اعتقادات

برقعی از بزرگان جریان قرآنبسندگی معتقد است چون در آیه 51 سوره مائده، واژه «ولی» به معنای دوست است؛ پس در آیه 55 سوره مائده نیز به معنای دوستی است؛ در حالی که در روایات معتبری که در کتب فریقین و در بیان شأن نزول آیه 51 سوره مائده وارد شده، به این مطلب تصریح شده است که معنا و مراد از کلمه «ولی» در این آیه، همان زمامداری و سرپرستی امور است.

یکی از قرآنیان به نام «مصطفی طباطبایی»، معتقد است از آنجا که حضرت علی(ع) در شورای شش نفره شرکت کرد، پس اعتقاد به وجود نص بر امامت آن حضرت باطل است؛ در حالی که حضرت علی(ع) برای آنکه خود را شایسته خلافت و امامت میدانست، لازم دید در آن جلسه شرکت کند و با استدلال، حقّانیّت خویش را به اثبات رساند؛ بنابراین اگر حضور در شورا به معنای نفی نص جلی بود، دیگر استناد به آن، در همان مجلس وجهی نداشت.

برقعی تلاش بسیاری انجام داده تا امامت و حجت بودن اهلبیت(ع) را نفی کند؛ یکی از ادله او برای نفی امامت اهلبیت(ع)، تمسک به آیه ۱۶۵ سوره نساء است؛ این در حالی است که مضمون این آیه، هیچ ارتباطی با امامت و حجت خدا بودن یا نبودن ائمه اطهار(ع) ندارد.

قرآنیون با تأویل و توجیه رأی مدارانه نسبت به آیات قرآن بر نفی جایگاه سنّت در شناخت دین، پای فشردهاند؛ این در حالی است که اطاعت مطلق و حجیت سنت قولی و غیرگفتاری پیامبر(ص) به روشنی در آیات وحی آمده است.

برقعی آیات مرتبط با حضرت مهدی(عج) را انکار میکند؛ بهعنوانمثال در مورد آیه 33 سوره توبه که مفسران شیعه معتقدند مراد از رسول در این آیه، همان قائم آل محمد است را انکار کرده، میگوید عبارت رسوله در این آیه، مختص پیامبر(ص) است؛ در حالیکه واژه «رسول» در قرآن مجید، دارای معنای عامی است و علاوه بر پیامبران، شامل ملائکه و غیره میشود.

قرآنیون، جریان فکری نوظهوری هستند که قرآن را یگانه منبع تشریع میدانند و مرجعیت سنت را بهکلی منکرند؛ این در حالی است که آیات قرآن بر این اعتقاد، خط بطلان میکشد و در آیات مختلف، به اطاعت از رسول، امر میکند؛ اطاعتی که دلالت بر لزوم پیروی مطلق از پیامبر(ص) میکند.

«قرآنيون» با استناد به برخی از آيات قرآن، تلاش میکنند جايگاه پيامبر(ص) را در غير از شأن ابلاغ نپذیرند و کارکرد سنت را در تمامی حوزههای دينی، از اعتبار ساقط کنند؛ پاسخ این است که بر اساس آیات قرآن، یکی از شئون مهم پیامبر خدا(ص) تبیین قرآن است که به گفته برخی مفسران، این آیات بر حجیت قول رسول خدا(ص) دلالت دارد.

قلمداران که برای احادیث اهمیت لازم را قائل نیست و قرآن را برای فهم اسلام کافی میداند، از اصول و مبانی شیعه فاصله گرفته و برخی از اعتقادات شیعه از جمله اعتقاد به مسئله وجوب خمس را مردود میداند؛ در حالی که این مسئله در قرآن آمده است.

برقعی از بزرگان جریان قرآن بسندگی، زیارت قبور اولیاء الهی را بدعت میداند؛ درحالیکه آیات مختلفی از قرآن با مضامین گوناگونی وجود دارد که میتوان از آنها، حکم جواز زیارت قبور اولیاء الهی را به دست آورد؛ ازجمله این آیات آیه 84 سوره توبه و 21 سوره کهف است.

برقعی یکی از چهرههای شاخص قرآنیون است که با استناد به برخی از آیات قرآن، قرآن را برای هدایت انسانها کافی میداند؛ درحالیکه خداوند در قرآن کریم علاوه بر اینکه امر هدایت بشر را به قرآن نسبت داده، در برخی از آیات، آن را به پیامبرانش نسبت داده است.

حیدرعلی قلمداران یکی از عناصر شاخص جریان قرآن بسندگی معاصر شیعی، منکر استدلال به حدیث غدیر شد و اصل واقعه را انکار می کند؛ در حالیکه غدیر خم از مسلمات تاریخی است.

حیدرعلی قلمداران معتقد است که اگر کلمه مولی در حدیث معروف غدیر به معنای دوست نباشد، لازمهاش اثبات همه شئون پیامبر (ص) از جمله شأن نبوت برای حضرت علی (ع) است. در پاسخ میگوییم با توجه به سایر احادیث، از جمله حدیث شریف «منزلت» روشن میشود که پیامبر (ص) قید عدم اثبات نبوت را برای حضرت علی (ع) بیان فرموده است و مراد پیامبر (ص) از عبارت «من کنت مولاه فعلی مولاه» در غدیر خم، اثبات ولایت و امامت برای حضرت علی (ع) است.

در کتابهای مختلفی که به نام سید ابوالفضل برقعی منتشر شده، به بیان برخی تأییدیههای بزرگان پرداخته و از این طریق سعی دارد که از خود، رفع اتهام کند؛ این در حالی است که این تأییدات، مربوط به دوره اول حیات ایشان و عدم انحراف او است.

حیدرعلی قلمداران یکی از عناصر شاخص جریان قرآنبسندگی معاصر شیعی، معتقد است که پیامبر (ص) فرد خاصی را به خلافت نصب نفرموده بودند؛ در حالی که سیره پیامبر (ص) حتی در زمان حیات پر برکتشان به این صورت بود که در سفرهای کوتاه برای خود جانشین تعیین میکردند؛ پس چگونه ممکن است در موضوعی که موجب بقای حکومت اسلامی و وحدت امت اسلام است، غافل مانده باشند؟