برقعی
«برقعی» از بزرگان جریان افراطی «قرآنیون» است که برای انکار مسئله شفاعت تنها به آیات نافی شفاعت اشاره کرده و از آیات اثباتکننده شفاعت میگذرد در حالی که باید این آیات را با هم دید و با توجه به هر دو دسته از آیات، به نتیجه جامعی دست پیدا کرد.
«برقعی»، از چهرههای «قرآنیون» وجوب خمس را انکار کرده و به طور قاطع بیان میکند که خمس در زمان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فقط در غنایم جنگی بوده و در غیر آن وجود نداشته و در سوره انفال، مختص به غنائم جنگی آمده است؛ در نقد این ادعا باید گفت که موضوع خمس، «مغانم» است و مغانم، هر سودی است که انسان به دست میآورد و فرقی نمیکند گنج باشد یا سود تجارت یا مال الاجاره یا درآمد کارگری.
یکی از شبهاتی که «برقعی» از بزرگان قرآنبسندگی مطرح کرده، این است که: «شیعیان ادعا میکنند ائمه (ع) كه در دعاهای خود اقرار به گناه کردهاند، فقط برای آموزش دعا به ديگران بوده و خودشان معصوم بودهاند!! این ادعا درست نیست»؛ اما آیاتی از قرآن کریم وجود دارد که به صراحت، بر عصمت و معصوم بودن ائمه (ع) دلالت میکند و مسلمانان را به پیروی بیچون و چرا از امامان دعوت میکند.
بسیاری از مفسرین، ذیل تفسیر آیه 33 سوره توبه مینویسند که مصداق کامل برای این آیه، حکومت جهانی امام عصر (عج) است. «سید ابوالفضل برقعی»، با فهم ناصحیح از این آیه، فکر میکند که مراد از غلبه بر سایر ادیان، محو و نابودی آنها است؛ در حالی که مطابق آنچه که مفسرین ذکر کردهاند، مراد از واژه «اظهار» در این آیه، محو ادیان نیست، بلکه غلبه اسلام است.
«سید ابوالفضل برقعی» از بزرگان جریان «قرآنبسندگی» که منکر بسیاری از ضروریات شیعه شده، در آثارش، «مهدویت» و «موعود باوری» را ساخته دست روحانیت شیعه میداند؛ در حالی که اعتقاد به ظهور مصلح آخرالزمان که نامش «مهدی» و از اولاد پیامبر (ص) است، مورد اتّفاق همه فرق و مذاهب اسلامی است.
فهم ناصحیح آیات قرآن، یکی از مهمترین بلایایی است که امروزه گریبانگیر بسیاری شده است. بدینسان که برخی از جریانهای انحرافی، برای اثبات مدعای غلط خود، آیات متعددی را اشتباه معنی کرده و بدان استناد میکنند؛ نمونه بارز چنین کارهایی را از سید ابوالفضل برقعی به وفور مشاهده کردهایم؛ برقعی سعی دارد با فهم غلط از آیات اموری همچون توسل، طلب شفاعت و استغاثه از اولیاء الهی را عبادت غیرالله و ممنوع اعلام کنند.
از آياتی كه به اعتقاد شیعه، دلالت بر ظهور امام زمان (عج) دارد، «آيه میراث صالحان» است؛ اما «سید ابوالفضل برقعی» بدون سند ادعا میکند که مفسرین شیعی اعتقاد دارند این آیه درمورد یاران امام عصر ارواحنافداه است؛ در حالی که مفسرین شیعه، هیچ کدام نگفتهاند که این آیه منحصر در یاران امام زمان (عج) است، بلکه حکومت جهانی امام عصر ارواحنافداه را یکی از مصادیق این آیه میدانند.
يكی از آياتی كه به اعتقاد شیعه، دلالت بر ظهور امام زمان (عج) دارد، «آيه استضعاف» است؛ اما «سید ابوالفضل برقعی» از چهرههای «قرآنیون»، سعی دارد اثبات کند که مستضعفان این آیه، بنیاسرائیل هستند و لاغیر که در پاسخ باید گفت: بر اساس قاعده جری و تطبیق، آیه استضعاف همچنان جاری است و علاوه بر سبب نزول آن، میتواند اشاره به قومی داشته باشد که در آینده خواهند آمد.
«سید ابوالفضل برقعی» از بزرگان جریان «قرآنبسندگی» که منکر بسیاری از ضروریات شیعه شده و تهمتهای ناروایی را به شیعه نسبت داده، در آثارش، «مهدویت» و «موعود باوری» را ساخته دست روحانیت شیعه میداند؛ در حالی که اعتقاد به ظهور مصلح آخرالزمان که نامش «مهدی» و از اولاد پیامبر (ص) است، مورد اتّفاق همه فرق و مذاهب اسلامی است.
«سید ابوالفضل برقعی» یکی از روحانیون معاصر و از چهرههای جریان انحرافی «قرآنیون» است که رویکردهای متناقضی را در مسئله عصمت نبی و امام ارائه کرده است؛ وی در برخی از آثار خود، به اثبات این مسئله پرداخته و در برخی دیگر از آثارش، به شدت آن را مورد انکار قرار داده است.
«سید ابوالفضل برقعی»، یکی از شخصیتهای مهم جریان افراطی «قرآنیون» است که اعتقاد به وجود تمام معارف و مایحتاج بشر در قرآن دارد؛ در حالی که خداوند در برخی از آیات قرآن، وظیفه تبیین و تفسیر آیات را بر عهده پیامبر (ص) قرار داده است و اینکه خود «برقعی» در آثارش برای روشن ساختن مراد آیات، دست به دامن روایات شده است.
«سید ابوالفضل برقعی» از چهرههای شاخص «قرآنیون»، در آثارش حکم به مشرک بودن شیعیان کرده که سبب خشنودی دشمنان شیعه، از جمله وهابیت شده است و به همین دلیل است که رسانههای وهابیت با بزرگنمایی در مورد شخصیتش، از وی با عناوینی همچون علامه و مرجع یاد میکنند و میگویند علامه برقعی، از جمله علمای مذهب شیعه اثناعشری و از مجتهدین بوده؛ در حالی که وی شخصی است که هیچ گاه به درجه اجتهاد نرسید و اطّلاعات او از اسلام، بسیار سطحی بود.
«سید ابوالفضل برقعی» یکی از چهرههای شاخص جریان انحرافی و افراطی قرآنیون است که شیعه را به خاطر اعتقاد داشتن به مسائلی همچون مسئله توسل، مشرک دانسته است؛ این درحالی است که این اعتقاد شیعه، برگرفته از آیات قرآن و روایات وارد از جانب اهلبیت عصمت و طهارت است.
برقعی از چهرههای قرآنیون، معتقد است همه آیات قرآن، اعم از متشابهات و غیر آن به جز تأویلات، قابل فهم هستند و علم به تأویلات صرفاً در اختیار خداوند است. علامه طباطبایی در پاسخ به این ادعا میفرماید: «در برخی از آیات، علم غیب، شفاعت و ... نیز فقط در انحصار خداوند دانسته شده، اما با ادله دیگر (عقلی، قرآنی و روایی) ثابت میشود که از طرف خداوند، به دیگران قابل افاضه است؛ تأویل نیز از این دست علوم است که به «راسخون در علم» که رسول خدا (ص) و اهلبیت او هستند، داده شده است.