یک بام و دوهوای قرآنیون در مسئله وحدت

  • 1402/11/07 - 12:13

«سید ابوالفضل برقعی» یکی از چهره‌های شاخص جریان انحرافی «قرآنیون» مدعی است که اقدامات شیعه سبب ایجاد اختلاف و از بین رفتن وحدت میان مسلمین است؛ این درحالی است که خود جناب برقعی، مکرراً در آثارش حکم به مشرک بودن شیعیان و کسانی که اعتقاد به مشروع بودن توسل و زیارات قبور دارند، کرده است؛ اقدامی که منجر به گسترش اختلاف میان مذاهب اسلامی و جنگ و خونریزی شده است.

قرآنیون

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در نیمه دوم قرن 13 هجری، جریانی در ایران توسط سید اسدالله خرقانی شکل گرفت که شعار بازگشت به قرآن و دوران طلایی اسلام (چهل سال اول اسلام) را سر دادند؛ از آنجا که در کنار این شعار، نقش سنت بسیار کم رنگ می‌شد، این جریان، به «جریان قرآنی» و اعضای آن «قرآنیان شیعه» نام گرفتند.

اشخاصی که منتسب به این جریان معرفی شده‌اند، عبارتند از «سید اسدالله خرقانی »، «محمدحسن شریعت سنگلجی»، «میرزا یوسف شعار تبریزی»، «حیدرعلی قلمداران»، «سید ابوالفضل برقعی قمی»، «عبدالوهاب فرید تنکابنی»، «سید صادق تقوی»، «علی‌اکبر حکمی زاده» و «سید مصطفی حسینی طباطبایی».

از جمله مسائلی که طرفداران این جریان سعی دارند به آن بپردازند، ایجاد تفرقه و از بین بردن وحدت میان مسلمانان است؛ مسئله‌ای که از دیرباز، آرمان مصلحان صادق و پیشگامان دلسوز امت اسلامی بوده و برای تحقق آن با بیان خویش مجاهدت‌های فراوان در عرصه‌های مختلف انجام داده‌اند و حتی در این راه از بذل جان دریغ نکرده‌اند.

امروزه نیز با وجود اینکه یکی از اهداف و آرمان‌های مسلمانان، وحدت اسلامی است و بزرگان اسلام می‌کوشیدند تا در جهان اسلام اتحاد و هم‌گرایی به وجود آید، اما متأسفانه می‌بینیم، بزرگان و چهره‌های شاخص این جریان افراطی، با طرح شبهات بی‌پایه و اساس، همراه دشمنان اسلام به دنبال ایجاد تفرقه در بین امت مسلمان هستند؛ به عنوان مثال «سید ابوالفضل برقعی» در یکی از آثار خود برای اینکه آتش اختلاف و تفرقه میان شیعه و اهل‌سنت را برافروخته کند، در مقدمه‌ای که بر کتاب شاهراه اتحاد (حیدرعلی قلمداران) زده است، می‌نویسد: «شیعیان، امروز ندای وحدت و تقریب را سر می‌دهند؛ درحالی که در کتب خود مسائلی که موجب تفرقه و از موانع جدی وحدت حقیقی میان مسلمین است را ذکر می‌کنند».[1]

«برقعی» قاعده اصولی «خذ ما خالف العامه» را به عنوان شاهد بر مدعای خود بیان می‌کند؛ در حالی که این یک قاعده اصولی در باب تعادل و تراجیح است و در جایی که دو روایت مخالف یکدیگر، شرایط یکسان داشته باشد، برای انتخاب و پذیرش یکی از آن دو روایت، بر اساس مبنای بسیاری از علما، بعد از شمردن مرجحاتی همچون شهرت، موافقت با قرآن و سنت، این مرجح در رتبه آخر قرار دارد.

بنابراین اگر این قاعده، (خذ ما خالف العامه) چنان که «برقعی» ادعا می‌کند، مخالف وحدت و تقریب است، باید شیعه در اغلب مسائل، با اهل‌سنت اختلاف داشته باشد؛ در حالی که می‌بینیم در بیش از ۸۰ درصد مسائل، شیعه و اهل‌سنت با هم مشترک هستند.

نکته قابل توجه اینکه خود شخص «برقعی» که در این مقام، مدعی است اقدامات شیعه سبب اختلاف و تفرقه است، مکرراً در آثارش، حکم به مشرک بودن شیعیان و کسانی که اعتقاد به مشروع بودن توسل و زیارات قبور دارند، کرده است؛[2] اقدامی که منجر به گسترش اختلاف میان مذاهب اسلامی و جنگ و خونریزی شده است.

پی‌نوشت:
[1]. قلمداران، حیدرعلی، شاه‌راه اتحاد، (مقدمه سید ابوالفضل برقعی)، ص28.
[2]. برقعی، سید ابوالفضل، تابشی از قرآن، ج2، ص329.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.