برقعی

قرآن مجید انتخاب وسیله و توسل را جایز دانسته و بلکه به آن سفارش کرده است. خداوند در آیه 35 سوره مائده می فرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید! تقوای الهی پیشه کنید و وسیله ای برای تقرب به خدا بجویید و در راه او جهاد کنید! باشد که رستگار شوید.»

سید ابوالفضل برقعی، از روحانیون معاصر است که عمده اندیشه وی، ترکیبی از قرآن بسندگی و نفی عقاید شیعی است. وی ادعا می کند که امیرالمؤمنین (ع) در خطبه 228 نهج البلاغه خليفه دوم، عمر بن خطاب را تمجيد کرده است.

سید ابوالفضل برقعی، از روحانیون معاصر است که عمده اندیشه وی ترکیبی از قرآن بسندگی و نفی عقاید شیعی است؛ ازجمله مسائلی که برقعی آن را انکار کرده، مسئله مهدویت است که در این زمینه می نویسد: «خداوند در كتاب خود نامی از مهدی نبرده و عنوانی برای او نیاورده است.»

ابوالفضل برقعی در مقدمه کتاب شاهراه اتحاد مینویسد مخفی و پوشیده نیست که فرقه شیعه امامیه مسأله امامت را از اصول دین و مذهب و منصوص از جانب خدا و رسول (ص) میداند و مدرک و مستند شیعه در این گفتار و عقیده، فقط اخبار و احادیثی است که در کتب شیعه ذکر شده است و لا غیر. اما در حقیقت این کلام برقعی افترایی بیش نیست.

برقعی میگوید: رسول خدا (ص) و ائمه هدی (ع) فرمودهاند: هر خبری از ما به شما رسید، باید آن را با قرآن بسنجید، اگر موافق قرآن نبود باطل است؛ حال اگر قرار باشد خود قرآن با اخبار فهمیده شود، پس چطور قرآن را دلیل صحت یا بطلان اخبار قرار دهند؟ در پاسخ باید گفت: قرآن بدون سنت، اعم از قطعی و غیرقطعی حجت نیست و حجیت قرآن بدون سنت، تفکیک آشکار بین ثقلین است.

برقعی از بزرگان قرآنیون میگوید: «نباید با بهانه تأویل قرآن، آیات متشابه، عدم تفسیر به رأی و آیات متعارض در قرآن، مردم را از رجوع به قرآن بازداشت.» آیاتی که قرآن را "بیان للناس"، "هدی للناس" معرفی کرده، نشان از روشن بودن قرآن و بینیازی آن به حدیث است. مشکل برقعی این است که فقط آیاتی که به نفع نظر اوست میآورد و آیاتی را که روشنی را در سینه اهل بیت (ع) دانسته لحاظ نمیکند.

ابوالفضل برقعی از سردمداران فرقه قرآنیون به دنبال تضعیف بزرگان حدیثی شیعه از جمله مرحوم کلینی است و در این زمینه ادعاهای بیاساسی مطرح کرده است که هیچ پشتوانه علمی نداشته و صرفاً یک نظر شخصی است. بزرگان علم رجال نظراتی غیر از نظرات برقعی در مورد مرحوم کلینی ذکر کردهاند.

برقعی از سردمداران قرآنیون، مدعی است در حدیث ثقلین مسلمانان به قرآن و سنت سفارش شدهاند، نه قرآن و اهل بیت؛ در حالی که این احادیث در کتب شیعه نیامده و در کتب معتبر اهل سنت نیز وجود ندارد.

قرآنیون جریانی فکری با آراء و فرقههای متعدد هستند که اعتقاد دارند قرآن تنها مصدر تشریع اسلام است و نیازی به تفسیر ندارد. نامگذاری قرآنیون یا اهل قرآن وصف ستایشی برای این جریان نیست، بلکه این نام از آن روی بر این جریان نهاده شده که آنان اطاعت و پیروی بدون چون و چرا از پیامبر (ص) را منکر شدهاند.

ابوالفضل برقعی از عالمان معاصر شیعه ایران است که دیدگاههای خاصی دارد و در برخی از آثار متأخر خود، به اهل سنت و گاه به وهابیت متمایل شده بود.او در آخر کتاب شعر و موسیقی، جملات قصاری میآورد که هر کدام یکی از عقاید حقه مذهب امامیه است که به اعتقاد وی هر کس یکی از این عقاید را انکار کند، از مذهب و طریقه جعفری خارج شده و اهل نجات نیست.

ابوالفضل برقعی از عالمان معاصر شیعه ایران است که دیدگاههای خاصی دارد و در برخی آثار متاخر خود به اهل سنت و گاه وهابیت متمایل شده است. وی میگوید همه چیز در قرآن است و احتیاج به روایات نیست؛ درحالی که در کتاب خودش، از روایات استفاده کرده است.

ابوالفضل برقعی از عالمان معاصر شیعه ایران است که دیدگاههای خاصی دارد و در برخی آثار متأخر خود به اهل سنت و گاه وهابیت متمایل شده است. این شخصیت در آثارش خود را علامه برقعی معرفی میکند. وی قرآن را برای همه چیز کافی میداند.

قرآنیون عصمت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) را نپذيرفته و برخی اعمال ايشان را اجتهاد میدانند که در برخی موارد، باعث شده که پیامبر (صلیالله علیهوآله) مورد عتاب خداوند قرار گیرد. از سوی ديگر، سنت نبوی را خاص اعراب زمان عصر اسلام میدانند و افراد ديگر را که بعد عصر نزول قرآن و اسلام هستند، خارج از خطاب پیامبر میدانند.

از جمله عقاید شیعه که برقعی به نقد آن پرداخته، مسئله توسل به اهل بیت (علیهمالسلام) است. برقعی با مشرک دانستن شیعیان، ادله و نظرات شیعه پیرامون توسل به اهل بیت (علیهمالسلام) را خرافات میداند و معتقد است فقط به زنده میتوان متوسل شد. در حالی که اگر توسل به مرده شرک باشد، به زنده نیز شرک است.