تصوف
تفسیری که صوفیه از حادثه عاشورا بیان کردهاند، یکی از بهترین ابزارهایی است که حاکمان جور برای مشروعیتبخشی به خویش استفاده کردهاند.
طبق آموزه ابن عربی، عذاب بعد از مدتی برای اهل جهنم شیرین و گوارا میشود و در جهنم گیاهی به نام «جرجیر» روئیده میشود، در صورتی که اینگونه مطالب معارض با روایت صحیحالسند امام صادق علیهالسلام است.
نفوذ روایات جعلی در متون حدیثی ما عوامل مختلفی دارد، یکی از عوامل این مسئله جعل روایات توسط متصوفه برای اثبات اعتقادات خویش است، که با برررسی کتابهای این جریان انحرافی میتوان حجم عظیمی از روایات جعلی را در آن کتابها مشاهده کرد.
تأویلگرایی افراطی از جمله انحرافاتی است که متوجه جریان تصوف بوده و این شیوه تفسیری متصوفه باعث تحریف معنوی قرآن شده و باعث شده مفاهیم و پیام حقیقی آیات الهی برای مخاطبین آنها روشن نشود.
متصوفه تمام حوادث عالم را بر اساس عشق و ابتلاء تحلیل میکنند، آنها در مواجهه با واقعه عاشورا نیز همین رویکرد را داشته و این حادثه مهم سیاسی-اجتماعی را فقط بر اساس همین زاویه تحلیل کردهاند؛ در صورتی که این عمل آنها باعث تحریف معنوی حرکت اباعبدالله الحسین علیهالسلام است.
متصوفه به خاطر داشتن دید عاشقانه به همه اتفاقات، با ورود به عرصه مباحث عاشورایی تلاش کردهاند تا مصیبتهای روز عاشورا را با این دید تفسیر کنند، این مسئله باعث شده است که به دنبال اخبار، گزارشها و حتی داستانهایی باشند که از آنها بتوان برداشت عرفانی کرد، هرچند سند آن متقن نباشد و حتی غیرمعتبر و مجعول باشد.
مولوی در مثنوی معنوی با استناد به روایت «اصحابی کَالنُّجُومِ»، به دیدگاه عدالت صحابه که یکی از اصول فکری اهلسنت است اشاره میکند و این درحالی است که مصداق این روایت در احادیث شیعه، حضرات معصومین علیهمالسلام هستند.
جلالالدین محمد بلخی(مولوی) در مثنوی معنوی برای نشان دادن عدالت صحابه رسولخدا صلیاللهعلیهوآله، به روایتی استناد کرده است؛ در صورتی که این روایت طبق مبانی اهلسنت باطل و جعلی است و بعضی از بزرگان اهلسنت به جعلی بودن روایت اذعان کردهاند.
عاشورا دارای جنبه سرور و شادمانی نیست، بلکه سراسر صحنه مظلومیت و حزن و اندوه است و کسانی که در پی این هستند که روز عاشورا دارای جنبه سرور نیز بوده، خلاف مسیر مکتب اهلبیت علیهمالسلام در حال حرکت هستند.
عبدالقادر گیلانی (مؤسس فرقه قادریه) یکی از بزرگان متصوفه سنی است و به این خاطر دارای انحرافاتی است که ریشه درسنی بودن او دارد. او دارای انحرافاتی؛ همچون تجسیم و شادی در روز عاشورا بوده است.
تعالیم اهلسنت، خاستگاه آموزههای تصوف است. به این خاطر بعضی از بزرگان تصوف دارای اندیشههایی هستند که فقط در آموزه های اهلسنت مشاهده میشود؛ تجسیم یکی از این آموزههاست که اقطاب بزرگ این جریان؛ همچون عبدالقادر گیلانی به عنوان یک امر مسلّم پذیرفته است.
سیره دائمی معصومین علیهمالسلام هنگام فوتِ یکی از عزیزانشان، عزاداری بر آن فرد بوده، بهگونهای که رسولخدا صلیاللهعلیهوآله زنان مدینه را ترغیب کردند که بر شهادت حضرت حمزه علیهالسلام عزاداری کنند.
کتاب تشویقالسالکین منسوب به محمدتقی مجلسی، دارای ضعفهای محتوایی زیادی است؛ لذا میتوان در انتساب این کتاب به محمدتقی مجلسی تشکیک کرد.
خوشحالی و سرور در روز عاشورا توصیه بعضی از متصوفه بوده و بعضی از بزرگان این جریان نیز در روز عاشورا حالت وجد و سرور داشتهاند؛ در صورتی که هیچکدام از حضرات معصومین علیهمالسلام حالت وجد وسرور در این ایام نداشته و همیشه توصیه به گریه و عزادارای کردند.