مباحث روایی
در برخی از منابع اهل سنت، به برخی از رفتارها از امالمؤمنین اشاره شده است که دور از شأن ایشان است. ان شاءالله که اینگونه سخنها، درست نیست و الا برای مادر مسلمین، خیلی ناگوار است که فرزندانش را به میدان قتلگاه جمل ببرد و چند هزار نفر از آنها را به کشتن دهد، یا اینکه از شنیدن خبر برادر رسول خدا، سجده شکر بجا آورد.
حدیثی با عبارات مختلف از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله، در کتب حدیث اهل سنت نقل گردیده است؛ رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمودند: «فاطمه پاره تن من است، کسی او را اذیت کند، مرا اذیت کرده و یا کسی او را بیازارد، مرا آزرده است.» در صدور این روایت، شکی نیست، و احتیاج به بررسی سندی ندارد؛ زیرا این حدیث، در کتب صحیحین چند مرتبه آمده و در دیگر کتب حدیثی معتبر شیعه و سنّی نقل شده است.
مظلومیت حضرت زهرا سلاماللهعلیها بر هیچ انسان مسلمان آزاده، پوشیده نیست و تنها برخی کوردلان هستند که این مظلومیت را انکار میکنند؛ برخی برای سرپوش گذاشتن بر این مظلومیت، به دنبال عادیسازی روابط بین خلفا و حضرت زهرا سلاماللهعلیها هستند و با جعل روایاتی دروغین، درصدد این امر هستند، جفایی که بر دختر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله رفته است را بپوشانند؛ غافل از اینکه تاریخ، هرگز فراموش نخواهد کرد.
خشم و غضب فاطمه زهرا سلاماللهعلیها، از شيخين تا واپسين لحظات زندگیاش و عدم رضايت از آن دو، از مسائلی است كه در صحيحترين كتاب اهل سنت پس از قرآن وارد شده است. نارضایتی حضرت زهرا سلاماللهعلیها، اتمام حجت و نشانی بر حقیقت نزد همگان است.
یکی از مباحث مهم و مورد مناقشه، مسأله نفرین حضرت زهرا سلاماللهعلیها نسبت به خلیفه اول و خلیفه دوم است؛ این موضوع در منابع اهل سنت آمده است و ما میدانیم که طبق بیان روایات، هر کس مورد لعن حضرت زهرا سلاماللهعلیها قرار بگیرد، مورد لعن رسول خدا صلیاللهعلیهوآله است و در نهایت، لعن خداوند شامل حالش میشود.
متأسفانه عدهای قائلند که شیعه، حکم به کفر و ارتداد همه صحابه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) را داده است، در حالیکه خود در کتب معتبرشان روایاتی آوردهاند که از جهت کمّی، بسیار بیشتر از تعداد روایاتی است که در این موضوع در کتب شیعه آمده است، و از جهت کیفی، تصریح به کفر و ارتداد صحابه شده است.
یکی از دلایل اهل سنت، جهت اثبات حجیت اقوال و رفتار صحابه، حدیث نجوم است؛ در این حدیث، پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرموده است: «اصحاب من، مانند ستارگانند، به هر کدام از آنها که اقتدا کنيد، هدايت میيابيد»؛ البته صحت این حدیث مورد نقد است؛ با هم کارنامه این ستارگان را در کتاب معتبر اهل سنت، یعنی صحیح بخاری مرور میکنیم.
پس از اینکه حضرت فاطمه سلاماللهعلیها به خاطر تعرض خلفاء در سن 18 سالگی در بستر افتاد و لحظات آخر عمرش را سپری میکرد، ابوبکر و عمر به خانه حضرت زهرا سلاماللهعلیها آمدند تا حلالیت بطلبند. حضرت فاطمه سلاماللهعلیها هنگام دیدار با شیخین، صورت به دیوار کرد و با یادآوری حدیثی از پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: در درگاه خداوند شهادت میدهم، که من از شما دو نفر غضبناک هستم و راضی نیستم.
اهل سنت معتقدند حضرت فاطمه سلاماللهعلیها بعد از رحلت پیامبر صلیاللهعلیهوآله، به مرگ طبیعی از دنیا رفته است، ولی واقعیت غیر از این است، و آن حضرت، توسط غاصبان خلافت به شهادت رسیده است و این مطلب علاوه بر نصوص شیعه، در کتابهای اهل سنت هم آمده است و این مطلب، از طریق روایات و نقلهای تاریخی، قابل اثبات است.
بخاری و مسلم در صحیح خود آوردهاند، هنگامیکه ابوموسی اشعری، حدیث استیذان را برای عمر بن خطّاب نقل کرد، عمر از وی نپذیرفت و او را تهدید کرد که اگر برای حدیث خود، از پیامبر صلیاللهعلیهوآله دو شاهد نیاورد، او را چنین و چنان کند؛ به همینرو، او ناچار شد دست به دامان خردسالترین صحابه، ابوسعید خدری گردد.
علمای فریقین با تأیید صدور و صحت روایت «فاطمة بضعة منی» اظهارات جالبی داشته و نتایج آن را بیان کردهاند که ازجمله نتایج این حدیث، حرمت آزار و اذیت حضرت فاطمه سلاماللهعليها، برتری حضرت فاطمه سلاماللهعليها از ابوبکر و عمر، کفر دشنام دهنده به حضرت و عصمت ایشان است.
فضل بن روزبهان، از علمای اهل سنت، کتابی در رد نهج الحق علامه حلی نگاشته و در آن، درباره حدیث «فاطمة بضعة منی» آورده است که همیشه خشم فاطمه سلاماللهعلیها، مساوی خشم خدا نیست؛ او نیز بشری است عادی که غضبش مانند غضب سایر انسانهاست؛ اگر اینگونه است، پس چه فرقی بین او و دیگران بود که پیامبر صلیاللهعلیهوآله تنها خشم او را مساوی با خشم خود و خدا دانست، نه خشم دیگران را؟
برخی از جریانات ضد شیعه، منکر هجوم و آتش زدن درب خانه حضرت زهرا سلاماللهعلیها توسط برخی از صحابه هستند؛ در پاسخ به این افراد باید گفت، بسیاری از پژوهشگران اهل سنت، در کتابهای خود اقرار کردهاند که اسناد هجوم به خانه حضرت زهرا سلاماللهعلیها، صحیح است.
روایت افتراق امت از سه قسمت تفرقه امت، گمراه بودن همه فرق و تعیین گروه ناجیه تشکیل شده است. اهلسنت با توجه به این حدیث، نجات را در تبعیت از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و اصحاب آن میدانند؛ اما بحث این است که با توجه به اختلاف میان اصحاب، از کدام گروه از اصحاب باید پیروی کرد؟