غیر اسلامی بودن منشأ تصوف
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در یکی از پیجهای اینستاگرام درباره پیدایش تصوف مطلبی آمده بود که صوفیان عموما از آغاز تاریخ مدون تصوف، چنانکه از منابع ایشان برمی آید، همه جا خود را مسلمان، بلکه مسلمان راستین می دانند. اما محققان داخلی و خارجی نظریات دیگری را نیز مطرح کرده اند و تصوف را نتیجه تداخل افکار، ادیان و مکاتب دیگر در اسلام حدس زده اند.
بنده هم در تکمیل مطالب فوق گفتم: قطعا تصوف زاییدهی ادیان و مذاهب دیگر بوده و نباید آن را فرقهای اصیل و خالص از دین اسلام دانست. یکی از دراویش با خواندن این مطالب گفت: چرا ندانسته از خودتان مطالبی مینویسید که واقعیت ندارد و مدام درباره مذهب، فرقه و ادیان دیگر اظهار نظر کرده و آیین آنان را به سخره میگیرید. آیا دوست دارید افرادی، دینتان را مسخره کنند؟
گفتم: قطعا دوست نداریم کسی دین ما را به سخره بگیرد و حتی توهین و اهانت کند، اما اگر فرقهای برای فریب مردم و ضربه زدن به اسلام، اعمال و رفتاری بدعتگونه و غیراسلامی داشته باشد باید با آنان برخورد کرد. مانند فرقه صوفیه که خود را فرقهای اسلامی دانسته و حتی تمام آیین و روش سلوکی خود را مأخوذ از اسلام و روایات ائمه (علیهمالسلام) میدانند، در حالی که اصلا درست نبوده و همه آنها ساختگی است، چون اصل تصوف مأخوذ از ادیان و مذاهب دیگر است.
درویش: این حرفها فقط برای منحرف کردن اذهان مردم است، فرقه صوفیه کاملا اسلامی بوده و همهی دراویش و صوفیان نیز، محبّ ائمهی معصومین (علیهمالسلام) بوده و هستند.
گفتم: اولا برای فریب مردم و رنگ و لعاب اسلامی دادن به فرقهی خود مجبورید چنین دوستی و محبت به اهلبیت (علیهمالسلام) را ادعا کنید و ثانیا این فرقه صوفیه از اساس و ریشه مشکل داشته و از اسلامی بودن خارج است.
درویش: از کجا میگویی تصوف ریشه ندارد، این فرقه از ابتدای اسلام وجود داشته و کاملا هم اسلامی است و تا الان هم پایدار مانده، که اگر بر حق نبوده، اثری از آن باقی نمیماند.
گفتم: مگر بر حق بودن یک دین یا مذهب یا فرقه، به پایداری و ماندگاری آن است، الان ادیان آسمانی از قبیل مسیحیت و یهود، علاوه بر آنکه تا الان پایدار مانده، پیروان زیادی هم در دنیا دارد؛ اما بر حق نیستند، چون این ادیان، فقط در زمان خود بر حق بودند. لذا امروزه دین حق، فقط اسلام است.
در ضمن افراد زیادی به غیراسلامی بودن این فرقه اشاره کردند که ابوریحان بیرونی از علما و دانشمندان بهنام شیعه، در کتاب «ماللهند» به اشتراکات میان مسلک صوفیه و آئین هندو اشاره میکند. ایشان در مقدمه کتاب ماللهند میفرمایند که «سخن دیگری به غیر از کلام هندیان در این کتاب نقل نخواهم کرد مگر کلام صوفیان یا یکی از طوایف مسیحیان، زیرا مرام آنها در مسئله حلول و اتحاد به هم نزدیک است.»[1]
درویش: از شغال سؤال کردند شاهدت چه کسی است گفت دُمم، شما فقط خودتان را قبول دارید و آیین مذاهب و فرقههای دیگر را باطل میدانید. معلوم است علمای شما که فقط فقه و اصول میخوانند و از چیزهای دیگر خیلی سر در نمیآورند، جانب خودی را بگیرند و همه مکاتب را باطل بدانند.
گفتم: ابوریحان بیرونی ازجمله دانشمندانی است که با سفر به هند و انجام تحقیقات، به عمق تشابه و هماهنگی آئینهای هندی و تصوف پی برده است. وحدت وجود یکی از نقاط اساسی مشترک بین آئین بسیاری از هندیان و تصوف است که ابوریحان بیرونی در هند، این اعتقاد را در بین آنان دیده است.
درویش: هند هم رفته باشد، باز هم از علمای خودتان بوده و چنین تشابههایی را پیدا کرده، تا تصوف را منحرف بداند. این تشابه در مذاهب و ادیانهای مختلف وجود دارد، باید ببینیم هدف و نتیجه چه چیزی است؛ بعضی به خدای یگانه پی میبرند اما بعضی به عدم خدا و حتی به چند خدایی اعتقاد پیدا میکنند.
گفتم: در بین بزرگان صوفی، کسانی هستند که به غیر اسلامی بودن تصوف نیز اشاره کردهاند. چنانچه میرزا زینالعابدین شیروانی مینویسد: «مراسم ریاضت و گرسنگی... و انواع ذکرهای سه ضرب و چهار ضرب که در میان آداب عملی صوفیان وجود دارد از اعمالی است که زرتشتیان صاحب مجاهده به آن میپرداختند.»[2]
درویش: مواردی که جناب زین العابدین شیروانی بیان فرمودند مانند گرسنگی، کم خوری خاموشی و خلوت گزینی و... در اسلام هم آمده، لذا نفرمود از زرتشت گرفته شده بلکه منظور این است که چنین اعمال خوب و مقدس که انسان رو به خدا نزدیک میکند در ادیان دیگر مثل زرتشت هم آمده است.
گفتم: سلطان حسین تابنده (رضاعلیشاه) یکی از اقطاب صوفیه، درباره منشأ صوفیه در رساله رفع شبهات مینویسد: «تصوف در اسلام از افعال و احوال پیغمبر خدا و آیات و اخبار معصومین (علیهم السلام) ظهور یافته و بزرگان تصوف هیچ ادعایی از خود ندارند، آنچه دارند از مصباح نبوت و مشکاة ولایت از معادن علم و حکمت با آداب صوری از بعض مذاهب دینی یا فلسفی دیگر اقتباس شده است.
با چنین اعترافاتی از اقطاب و بزرگان صوفیه و تشابه بعضی اعمال و آداب صوفیه با مذاهب و فرقهها و ادیان دیگر، اسلامی خواندن تمام تصوف توسط صوفیان، امری نابخردانه است.
پینوشت:
[1]. بیرونی، ابوریحان، ماللهند، نشر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، 1391، مقدمه ج 1، ص 5.
[2]. شیروانی (مست علیشاه)، میرزا زینالعابدین، حدائق السیاحه، به کوشش منوچهر ستوده، نشر دانشگاه تهران، 1348.
[3]. تابنده، سلطان حسین (رضا علیشاه)، رساله رفع شبهات، چاپ سوم، 1359، انتشارات دیبا، ص 10
افزودن نظر جدید