جریان های افراطی

انجمن حجتیه در شمار جریانهای استعماری یا در جهت منافع استعمار و استکبار است؛ ازجمله رویه آنها، مشی جانبدارانه نسبت به حکومت طاغوت و بهرهمندی از حمایتهای ساواک، مواضع سیاسی منفی انجمن حجتیه نسبت به پدیده انقلاب اسلامی و موضع منفی انجمن نسبت به قیام پانزدهم خرداد است.

فرقه شیرازی، جریانی سازمان یافته و یک حزب سیاسی است که اهداف سیاسی خاصی را دنبال میکند؛ این جریان افراطی که در ظاهر، اولویت خود را مبارزه با اهل سنت و اسلام سنی قرار داده است، در واقع بازیچه دست استعمارگران برای تفرقه اندازی است. آنان با جبهه کفر تعامل خوبی داشته و عملاً شعار مبارزه با استکبار و استعمار را قبول ندارند.

در سالهای اخیر جریان افراطی تشیع انگلیسی با سوء استفاده از عشق و علاقه شیعیان به اهل بیت عصمت و طهارت (ع) و با هدف قرار دادن اقشار مذهبی و فهم نقش هیئات مذهبی در بصیرت افزایی اقدام به مبارزه با خط انقلابیگری کرده و در این راه، کمکهای مالی خود را به جلسات، هیئات مذهبی و مواکب، مشروط به اجرای دستورالعملهای سیاسی کرده است.

از مصادیق غلو در تولی در گروه افراطی شیعه انگلیسی، انجام اعمال انحرافی در عزاداری بر سیدالشهدا (ع) است؛ این جریان، ابتدا تولی را به صرف دوست داشتن تقلیل میدهد و آن را مقدمه عمل نمیداند و عزاداری را هدف قیام عاشورا معرفی میکند؛ سپس برای انجام عزاداری، به رفتارهای انحرافی در سوگواری روی آورده، موجب سنگ اندازی در مسیر رشد و بالندگی این حرکت میشود.

فرقه شیرازی، جریانی سازمان یافته و یک حزب سیاسی است که اهداف سیاسی خاصی را دنبال میکند. این جریان، حزبی سیاسی با شعارها و پوشش دینی است که به دنبال اهداف سیاسی میرود و از طرف بیگانگان، حمایت کامل میشود. بعضی معتقدند این جریان افراطی، قبل از انقلاب اسلامی، تعصب چندانی نسبت به قمه زنی نداشت و طرفداری افراطی آنها از روی غرض ورزی آغاز شده است.

انجمن حجتیه در ابتدا که عراق به ایران حمله کرد، هیچگونه عکسالعملی مانند کلیه گروهکها و مجامع بینالمللی از خود نشان نداد و پس از مدتی با همان دلایلی که علیه رژیم شاه، مبارزه نکردند و حتی با آن سازش و در مواردی همکاری داشتند، شروع به محکوم کردن جنگ در زمان غیبت امام زمان (عج) کردند.

تشیع انگلیسی با غلو در تبری، اسلام را در تبری دروغین خلاصه میکند و تمامی مطالب دینی را به سمت آن سوق میدهد؛ از دیدگاه شیعه لندنی، تبری، مخاصمه و مواجهه با اهل سنت و توهین و دشنام به آنها و مقدسات آنها معنا میشود، این تفسیر از تبری که حاکی از نگاه بسته و فقط تاریخی به این اصل مترقی و به روز است، نوعی غلو در عقیده را در پی دارد.

در آیات قرآن کریم به صراحت مسئله تقیه مطرح شده و به آن مشروعیت داده شده است؛ اما فعالان و مبلغان جریان افراطی تشیع لندنی، در توجیه فعالیتهای تفرقه افکنانه خود، منکر اصل تقیه در زمان حاضر شده و معتقدند در زمان معاصر، حکم تقیه لغو شده و تقیه در زمان غیبت جایز نیست.

تشیع لندنی به مانند جریان انجمن حجتیه که تشکیل حکومت در زمان غیبت را بدعت میداند، دارای تفکر جدایی دین از سیاست است. رهبران این جریان افراطی برای دیدگاه خود، استناداتی روایی نقل میکنند، در حالیکه در سند برخی از این روایات، افراد ضعیف و دروغگو هستند و دلالت اخبار آنان با دیگر روایات، در تناقض است.

جریان تشیع لندنی با سوء استفاده از تعصبات مذهبی مردم، تمامی مطالب دینی را به سمت مخاصمه و مواجهه با اهل سنت سوق میدهد و تنها از دریچه تنگ اختلافات شیعه و سنی به تمام مسائل دینی نگاه میکند؛ با این رویکرد است که مبلغین این جریان تنها به بیان مسائلی میپردازند که شیعه و سنی در آن اختلاف داشته و آنها میتوانند با دامن زدن به این مباحث، به تشدید دشمنیهای دینی و مذهبی بپردازند.

جریان شیعه انگلیسی بر پایه مبانی و تفکراتی شکل گرفته که با دقت و بررسی در اندیشههای شخصیتهای مهم آن، نوع استدلالهای آنها قابل برداشت و استخراج است؛ از مهمترین رویکردها و مبانی فکری این جریان عبارت است از مطلق گرایی و انحصار گرایی در دین و اظهار اعتقاد به جدایی دین از سیاست بر خلاف عمل.

جریان شیعه انگلیسی بر پایه مبانی و تفکراتی شکل گرفته که با دقت و بررسی در اندیشههای شخصیتهای مهم آن، نوع استدلالهای آنها قابل برداشت و استخراج است؛ یکی از مهمترین رویکردها و مبانی فکری این جریان عبارت است از ظاهرگرایی و عدم توجه به تحلیل معارف دین و این رویکرد، خروجی و نتیجه اخباریگری افراطی این جریان است.

جریان شیعه انگلیسی بر پایه مبانی و تفکراتی شکل گرفته که با دقت و بررسی در اندیشههای شخصیتهای مهم آن، نوع استدلالهای آنها قابل برداشت و استخراج است؛ برخی از مهمترین رویکردها و مبانی فکری این جریان عبارتند از: مخالفت با عقل گرایی و علوم عقلی؛ اخباری گری افراطی (نگاه افراطی به هر روایتی و حدیث گرایی افراطی، بدون بررسی روایات و کار اجتهادی بر اخبار اهل بیت (ع)).

موضع امام خمینی (ره) در خاطرات حجت الاسلام هاشمی نسبت به انجمن حجتیه، اینگونه بیان شده که: «نظر امام این است که افراد مؤثر آنها در پستهای حساس و کلیدی نباشند؛ اگر خودشان میخواهند انجمن منحل شود و گرنه نظارتی بر کارهای آنها بشود.» این مطلب نشان میدهد که امام خمینی (ره) نسبت به سران انجمن، اطمینان نداشته و همچنان قائل به نظارت بر کار آنها بودند.