جریان های افراطی

حمایتهای محدود شهید بهشتی و مطهری برای هدایت انجمن بود، نه در راستای اینکه انجمن و عملکرد سیاسی آن را تأیید کنند؛ این بزرگواران میدیدند که عدهای از افراد، گروهی از جوانان مذهبی را دور خود جمع کردهاند، تمام تلاششان این بود که پیروان انجمن را از راه مسالمتآمیز به راه راست هدایت کنند تا به دامان سازمان مجاهدین خلق و یا سایر گروههای منحرف نیفتند.

مرحوم شهید بهشتی در مورد انجمن حجتیه و موضع گیری اشتباه آن نسبت به انقلاب اسلامی ایران فرمودند: «انجمن حجتیه مجموعهای است از افراد مختلف با شیوههای مختلف؛ انجمن حجتیه در دوران انقلاب، در رابطه با انقلاب، موضع گیری بسیار غلطی داشت؛ آن موضع گیری را ما همان وقت رد کردهایم و حالا هم رد میکنیم.»

کلیت عملکرد انجمن حجتیه تا قبل از شروع نهضت امام خمینی (ره) در نگاه برخی نه تنها مذموم نیست، بلکه قابل تحسین است؛ از این رو اکثریت قریب به اتفاق علما و نیروهای مذهبی، انجمن را تأیید کرده و بلکه با آن همکاری میکردند؛ اما با شروع تدریجی مبارزه از سال 1341 از آنجایی که انجمن در اساسنامهاش تعهد کرده بود که از هرگونه دخالت در امور سیاسی بپرهیزد، سکوت را در دستور کار خود قرار داد.

مقام معظم رهبری (مدظله) صریحاً فرمودند: «ما تشیعی را که مرکز و پایگاه تبلیغاتش لندن است قبول نداریم؛ این تشیعی نیست که ائمه (ع) آن را ترویج کردند.» و امام راحل نیز میفرمودند: «هر کسی که توهم جدایی دین از سیاست را داشته باشد، نه دین را میشناسد و نه سیاست را.» «این دیگر مذهب واقعی نیست؛ بلکه مذهبی است که مردم آن را مذهب آمریکایی مینامند.»

انجمن حجتیه تا قبل از شروع نهضت امام خمینی (ره) در نگاه برخی قابل تحسین بود و اکثریت قریب به اتفاق علما و نیروهای مذهبی، انجمن را تأیید کرده و با آنان همکاری میکردند؛ با شروع تدریجی مبارزه سیاسی با رژیم گذشته، انجمنیها از هرگونه دخالت در امور سیاسی پرهیز کردند و در حالیکه ادعای مبارزه با بهائیت داشتند، این مبارزه هم واقعاً توسط انقلابیون صورت گرفت، نه آنان!

امروزه با اینکه دیده میشود شبکههای ماهوارهای منسوب به جریان مقاومت، از ماهواره عرب ست و ماهوارههای اروپایی حذف میشود، اما با این حال همه درهای جهان به روی شبکههای فتنه انگیزی مانند شبکه وصال، صفا، فدک و غیره باز است.

جریان تشیع لندنی با بسیج کردن همه نیروهای نفوذی خود در میان شیعیان و سوء استفاده از عوامل کم بصیرت و بی اطلاع، مردم عوام و قشرهایی از شیعیان را به خود جذب کردهاند؛ عدهای فریب تبلیغات رسانهای و شعارهای به ظاهر زیبای این فرقه را خورده و عدهای از مداحان کم اطلاع را به اسم اهل بیت (ع) فریب دادهاند.

حضرت امام خمینی (ره) در تلاش بودند تا علمای منفعل را یکی یکی نسبت به اقدامات ضد اسلامی رژیم پهلوی آگاه کرده و به اعتراض و شکستن سکوت دعوت کنند که برخی به این اقدام امام لبیک گفته و نسبت به اقدامات ضد اسلامی پهلوی موضع گرفتند؛ اما برخی مانند شیخ محمود حلبی مؤسس انجمن حجتیه و سایر رهبران انجمن نسبت به این اقدامات ضد اسلامی پهلوی، هیچ موضعی نگرفتند.

علی اکبر حکمی زاده قائل است قرآن تنها منبع قابل استفاده در استنباط معارف و احکام دینی است و حجیت تمام احادیث را منکر شده است که در نقد او گفته میشود که در هر علمی چنین اختلافاتی هست و موجب بطلان نیست؛ برخی تناقضات بدوی است و با روشن شدن مطلب تعارض از بین میرود و برخی تناقضات نیز با اصول تعادل و تراجیح حل میگردد.

حضرت امام خمینی (ره) در تلاش بودند تا علمای منفعل را یکی یکی نسبت به اقدامات ضد اسلامی رژیم پهلوی آگاه کرده و به اعتراض و شکستن سکوت دعوت کنند که برخی به این اقدام امام لبیک گفته و نسبت به اقدامات ضد اسلامی پهلوی موضع گرفتند؛ اما برخی مانند شیخ محمود حلبی مؤسس انجمن حجتیه و سایر رهبران انجمن حجتیه نسبت به این اقدامات ضد اسلامی پهلوی، هیچ موضعی نگرفتند.

دلیل عقلی قرآنیون برای کفایت به قرآن این است که اگر قرآن مجید برای هدایت بشر نازل شده است، شرط بدیهی و عقلی برای حاصل شدن این هدف آن است که مردم بدون نیاز به سخن پیامبر (ص) بتوانند مطالب آن را درک و راه هدایت را از آن کشف کنند. در پاسخ به این ادعا باید گفت که شأن مبیّن بودن و حق توضیح کتاب برای شخص نبی (ص) شأنی است که خود خداوند تبارک و تعالی در قرآن برای ایشان ثابت کردهاند.

مقام معظم رهبری فرمود: «امروز، هم در بین اهل سنّت، هم در بین شیعه، دستهایی در کار است برای اینکه اینها را از هم جدا کند؛ همه این دستها ... میرسد به مراکز جاسوسی و اطّلاعاتی دشمنان اسلام.» این سرویسها شبانه روز فعالیت میکنند و فهمیدهاند که بیداری اسلامی به وجود آمده است؛ بنابراین برای مقابله با این قیامهای مردمی، همه این مسیرها را به طرف فتنه منحرف کردند.

علی اکبر حکمی زاده قائل به دیدگاه قرآن بسندگی در دین است؛ طبق نظر وی قرآن تنها منبع قابل استفاده در استنباط معارف و احکام دینی است و برای تمام مسائل و امور دینی فقط باید از قرآن بهره گیری کرد و حجیت تمام احادیث را منکر شده است که در نقد او کتاب کشف الاسرار توسط امام خمینی (ره) نوشته شد.

از جمله اعتقادات حکمی زاده، انکار امامت و فضائل حضرت علی (ع) است؛ وی در این باره مینویسد: اگر امامت اصل چهارم از اصول مذهب است، چرا خدا چنین اصل مهمی را در قرآن بیان نکرده است؛ در پاسخ وی میگوییم: لازم نیست حتماً به صراحت نام امام در قرآن ذکر شود، بلکه ذکر اوصاف امام در قرآن که به اجماع علمای امت، اختصاص به آن حضرت دارد، دلالت بر این امر میکند.