پرسش و پاسخ
پیشوایان بهائیت بر خلاف عملکرد خود، در تبلیغاتشان هدف خود را برقرای صلح عمومی عنوان کرده و تحقق آن را نیازمند اقدام و عمل دانستهاند. اما اگر به گفتهی عبدالبهاء، شعار صلح دوستی هنر نیست و این آموزه باید سیرهی عملی بشر قرار گیرد، پس پیشوایان بهائی به جز سر دادن شعارهای توخالی و بدون عمل چه هنری داشتهاند؟!
پیشوایان بهائیت در حکمی استعمارپسند، هرگونه دفاع از خود در برابر ظالمین و متجاوزین را ممنوع اعلام کردهاند. اما به راستی کدام عقل سلیمی این بیمنطقی بهائیت را تأیید میکند که اگر کسی بخواهد به شما ظلم کند، نباید مانع او شوید و از خود دفاع کنید؟ا آیا این حکم، مصداق بارز خوشخدمتی این فرقه به استعمارگران و دیکتاتورها نیست؟!
عبدالبهاء مدعیست در زمانی که در ایران جنگ و جدال بود، پیامبرخواندهی بهائیت ظهور کرد و ندای صلح سر داد. اما این ادعا در حالیست که پیامبرخواندهی بهائی ضمن تهییج پیروانش بر علیه غیربهائیان، رسالت شیطانی خود را در ستیز و جنگ با مخالفینش برشمرده و وعدهی جهانگشایی و فتح سرزمینها را به پیروانش داده است.
مبلّغین بهائی در راستای انکار ارتباط پیشوایان خود با استعمار انگلیس مدعی میشوند که اعطای نشان سلطنتی به عبدالبهاء، بخاطر تجلیل از اقدامات انساندوستانهی او در تأمین آذوقهی فلسطینیان بوده است. اما چگونه میتوان باور کرد که مسبب نسلکشی ایرانیان بين سالهای 1917-1919 م، بخاطر کمکِ عبدالبهاء به مردم دشمنش از او تقدیر کرده باشد؟!
عبدالبهاء در سفر خود به اروپا، ایرانیان را شادمان از سفر خود به انگلیس معرفی و آنها را فدایی انگلیس معرفی نمود. او همچنین با انکار واقعیتهای موجود، فدایی شدن انگلیس را برای ایران پیشگویی کرد! اما به راستی چرا مردم ایران باید فدایی انگلیس باشند و با نادیده گرفتن ظلم و ستم انگلیس، پیشبینی فدایی شدن انگلیسیها برای ایران را باور کنند؟!
پیشوایان فرقهی بهائیت، صلح عمومی را به عنوان یکی از اختراعات خود معرفی نمودهاند. این در حالیست که از سویی مبانی این تفکر پیش از تولد پیامبرخواندهی بهائیت مطرح شده و از سویی دیگر تمام ادیان الهی نیز دوری از جنگها و خونریزیهای بیهوده را تأیید میکنند؛ این مسئله به قدری واضح بوده که جناب عبدالبهاء را نیز به اعتراف وا داشته است.
پیامبرخواندهی بهائی بر خلاف حکم خود بر ممنوعیت داشتن بیش از دو همسر، سه زن اختیار کرده است! اما جالب است بدانیم که او، بر مبنای بابیت و بهائیت، هیچ مجوزی برای این عمل خود نداشته است. از طرفی پیشوایان و رهبران به ظاهر معصوم بهائی نیز برای توجیه اشتباه پیامبرخواندهی خود، توسل به دروغ را جایز میدانند!
پیامبرخواندهی بهائی در کنار بیان حکمِ جواز اختیار دو همسر، حکم به جواز به کارگیری خدمتکار باکره نیز داده است. او برای توجیه این عبارت، به خدمت گرفتن باکره را مخصوص انجام کار منزل دانسته است. اما اگر قرار است شخص بهائی یک خدمتکار بگیرد و به او پول دهد، دیگر چه نیازی است تا باکره باشد و حکم آن هم به عنوان جایگزین همسر ذکر شود؟!
مدافعان مسیحیت از ایمانداران میخواهند صرفا ایمان بیاورند گر چه این ایمان با عقل منافات داشته باشد و معتقدند برای شناخت الهیات مسیحی، تنها باید از متون مقدس بهره برد؛ نه منطق.
در تثنیه 13: 1-5 آمده است «چه بسا خواب بیننده ایی خواب ببینند که حتی معجزاتی نشان میدهند یا پیشگویی هایی میکنند ولی سخنانشان از طرف خدا نیست و نباید سخنانشان شنیده شود و حتی آن نبی و خواب بیننده باید کشته شود».
از مجموع آیات کتاب مقدس مسیحیت، تصویر حضرت عیسی باید اینگونه باشد: مردی 50 ساله با صورتی خدشه دار، چشمان شرابی تیره، موهای کوتاه و سفید، قیافه ای معمولی و کمی ترسناک و موهای شقیقه بلند ، رنگ پوست برنزی و یا برنجی و صدایی مثل صدای یک گروه کر.
هر مکاشفه ای نمی تواند یک مکاشفه الهی باشد زیرا در کتاب مقدس از مکاشفات شیطانی نیز نام برده شده است. شیطان می تواند مکاشفاتی را به انسان ها بدهد و آنها گمان کنند که مکاشفه ای را از طرف خدا دریافت کردند
پیشوایان بهائی خود را مخترع شعار تساوی حقوق زن و مرد دانسته و رشد و تعالی عالم انسانی را بر رعایت مساوات میان زن و مرد متوقف دانستهاند. این در حالیست که بر خلاف این آموزه، حق مالکیت اموال بخشیده شده به زن میّت را از او سلب کرده و حکم به مصادره و تقسیم اموالی که شوهر به او در زمان حیاتش بخشیده را صادر کردهاند.
دومین پیشوای بهائیت عبدالبهاء، در راستای تحقق آموزهی وحدت زبان و خط پدر خود، دستور به تبلیغ و ترویج زبان اسپرانتو داده است. اما آيا کوتاهی نهاد رهبری بهائیت، در زمینهی اختراع و یا استفاده و تبلیغ و ترویج زبانی جهانی مثل اسپرانتو (با وجود دستور پیشوایان این فرقه)، دلیلی جز غيرعملی بودن اين تعلیم دارد؟!