تصوف

متصوفه در راستای فرهنگ اُموی، روایات جعلی را در مورد فضیلتتراشی برای روز عاشورا نقل کردهاند، تا عاشورا را روز مبارکی جلوه دهند؛ درصورتی که این گونه روایات جعلی، با روایات اهل بیت(ع) معارض است.

به بهانه ترور ساختگی مولوی عبدالحمید، محمداسماعیل صلاحی پیامی صادر کرد تا بتواند از این موقعیت، نهایت سوءاستفاده را کند. صلاحی با معرفی جمهوری اسلامی به عنوان مسبب حادثه تلاش کرد تا بغض خویش را بار دیگر به جمهوری اسلامی ایران نشان دهد و مسبب ترور ساختگی را مسئولین جمهوری اسلامی ایران معرفی کند. این در صورتی است که روح حاکم بر قوانین کشور، فقه شیعه میباشد که اجازه چنین کارهایی را نمیدهد.

متصوفه برای انتشار افکار نادرست خویش در طی تاریخ، با ابزار هنری همچون سماع، اشعار صوفیانه، نثرهای مسجّع و استفاده از آلات موسیقی، عقائد نادرست خویش را بین نسلهای مختلف نفوذ دادهاند. اسلام با بعضی از این ابزارها همچون سماع مخالف است، ولی آنها برای پیشبرد افکار خویش از این ابزار استفاده بردهاند.

نورعلی تابنده با نقل مطالبی از جنگ احد و تصمیم بر مثله کردن مشرکین به خاطر شهادت حمزه، تصویری کینه توز از پیامبرخدا(ص) ترسیم نموده بود، در صورتی که این نقل تاریخی با شخصیت رحمانی پیامبرخدا(ص) سازگار نبوده و این داستان، جعلی است.

«محمد اسماعیل صلاحی» در کرسینامه قطبیت خویش، صفات خاص صدیق و فاروق را همچون عالمان اهلسنت به خلیفه اول و دوم نسبت داده است، در صورتی که طبق روایات، این القاب مختص امیرالمؤمنین (ع) است و این اقدام او، نشانه جهل او به روایات و اعتقادات شیعه میباشد.

عطار نیشابوری با توجه به دلایل محکمی از قبیل مدح خلفا و استعمال صفات خاص امیرالمؤمنین (ع) برای آنان، دارای مذهب اهل سنت بوده است. طبق نظر استاد نفیسی، این دلایل قابل تأویل نیستند.

نورعلی تابنده، در ضمن سخنرانی بیان کرده بود که حِیَل فرار از ربا از نظر عرفان مردود هستند. اما باید توجه داشت که در منابع حدیثی معتبر همچون الکافی، روایات متعددی در این باره نقل شده است و فقهاء طبق این احادیث فتوا دادهاند.

بنیامیه بعد از به شهادت رساندن امام حسین(ع) تلاش کردند با مناسکسازی همچون ایجاد بدعت روزه گرفتن در این روز، عاشورا را به عنوان عید در جامعه مطرح کنند، در صورتی که روزه در این روز، از منظر اهلبیت(ع) نهی شده است؛ زیرا روزه عاشورا، مُروّج بدعت بنیاُمیّه است.

نورعلی تابنده، برای تفسیر آیاتِ پیرامون ایمان ساحران زمان حضرت موسی(ع) داستانی مشتمل بر خواب بیان کرده که اشکالات متعددی بر آن وارد است و نمیتوان در تفسیر آیات، به چنین داستانهای بیاساسی اعتماد کرد.

شناخت افکار و اندیشه بزرگان مسلک تصوف، در شناخت انحرافات تصوف تأثیر بسزائی دارد. شاه نعمتالله ولی، مؤسس طریقه نعمتاللهی دارای اشکالات اعتقادی همچون پایین دانستن مقام امام علی (ع) از سایر خلفای راشدین و اشکالات سلوکی همچون تأیید روش «ملامتیه» میباشد. وجود چنین اشکالاتی، نشاندهنده این است که او شیعه نمیباشد و سلوک معنوی که ارائه داده است با سلوک عرفانی اهلبیت (ع) معارض است.

نویسنده کتاب تشویق السالکین، برای اشتقاق کلمه صوفی، دو احتمال را بیان نموده است؛ احتمال اول او این بوده که از کلمه صُفِّه مشتق شده است (در صورتی که این مطلب، طبق قواعد زبان عربی صحیح نمیباشد) و احتمال دوم این بوده که از کلمه صوف به معنای پشم، مشتق شده است (که طبق قواعد زبان عربی این احتمال درست می باشد).

غزالی در کتاب احیاءالعلوم خویش با مسلمان دانستن یزید، لعن او را جایز نمیداند. این در حالی است که از یزید، اشعاری نقل شده است که دلالت بر کفر او داشته و اینکه سراسر زندگی او در شرابخواری سپری شد و عاقبت هم در حال مستی مُرد.

شطحیات یکی از مهمترین اشکلاتی است که بر جریان تصوف مطرح میشود؛ متصوفه برای رهایی از انتقادات متشرعین، به روایات شطحگونه همچون خطبةالبیان منسوب به امام علی(ع) تمسک کرده تا گفتار نادرست بزرگان خود را توجیه کنند. این در صورتی است که صدور اینگونه خطبهها از معصومین(ع)، طبق قرائن محکم، مورد تردید جدی است.

عصر امام صادق(ع) عصر عرضه اندیشههای مختلف بوده و در این زمان، امام(ع) برای حفظ شیعیان از اندیشههای مسموم، اقدام به مبارزه با این اندیشهها نمود. یکی از این اندیشهها، تفکر انحرافی «تصوف» بود که در بین اهلسنت ایجاد شده بود و خطر نفوذ آن به درون بدنه شیعه وجود داشت. امام(ع) با روشنگری خویش، از وجود تعارض بین سلوک آنها و سلوک عرفانی خویش سخن گفته و آنها را از گرایش به چنین تفکری برحذر داشت.