تلاش وهابیت برای کم اهمیت جلوه دادن عاشورا

  • 1401/05/25 - 13:03
در محرم سال 61 قمری امام حسین (ع) و یارانش توسط عاملان یزید به شهادت رسیدند و بدین ترتیب یکی از بزرگترین فجایع بشری به وقوع پیوست؛ با این حال عده‌ای سعی دارند که یزید ملعون را از این جنایت مبرا بدانند. ذهبی می‌گوید: یزید حكومتش را با كشتن و شهادت حسین (ع) آغاز كرد و با قیام حرّه پایان بخشید.
قرآن ناطق مبین و مفسر قران صامت

شمس الدین ذهبی می نویسد: «یزید ناصبی و خشن و تندخو بود، شرب خمر می كرد و اعمال زشت انجام می داد، حكومتش را با كشتن و به شهادت رساندن حسین (ع) آغاز كرد و با حادثه خونین حرّه (قتل عام مردم مدینه) پایان بخشید.»

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ غزالى عالم بزرگ اهل سنت، كوشیده تا عزادارى بر سیدالشهداء (علیه‌السلام) را كم اهمیت نشان دهد. وی مى‌نویسد:‌ «اولاً معلوم نیست که  قتل و شهادت حضرت اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام) منسوب به یزید باشد و اینکه یزید قاتل حسین بن على (علیه‌السلام) باشد، ثابت نیست. ثانیاً قاتل حسین بن على‌ (علیه‌السلام) هر كه بوده، شاید قبل از مرگش توبه كرده است .بنابراین، لعن قاتل سیدالشهداء (علیه‌السلام) جایز نیست!»(1)

ابن تیمیه نیز مبارزه خود را با شیوه تکذیب سر گرفته است و مى‌گوید: «یزید، هرگز قاتل امام حسین (علیه‌السلام) نبوده و او هیچ گاه همسران و وابستگان امام را اسیر نكرده و این حرف‌ها دروغ است. همانا یزید به كشتن سیدالشهداء (علیه‌السلام) امر نكرده و همه بر این مطلب اتّفاق نظر دارند. فقط یزید به ابن زیاد نامه‌اى نوشت كه تو از برپایى حكومت حسین‌ (علیه‌السلام) در عراق جلوگیرى كن. آنها با حسین بن على‌ (علیه‌السلام) به جنگ برخاستند تا او را مظلومانه به شهادت رساندند و چون خبر به یزید رسید، اظهار ناراحتى كرد و گریست. او هرگز خاندان سیدالشهداء (علیه‌السلام) را به اسارت نبرد؛ بلكه آنان را اكرام و احترام كرد تا به شهر و دیارشان برگشتند!»(2)

در نقد و پاسخ به این سخنان که از روی تعصب و دشمنی با شیعه صادر شده است باید گفت:
یعقوبی مورّخ بزرگ اهل سنت در این زمینه می‌نویسد: «سعید بن مسیب سال های حكومت یزید را سال های شوم نامیده است، زیرا در مدت خلافت و ریاست وی كه سه سال بیشتر طول نكشید سه واقعه خونین و دردناك اتّفاق افتاد كه در هر سالی از حكومت یزید، یك واقعه روی داده است؛ آن هم حوادث و وقایعی كه نه تنها چهره تاریخ، بلكه چهره اسلام را تاریك و سیاه كرد. این حوادث عبارتند از:
حسین بن علی و خاندان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)  را در سال اول، به شهادت رساند.
هتك حرمت حرم پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)  و كشتار مردم مدینه (حادثه حرّه). در سال دوم، حرم رسول اللّه (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)  و شهر مدینه را بر سربازانش مباح كرد.
به آتش كشیدن كعبه و هتك حرمت آن و كشتار بی رحمانه مردم مكه.»(3)

همچنین در پاسخ به سخنان غزالی که لعن یزید را جایز نمی داند باید گفت:
آلوسی مفسر بزرگ اهل سنت در این زمینه می‌نویسد: «به خاطر كثرت أوصاف خبیثه یزید و ارتكاب گناهان كبیره‌ای كه در طول أیام تكلیفش از او سر زد، بالخصوص آنچه در أیام استیلاء و تسلطش بر أهل مدینه و مكه مرتكب گردید، جای شك و تردیدی در لعن یزید باقی نمی‌ماند.»
وی در ادامه می‌آورد: «به اعتقاد و نظر من و آنچه بیشتر به ذهنم می‌رسد این است كه یزید شخص خبیثی بوده كه هرگز به رسالت نبی اكرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) ایمان نداشته و آنچه كه او بر أهل حرم خداوند تعالی و أهل حرم نبی اكرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) و عترت طیبین و طاهرین او در زمان حیات و بعد از ممات و آنچه كه از سیئات و معاصی از او سر زد، كمتر از این نیست كه كسی ورقی از مصحف و قرآن كریم را در نجاست بیاندازد و گمان نمی‌برم كارهایی كه از یزید سر زده است، بر هیچ یك از مسلمانان مخفی باشد، ... و بر فرض هم كه بپذیریم یزید خبیث، شخص مسلمانی بوده است، او مسلمانی بوده كه آن قدر گناه كبیره مرتكب شده كه در بیان نمی‌گنجد و در نتیجه اعتقاد من متعیناً جواز لعن اوست و تصور نمی‌كنم شخص دیگری مانند یزید با این همه فسق، یافت شود و ظاهر این است كه او تا آخر عمر خود توبه نكرده و احتمال توبه او ضعیف‌تر از احتمال ایمان اوست و در این احكام، ابن زیاد و ابن سعد و جمعی دیگر ملحق به یزید هستند. پس لعنت خداوند عزوجل بر همه آنها و أنصار و أعوان و پیروان او و هر كس كه به آنها میل کرده و این لعنت تا روز قیامت و تا هر زمان كه چشمی تا روز قیامت برای أباعبدالله الحسین گریه می‌کند بر یزید باد، ... و در جواز لعن با این ألفاظ و مانند اینها هیچ كس مخالفت نکرده.»(4)

پی‌نوشت:
1. غزالی، أبوحامد محمد بن محمد، إحیاء علوم الدین، ج3، ص125، نشر دار المعرفة بیروت.
2. ابن تیمیه حرانی حنبلی، منهاج السنة النبویة فی نقض كلام الشیعة القدریة، ج4، ص472، محقق: محمد رشاد سالم، نشر جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامیة، چاپ اول.
3. یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ الیعقوبی، ج2، ص253، نشر دار صادر.
4. آلوسی، شهاب الدین محمود بن عبدالله حسینی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، ج13، ص227، محقق: علی عبد الباری عطیة، نشر دار الكتب العلمیة – بیروت، چاپ اول.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.