مباحث کلامی
محمدعثمان قلندرزهی، امام جمعه اهلسنت خاش، گرفتن جشن ولادت را بدعت دانست؛ در حالی که علمای اهلسنت جشن میلاد پیامبر صلیاللهعلیهوآله را دارای ثواب و برکات مادی و معنوی میدانند؛ بنابراین طبق نظر آنان، این مراسم بدعت نیست؛ حتی گرامیداشتن این شب را برای کافران نیز دارای اجر دانسته و به طریق اولی برای مسلمان یگانهپرست، دارای ثواب بسیار میدانند.
محمدعثمان قلندرزهی، امام جمعه اهلسنت خاش، گرفتن جشن ولادت را بدعت دانست و عنوان کرد که پیامبر صلیاللهعلیهوآله و صحابه و اهلبیت علیهمالسلام، این روز را جشن نگرفتند؛ پاسخ این است که برخی موارد، نص کلی دلالت بر جواز دارد و اختیار نحوه انجام عمل، به مردم واگذار شده است؛ در این مورد، عنوان کلی، لزوم تکریم پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله بوده که در آیات متعددی بیان شده است.
محمدعثمان قلندرزهی امام جمعه اهلسنت خاش، گرفتن جشن ولادت را نشأت گرفته از فرهنگ مسیحیت خواند و آن را خرافات و بدعت دانست؛ علمای اهلسنت پاسخ دادهاند که طبق آیات قرآن، سالگرد گرفتن بر عید، مورد قبول اسلام است و در بین شبهای سال، شب میلاد پیامبر صلیاللهعلیهوآله، برترین شب سال است و بعد از آن شب معراج و شب قدر قرار دارند.
در قرن سوم درباره قرآن، نظریاتی مطرح شد که در آن زمان به فتنهای مبدل گشت؛ عدهای معتقد به خلق و ایجاد قرآن شدند و آن را مخلوق خداوند دانستند و عدهای قرآن را به عنوان یکی از صفات الهی که ازلی بوده، تصور کردند و قرآن حاضر بین مسلمانان را حکایتی که از آن به پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله وحی شده، تلقی کردند و مخالف این نظر را اهلبدعت نامیدند.
ابن صباغ مالکی میگوید: «برخی اهل علم گفتهاند کاظم، آن امام بزرگ منزلت است، که یگانه حجت و بزرگ بود. شب را به قیام و روز را به روزه سپری میکرد. به او کاظم گفتند، چون بسیار بردبار و برخطاکاران اهل گذشت بود. در نزد اهل عراق معروف به باب حوائج الی الله است. زیرا نیاز و درخواست نیازمندان را برآورده میسازد.»
عبدالحمید میگوید ندادن مسئولیت به زنان تبعیض است؛ هیچ دلیلی از دین بر این امر وجود ندارد؛ میگوییم علمای مذاهب اسلامی، مسئولیت دادن به زنان که منجر به ولایت آنان بر مردان میشود را نمیپذیرند؛ در سیره حاکمان صدر اسلام نیز چنین نبوده و حکومتهای ایدهآل عبدالحمید ازجمله ترکیه، افغانستان و عربستان نیز چنین نمیکنند؛ فقه اهلسنت بیش از فقه شیعه، با زمامداری و مسئولیت زنان مخالفت دارد.
عبدالحمید میگوید ندادن مسئولیت به زنان تبعیض است؛ هیچ دلیلی از دین بر این امر وجود ندارد؛ میگوییم علمای مذاهب اسلامی، از شیعه و اهلسنت، مسئولیت دادن به زنان که منجر به ولایت آنان بر مردان میشود را نمیپذیرند؛ پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و خلفای اهلسنت نیز زنی را به عنوان والی یک شهر یا قاضی منصوب نکردهاند و این یک نظریه علمی است و باید در فضای علمی حل و فصل گردد.
عبدالحمید میگوید ندادن مسئولیت به زنان تبعیض است؛ هیچ دلیلی از دین بر این امر وجود ندارد؛ پاسخی که میتوان به او داد این است که با توجه به نظرات علمای اهل سنت، سخنان عبدالحمید مخالف نظر علما، آیات قرآن و سیره پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و خلفای اهلسنت است.
عبدالحمید میگوید ندادن مسئولیت به زنان تبعیض است؛ هیچ دلیلی از دین بر این امر وجود ندارد؛ اولین پاسخی که به او داده میشود این است که بسیاری از فقهای شیعه، معتقدند ولایت داشتن زنان بر مردان، مخالف برخی آیات قرآن است و یکی از شرایط حاکم و قاضی، مرد بودن است.
عبدالحمید گفت: تعیین امیرالمؤمنین و خلیفة المسلمین از طرف خداوند، به عنوان حق مردم قرار داده شده است. این سخن، مخالف آیات قرآن، سیره و سنت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بوده و در هیچ نصی در معارف دینی، چنین قاعدهای بیان نشده و اتفاق پس از رحلت حضرت در زمینه خلافت، انحرافی در اسلام بود.
حضرت خدیجه (سلام الله علیها) یکی از چهار زن برگزیده الهی معرفی شده است. روایتی در کتب تفسیر اهل سنت آمده که: «چهار زن سرور زنان جهان هستند، که عبارتند از مریم، آسیه، خدیجه، فاطمه (علیهم السلام).» و خدیجه یکی از این چهار زن است، او از صادقان و سابقان اول، وزیر بر دین خدا، معاون در این راه سخت و پرفراز و نشیب بود.
با وجود اختلافاتی که در میان شیعه و اهل سنت در جهان اسلام است، برخی چنین تصور میکنند که نمیتوان نقطه مشترکی میان این دو گروه بزرگ جهان اسلام یافت؛ این در حالی است که یکی از نقاط مشترک فریقین، اهل بیت و به ویژه امام جواد (علیهالسلام) است.
بررسی رویدادهای اخیر استان سیستان و بلوچستان که همراه اغتشاشات در سراسر کشور بود، حاکی از قربانی شدن مذهب اهل سنت در سیاست بازی ها بود.
مباهله یکی از مهمترین دلایل محکم در اثبات خلافت و جانشینی امیرالمومنین (ع) است. خداوند در قرآن کریم هنگام معرفی امیرالمومنین (ع) از ایشان به عنوان نفس و جان پیامبر (ص) یاد میکند. بنابراین کسی که شبیهترین مردم به رسول خدا (ص) است، لایق حکمرانی بر مسلمانان است. حضور امیرالمومنین (ع) در مباهله برای اثبات و تصدیق رسالت خاتم الانبیاء (ص) بود.