اسناد

ابن قیم درباره عمر نقل می کند که به کسی که در نامش و نام پدرش و ... اسم آتش و سوختن جمع شده بود گفت: «برو که منزل تو سوخت» و شاید با همین کلام این اتفاق افتاد و خانه آن فرد آتش گرفت.

ابن تیمیه نقل می کند که در روایت آمده است: خداوند خطاب به مخلوقاتش می فرماید: بنده من! من به چیزی می گویم: باش! موجود می شود. تو اطاعت مرا انجام بده؛ تو را به گونه ای قرار می دهم که به چیزی بگویی: باش! موجود شود. ای بنده من!

مروان 6 سال والی مدینه بود. هر جمعه در منبرش امیرالمؤمنین (عليهالسلام) را سبّ میكرد، سپس او را عزل كردند و به مدت دو سال سعيد بن عاص والی شد و جای مروان را گرفت؛ وی امیرالمؤمنین (عليهالسلام) را سبّ نمیكرد.

در زمان بنی امیّه بر اساس سنتّی که معاویه بنا نهاد بر فراز بیش از هفتاد هزار منبر، علی بن ابی طالب (علیه السّلام) مورد لعن قرار میگرفت.
النصائح الکافیة، سید محمد بن عقیل علوی، ص136.

مروان بن حکم از کسانی بود که میگفت دفاعی که علی از عثمان کرد، هیچ کس نکرد. مع الوصف، لعن امام علی (علیهالسلام) ورد زبان او بود.

مروان بن حکم از کسانی بود که میگفت دفاعی که علی از عثمان کرد هیچ کس نکرد. مع الوصف، لعن امام علی (علیهالسلام) ورد زبان او بود.

مروان 6 سال والی مدینه بود. هر جمعه در منبرش امیرالمؤمنین (عليهالسلام) را سبّ میكرد، سپس او را عزل كردند و به مدت دو سال سعيد بن عاص والی شد و جای مروان را گرفت؛ وی امیرالمؤمنین (عليهالسلام) را سبّ نمیكرد.

قسطلانى مى نويسد: «نخستين كسى كه اذان را در نماز عيد بدعت نهاد، معاويه بود و اين را ابن ابى شيبه با سندى صحيح روايت كرده است. شافعى در روايتش اين اضافه را دارد كه چون حجاج، استاندار مدينه شد، این بدعت (اذان نماز عيد) را پيش گرفت. به روايت ابن منذر چون زياد استاندار بصره شد، ...

مالك بن انس مىگويد: «از چند نفر از دانشمندان شنيدم كه گفتند: در عيد فطر و در عيد قربان از زمان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) تا امروز بانگ دادن و اقامه وجود نداشته است. ... اين سنتى است كه در ميان ما بر سر آن اختلافى وجود ندارد.»
موطأ، مالک، ج1، ص177.

جابر بن عبد اللّه انصارى مى گويد: «روز عيدى با پيامبر (صلیاللهعلیهوآله) بودم؛ نخست و پيش از خطبه، نماز را شروع كرد، بدون اذان گفتن و اقامه.

ابن حزم مىنويسد: «امويان در نماز عيد چند بدعت گذاشتند، ازجمله اینکه دیر برای نماز میرفتند، خطبه را پيش از نماز میخواندند و برای این نماز، اذان و اقامه گفتند.»
المحلى، ابن حزم، ص470.

ابن حجر مى نويسد: «درباره اينكه چه كسى نخست اذان گفتن در نماز عيد را باب كرده، اختلاف است. ابن ابى شيبه با سندى صحيح از سعيد بن مسيب نقل مىكند كه معاويه ابتدا این بدعت را گذاشته است. شافعى از زهرى مثل این روایت را نقل کرده است.

ابن حزم اندلسی مینویسد: «ابن عباس میگوید پيامبر (صلیاللهعلیهوآله)، ابوبکر، عمر و عثمان نماز عید را قبل از خطبهها میخواندند و زهری از ابوعبید نقل میکند در زمان خلافت عمر، عثمان و امیرالمؤمنین (علیهالسلام) شاهد بودم که آنان ابتدا نماز عید را میخواندند، سپس خطبه برگزار میگردید. ...

در صحیح بخاری از ابوسعید خدرى نقل شده است: «من با مروان که حاکم مدینه بود در عید قربان یا فطر خارج شدیم و چون به مکان نماز رسیدیم، منبرى را که کثیر بن صلت ساخته بود دیدیم.