تصوف
«نورعلی تابنده»، با انکار تنشهای شدید بین خاندان رسالت و غاصبان خلافت، تلاش کرده همسو با اندیشههای اهلسنت، حوادث بعد از وفات رسولخدا(ص) را تحریف کند.
بدلسازی، یکی از شگردهای مبارزاتی جریان باطل در مقابل جریان حق بوده، صوفیه با استفاده از این شیوه و بدل سازی چهرههایی با عنوان زنان عارفه و عدم نقل روایاتی که حاوی جایگاه عرفانی حضرت زهرا(س) است؛ باعث مهجور شدن جنبه عرفانی این بانوی با عظمت شدهاند.
محمداسماعیل صلاحی، مدعی قطبیت دراویش گنابادی، روز کریسمس را بهعنوان روز میلاد حضرت عیسی (ع) به مسیحیان تبریک گفته است، در حالی که این روز، طبق منابع اسلامی و مسیحیت، روز میلاد حضرت عیسی (ع) نیست.
نورعلی تابنده، برای توجیه دستبوسی که صوفیان به هنگام دیدن رفقای درویش خویش انجام میدهند، به بوسیدن دست حضرت زهرا (س) توسط رسول خدا (ص)، استشهاد کرده؛ در حالی که علت انجام این عمل، توسط رسول خدا (ص) اشتیاق ایشان به بهشت بوده و هیچ ارتباطی با رابطه مرید و مرادی ندارد.
کتاب در جستجوی عرفان اسلامی، نگاشته آیت الله مصباح یزدی، محصول دید تیزبین این عالم برجسته بوده که نسبت به سالکان طریق عرفان اسلامی، احساس وظیفه کرده و با تبیین شاخصههای عرفاناسلامی، تلاشی برای نجات آنها از دامهای عرفانهایبدلی، داشته است.
محمدعلی حکیم، گرایش صوفیانه داشته و از ابتدای دوران نوجوانی، جذب وحیدالاولیاء شده و این ارادت تا آخرین لحظات عمر ادامه داشته است. وی از این طریق، به سلسله ذهبیه که انحرافات اعتقادی متعددی دارند، گرایش داشته است.
نورعلی تابنده، أویس قرنی را به عنوان یکی از بزرگان خویش که به مقام شهادت نرسیده، مطرح کرد؛ این در حالی است که طبق شهادت تاریخ، او کنار امیرالمؤمنین(ع) در جنگ صفین، به مقام شهادت نائل آمد.
نورعلی تابنده تلاش داشته رابطه حضرت زهرا(س) و خلفا را مسالمتآمیز نشان دهد، این درحالی است که کتابهای تاریخی، گواه ظلمهای متعدد خلفا به خاندان رسالت، مخصوصاً حضرت زهرا(س) است.
نورعلی تابنده، اختلافات حضرت زهرا(س) با خلفا را جزئی دانسته و قائل شده که خلفا نسبت به حریم حضرت زهرا(س)، با احترام برخورد میکردند؛ در حالی که تاریخ، خلاف این مسئله را نشان میدهد.
بسیجی شهید محمد حسین حدادیان از مدافعان حرمی بود که تجربه مبارزه با داعشیان خارخی و داخلی را در پرونده پر از افتخار خویش به ثبت رسانده است. دراویش داعش صفت با به شهادت رساندن این شهید بزرگوار، باعث رسوایی هرچه بیشتر خویش شدند.
علامه طباطبایی یکی از عالمان آزاداندیش بود که معیار قضاوت او در مورد اشخاص یا مطالب علمی، استنباطهای علمی او از متون دینی بوده است؛ نقدهای علامه طباطبایی بر ابن عربی و جریان انحرافی تصوف، حاکی از روحیه عالمانه و اسلام مدارانه ایشان است.
معرفت الهی، راهی برای رسیدن به عبودیت و بندگی است، تبعیت از معصومین(ع) از منظر معارف دینی، راه رسیدن به معرفت صحیح است و تبعیت اقطاب، راهی به معرفت الهی نخواهد بود.
یکی از بدعتهای صوفیه این است که برای تشرف مرید به فقر و درویشی، غسل پنجگانهای اختراع کرده، تا شخص با انجام آنها به درویشی پذیرفته شود؛ این در حالیست که این گونه مراسمها در آداب اسلامی جایگاهی نداشته و هیچ گونه مستند شرعی ندارد.<د/p>
نورعلی تابنده، در ضمن بیان مکاشفهی یکی از مریدان خویش مدعی شده که ارواح اقطاب گنابادی بر بالین محتضر، حضور پیدا کردهاند؛ در صورتی که طبق روایات معصومین(ع)، این ویژگی مختص معصومین(ع) است و هیچ شخص دیگر در این امر، با آنها شراکت ندارد.