بررسی توسل مشروع و غیرمشروع برقعی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از جمله عقاید شیعه که ابوالفضل برقعی به نقد آن پرداخته، مسئله توسل به اهل بیت (علیهمالسلام) است. برقعی با مشرک دانستن شیعیان، ادله و نظرات شیعه پیرامون توسل به اهل بیت (علیهمالسلام) را خرافات و غیر قابل پذیرش میداند، زیرا خداوند را والاتر از آن میداند که افرادی را در افعالش، شریک گرداند.
برقعی با استناد به آیه «وَ إِذا رَأَى الَّذینَ أَشْرَکُوا شُرَکاءَهُمْ قالُوا رَبَّنا هَٰؤُلَاءِ شُرَکاُ نَا الَّذینَ کُنَّا نَدْعُوا مِنْ دُونِکَ فَأَلْقَوْا إِلَیْهِمُ الْقَوْلَ إِنَّکُمْ لَکاذِبُون.[نحل/68] و چون مشرکان شریکان خود را مشاهده کنند، گویند: بارالها! اینانند که ما به جای تو پرستش میکردیم (آنها را که ما را فریب دادند به جای ما مجازات کن)، شریکان جواب دهند که شما البته دروغ میگویید (ما هرگز شما را به پرستش خود نخواندیم)» توسل را شرک دانسته و مقصود از شرکایی را که در این آیات ذکر شده است، اولیاء خدا و بزرگان میداند که در روز قیامت، متوسلان و خوانندگان خود را (بر اساس این آیه) دروغگو میدانند.» [1]
اما در مقام نقد و پاسخ به این ادعا باید گفته شود:
اولاً: طبق تفسیر بزرگان شیعه و اهل سنت، مراد از شرکاء در این آیه، بتها و شیاطین و یا فرشتگان هستند. [2]
ثانیاً: برقعی نیز در یکی از کتابهای خود، اعتراف می کند: «خواندن اهل دنیا برای كمك و یاری اشكالی ندارد، در صورتی كه مدعو زنده و حاضر باشد.» [3]
باید از او پرسید: اگر خواندنِ غیرخدا برای كمک طلبیدن و یاری جستن، شرک باشد، چه فرقی میان زنده و مرده است؟
مگر بت، زنده و مرده و حاضر و غایب دارد؟
آیا خداوند شریک قراردادن زندگان را میپسندد و از شریک گرفتن مردگان ابا دارد؟!
حقیقت این است که زنده یا مرده، شیء یا شخص، فرقی نمیکند. هر چیزی غیر از خداوند به عنوان معبود قرار داده شود، عبادت غیر خدا و شرک صورت پذیرفته است و اگر زنده یا مرده، شیء یا شخص را به عنوان وسیله برگزیدیم، واضح است که وسیله، غیر از عبادت و شریك قائل شدن برای خداوند است.
مرز توحید و شرک در قرآن مجید، نه در توسل و نه در شفاعت و نه در خواندن و یاری خواستن از غیر است، بلكه در استقلال ذاتی قائل شدن برای اشیاء و یا اشخاص است. از آنجا که هر چیزی که ایجاد میشود، به ایجاد و اذن خداوند است، هر کسی غیر از او، نیازمند به اوست. مثلاً از نظر عقلی و بر اساس نظام علّی - معلولی جهانِ خلقت، آب برای رفع تشنگی انسان، کفایت میکند، اما این کفایت، مستقل نیست و خود آب برای موجود بودن و اثربخشی در رفع عطش، نیازمند اراده الهی است.
خطاب قرار دادن پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و حضرت علی (علیهالسلام) برای استمداد از آنها جهت برآورده شدن حاجات و رسیدن به مقصود بندگان نزد خداوند است و دلالتی بر بینیازی و کفایت مستقل اهل بیت (علیهمالسلام) در حاجت دادن ندارد.
پینوشت:
[1]. برقعی ابوالفضل، تابشی از قرآن، ج3، ص187.
[2]. فخر رازی، مفاتیح الغیب، چاپ نهم، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج20، ص256.
[3]. ابوالفضل برقعی، کتاب خرافات وفور، ص119.
افزودن نظر جدید