اسناد

ابن عساکر عالم اهل سنت می نویسد: «پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: برای هر پیامبری یک جانشین است و همانا علی (علیهالسلام) وصی و جانشین من است.»
تاریخ دمشق، ابن عساکر، ج42، ص392.

شيخالاسلام كلينی محدث مشهور شيعه می نويسد:

در بحارالانوار برای امر به سلام کردن با لقب امیرالمؤمنین و اینکه کسی غیر حضرت علی (عليهالسلام) به این لقب نامیده نمی شود و وجه تسمیه حضرت به این لقب در یک باب، حدود 84 حدیث از فریقین جمع آوری شده است.
بحارالانوار، علامه مجلسی، ج37، ص290 - 340.

روزی خلیفه دوم خدمت پیامبر رسید و گفت: «یا رسولالله! من با برادری از بنی قریظه نشست داشتم و بخشی از تورات را نوشتم؛ آیا بر شما عرضه کنم؟» رنگ رخسار پیامبر تغییر کرد. راوی به او گفت: خداوند عقلت را زائل کند، آیا رخسار رسول خدا را نمیبینی؟ ...
مسند احمد بن حنبل، ج14، ص142.

سمهودی می نویسد: «مدد گرفتن و شفاعت خواستن در پیشگاه خداوند از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و از مقام و شخصیت او پیش از خلقت و بعد از تولد و بعد از رحلتش و در عالم برزخ و در روز رستاخیز مجاز است.

بیهقی نقل می کند: «در زمان خلیفه دوم قحطی آمد، مردی كنار قبر پيامبر (صلیاللهعلیهوآله) عرضه داشت: يا رسول الله! امت تو نابود شدند، از خدای عالم برایشان باران بطلب! پيامبر (صلیاللهعلیهوآله) به خوابش آمد و فرمود: برو پيش عمر و سلام مرا به او برسان و به او خبر بده كه باران رحمت نازل خواهد شد و

ابن تیمیه می نویسد: «آنچه روایت شده از اینکه عده ای از قبر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) و دیگر صالحان جواب سلام شنیده اند و سعید بن مسیب صدای اذان از قبر شنیده است و مانند این موارد همه حقیقت دارد.»

مردم مدینه دچار قحطی شدیدی شدند؛ از این مشکل به عایشه شکایت بردند؛ او گفت: بالای قبر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) از سقف حجره حضرت، دریچهای به سوی آسمان باز کنید، تا بین آن و آسمان مانعی نباشد؛ چنین کردند و به حدی باران بارید که گیاهان رویید و شتران چاق شدند؛ آنقدر که پوست آنها از چاقی ترک خورد

نووی می گوید: «تلقین میت بعد از دفن مستحب است» و این عبارت در تلقین گفته شود: «ای بنده خدا پسر کنیز خدا!

روایت حسنی را ابوداود از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) نقل کرده است که «هنگامی که از دفن میت فارغ گشتید، بایستید و برای برادرتان طلب مغفرت کنید و از خداوند بخواهید که او را ثابت قدم بدارد؛ زیرا هم اکنون از او سؤال میشود.»

آلوسی در مختصر تحفه اثنی عشریه می نویسد: «ابوحنیفه که جایگاهش نزد اهل سنت مشخص است، همواره افتخار می کرد و با فصیح ترین زبان می گوید اگر آن دو سال (شاگردی نزد امام صادق (علیهالسلام)) نبود، منِ ابوحنیفه هلاک میشدم.

ابن تیمیه حرانی به اشتیاق عمر بن خطاب برای شنیدن اسرائیلیات کعب الاحبار اذعان می کند و می نویسد: «عمر بن خطاب، هنگامی که در دستان کعب الاحبار نسخهای از تورات میدید، به او میگفت: ای کعب!

ذهبی عالم مشهور اهل سنت در سیر اعلام النبلاء، پیرامون شخصیت کعب الاحبار می نویسد: «کعبالاحبار در ابتدا یهودی بود و بعد از وفات پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) مسلمان شد. کعبالاحبار در کنار اصحاب پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) مینشست و برای آنان از کتب یهودیان حدیث میخواند.»