خلافت

امام رضا (علیه السلام) در فضیلت روز غدیر خم می فرمایند: «هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي أَكْمَلَ اللَّهُ الدِّينَ يَعْمَدُ اللَّهُ فِيهِ إِلَى مَا عَمِلَهُ الْمُخَالِفُونَ فَيَجْعَلُهُ هَباءً مَنْثُوراً وَ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي يَأْمُرُ جَبْرَئِيلَ ع أَنْ يَنْصِبَ كُرْسِيَّ كَرَامَةِ اللَّهِ بِإِزَاءِ

امام رضا (علیهالسلام) در بیان فضیلت روز غدیر خم می فرمایند:
«يَوْمُ مَرْغَمَةِ الشَّيْطَانِ وَ يَوْمُ تُقْبَلُ أَعْمَالُ الشِّيعَةِ وَ مُحِبِّي آلِ مُحَمَّد.»

امام هادی (ع) شخصیت آسمانی است که نور امامت و دریای بیکران فضائلش سبب شده تا عاشقان خاندان رسالت (ع) از علوم بی نظیر ایشان بهره مند گردند؛ اما امام هادی (ع) در دوران با برکت حیات طیبه خود با بیان زیارت غدیریه، فضائل و مناقب سید الأوصیاء امیرالمومنین (ع) را به جهانیان معرفی کردند و میتوان به یقین گفت، بهترین معلم امام شناسی برای شیعیان بودهاند.

خطبه غدیر از احادیث صحیح السندی است که دلالت بر خلافت امیرالمومنین (ع) دارد. از قسمتهایی که در این خطبه بیان شده، حدیث ثقلین است. قرآن و اهل بیت (ع) دو ثقل گرانبهایی هستند که دلالت بر خلافت الهی دارند. در حقیقت، قرآن خلیفه صامت و اهل بیت (ع) خلفای ناطقی هستند که از جانب خدا نصب شدهاند و تمسک به آنان سبب رهایی از گمراهی میشود.

وهابیون ادعا می کنند امیرالمومنین (ع) در غدیرخم توسط خلیفه دوم اهل سنت به خلافت رسیده، چون بعد از بیان خطبه غدیر، امیرالمومنین (ع) توسط عمر از خلافتش مطلع شد و از خلافت خودش آگاهی نداشت. در پاسخ باید گفت امیرالمومنین (ع) بارها در زمان حیات رسول خدا (ص) به خلافت خود استناد کرده و سخن از آگاهی رساندن خلیفه دوم اهل سنت، یک سخن مضحک و بیاساس است.

عده ای از علمای اهل سنت در منابع معتبر خود به شرح کامل خطبه غدیرخم پرداخته اند. در این خطبه شریف پیامبر (ص) با استفاده از کلماتی خاص به ولایت امیرالمومنین (ع) اشاره می کنند و بر همین اساس، صحابه با ایشان بیعت کردند؛ اما بعد از گذشت چند روز از نصب الهی امیرالمومنین (ع) عدهای عهد خود را شکستند و به دشمنی آشکار با حضرت پرداختند و خلافت ایشان را غصب کردند.

مفتیان وهابی ادعا کرده اند که در غدیرخم خلیفه دوم اهل سنت، امیرالمومنین (ع) را از خلافت الهی خود مطلع ساخت. آنان می گویند اگر شیعیان معتقد بر انتصاب امیرالمومنین (ع) در غدیر هستند، میتوانند بپذیرند که خلافت، توسط عمر به حضرت اطلاع رسانی شده است و تمام شیعیان مدیون این کار خلیفه دوم هستند؟ برفرض قبول، وهابیون باید بگویند که خلیفه دوم اهل سنت، پای بیعت با امیرالمومنین (ع) ایستاد یا بیعت شکست؟

وهابیون ادعا می کنند امیرالمومنین (ع) در غدیرخم توسط خلیفه دوم اهل سنت به خلافت رسیده، چون بعد از بیان خطبه غدیر، امیرالمومنین (ع) توسط عمر از خلافت خود مطلع شد، درحالی که حضرت علی (ع) از خلافت خودش آگاهی نداشت. در پاسخ باید گفت: به فرض اینکه این سخن درست باشد، چرا و به چه دلیل بعد از شهادت رسول خدا (ص) آنان به عهد و بیعت خود باقی نماندند؟

یکی از کلمات نورانی رسول خدا (ص) که در منابع اسلامی به کثرت مشاهده می شود، جمله معروف (من کنت مولاه فعلی مولاه) است. بر اساس اعتقاد شیعیان این جمله به معنای سرپرستی و جانشینی تفسیر و معنا می شود، اما هنگامی که وهابیون به این جمله میرسند، معنای آن را به دوستی تغییر میدهند. جالب آنجاست که در منابع معتبر روایی اهل سنت، خلفای اهل سنت با استفاده از لفظ ولی، خود را جانشین رسول خدا (ص) معرفی کردهاند.

پیروان مکنب اهل بیت (ع) ولی و مولا در خطبه غدیر را به معنای سرپرستی و جانشینی میدانند و منکرین خلافت امیرالمومنین (ع) در غدیر، این کلمه و مشتقات آن را به معنای دوستی بر میشمرند. جالب است که خلفای اهل سنت به هنگام معرفی خود، از کلمه ولی استفاده کرده و آن را به معنای خلافت و سرپرستی دانستهاند.

بعضی از مغرضین با تحریف کلمه «ولی» آن را به دوست و همنشین معنا کردهاند. در حالی که خلیفه دوم اهل سنت در کلمات خود هنگامی که میخواهد برای مسلمانان خلیفه تعیین کند از همان کلمه ولی استفاده کرده و منظور و مقصودش خلافت و جانشینی بوده است.

واقعه غدیرخم و ابلاغ خلافت امیرالمومنین (ع) از سوی رسول خدا (ص) یکی از موارد مورد بحث میان پیروان مکتب اهل بیت (ع) و دیگر مذاهب اسلامی است؛ اما بعضی از مغرضین با تغییر معنای ولی آن را به دوستی ترجمه کردهاند، در حالی که خلفای اهل سنت نیز بارها از کلمه «ولی» در سخنانشان برای انتخاب جانشین بعد از خود استفاده کردهاند.

حضرت علی (ع) پس از رحلت حضرت رسول (ص) و حتی طی مدت 25 سال خانه نشینی، حتی یک لحظه این حقیقت را از نظر دور نداشتند که مسئولیت امامت و خلافت و زعامت جامعه اسلامی، مأموریت و جایگاهی الهی بوده که به ایشان تفویض شده و فقط طی دوره ای خاص، به خاطر مهیا نبودن جامعه و شرایط اجتماعی به فعلیت نرسید.