختیار حضرت فاطمه علیهاالسلام بود و از منافع آن استفاده می‌برد، ولی بعد از رحلت پیامبر، خلفاء همان‌گونه که ولایت و حق علی علیه‌السلام را غصب کردند، فدک و حق دختر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را نیز غصب کردند.‌

اکنون سؤال این است که چرا و چگونه خلفاء به خود اجازه دادند تا حق فاطمه علیهاالسلام را غصب کنند، درحالی‌که می‌دانستند فاطمه علیهاالسلام از هرگونه پلیدی و رجس دور است و می‌دانستند که آیه «إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً.[احزاب/33] جز اين نيست كه همواره خدا مى‏‌خواهد هرگونه پليدى را از شما اهل بيت برطرف نمايد، و شما را چنان كه شايسته است پاك و پاكيزه گرداند»، در حق فاطمه و اولاد فاطمه علیهاالسلام نازل شده است. این سؤالی است که ذهن ابن ابى‌الحديد معتزلی را نیز به خود مشغول کرده بود، از همین رو برای برطرف شدن شک و تردیدش این سؤال را از محضر استادش علی بن فارقی پرسید.

متن پرسش و پاسخ ابن ابی الحدید و استادش به این شرح است:
ابن ابی الحدید: آيا زهرا علیهاالسلام در ادعاى خود (درباره بازپس گيرى فدك) راستگو بوده است؟
ابن فارقی: بلى!
ابن ابی الحدید: خليفه مى‌دانست كه او زنى راستگو است؟
ابن الفارقی: بلى!
ابن ابی الحدید: چرا خليفه، حق مسلم او را در اختيارش نگذاشت؟
در اين موقع استاد لبخندى زد و با كمال وقار گفت: «اگر آن روز سخن او را مى‌پذيرفت، به اين جهت كه او زنى راستگوست و بدون درخواست شاهد، فدك را به وى باز مى‌گرداند، فردا او از اين موقعيت به سود شوهر خود على علیه‌السلام استفاده کرده و مى‌گفت: كه خلافت متعلق به على علیه‌السلام است، و در آن صورت، خليفه ناچار بود خلافت را به على علیه‌السلام تفويض كند، چرا كه وى را (با اين اقدام خود) راستگو مى‌دانست؛ ولى براى اين‌كه باب تقاضا و مناظرات بسته شود او را از حق مسلم خود بازداشت.»[3]

پی‌نوشت:
[1]. حسکانی، شواهد التنزیل، موسسة الطبع و النشر، ج1، ص439، 442 و 570. «وَ آتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّهُ دَعَا النَّبِيُّ ص فَاطِمَةَ وَ أَعْطَاهَا فَدَكاً». جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. سیوطی، الدر المنثور فى تفسير المأثور، دار الفکر، ج5، ص273 و 274. «و أخرج البزار و أبويعلى و ابن أبى‌حاتم و ابن مردويه عن أبى‌سعيد الخدری رضى الله عنه قال لما نزلت هذه الآية وَ آتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّهُ دعا رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وسلم فاطمة فأعطاها فدك‏». «و أخرج ابن مردويه عن ابن عباس رضى الله عنهما قال لما نزلت وَ آتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّهُ أقطع رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وسلم فاطمة فدكا». جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3] . ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، مکتبه آیت الله مرعشی نجفی، ج16، ص284. «و سألت علی بن الفارقی مدرس المدرسة الغربية ببغداد فقلت له أ كانت فاطمة صادقة قال نعم قلت فلم لم يدفع إليها أبو بكر فدك و هي عنده صادقة فتبسم ثم قال كلاما لطيفا مستحسنا مع ناموسه و حرمته و قلة دعابته قال لو أعطاها اليوم فدك بمجرد دعواها لجاءت إليه غدا و ادعت لزوجها الخلافة و زحزحته عن مقامه و لم يكن يمكنه الاعتذار و الموافقة بشی‏ء لأنه يكون قد أسجل على نفسه أنها صادقة فيها تدعی كائنا ما كان من غير حاجة إلى بينة و لا شهود و هذا كلام صحيح‏». جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.