تأثیرپذیری شریعت سنگلجی از آراء وهابیت
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ محمدحسن شریعت سنگلجی از روحانیان مجاز به فعالیت فرهنگی در دوره رضاخان بود که با تأثیرپذیری از آموزههای وهابیت بسیاری از اعتقادات شیعه را انکار کرد.
تأثيرپذیری وی از آموزههاى وهابيت، امری است که مورد پذيرش موافقان و مخالفان او است و مقايسه فهرست كتاب «توحيد عبادت» که یکی از مهمترین کتب او است، با فهرست كتاب التوحيد (تأليف محمد بن عبدالوهاب) همسانى قابل توجهى دارد.
سنگلجى در پاسخ به يكى از مخالفان خود كه او را به رونويسى از كتاب التوحيد محمد بن عبدالوهاب متهم مىكرد، گفته بود كه بخشهايى از كتاب توحيد عبادت را از روى كتاب التوحيد محمد بن عبدالوهاب نوشته است، نه تمام آن را.[1]
وی در یکی از سفرهای خود به حج، با مطالعه آثار وهابيان، به آموزههاى وهابیت گرايش پيدا كرد؛ بر همین اساس است که عدهای، شريعت سنگلجى را اوّلين كسى مىدانند كه عقايد وهابيت را در ايران ابراز كرد و افرادی را دور خود گرد آورد.
اما مهمترين مسائلى را كه شريعت سنگلجى انكار مىكرد، عبارتند از: «غيبت امام زمان (عجلاللهتعالی)، رجعت، معاد جسمانى، معراج، شفاعت و معجزههاى انبياء. وى براى رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) معجزهاى جز قرآن نمىشناخت.»[2]
سنگلجی با انکار مسئله مهدویت و رد اخبار و روایات مرتبط با ظهور قائم (عجلاللهتعالی) مانند قیام به سیف و ظهور دجال و نقد این احادیث، به دنبال آن بود که روح جنگ و انتقامجویی را از قیام امام زمان (عجلاللهتعالی) بردارد و به آن بیشتر، صورت یک نهضت ترقیخواه و دسته جمعی و اجتماعی بدهد.[3]
بنابرین شریعت سنگلجی، بر خلاف سایر علما که معتقدند به دلیل وجود آیات و روایاتی در خصوص بحث رجعت و ظهور، نمیتوان این مباحث را نادیده گرفت، با ارائه چند دلیل عقلی و نقلی، رد مسئله رجعت و مهدویت را طرح کرده و بیان داشت که این مسائل، چون جزء اصول یا فروع دین نیست، پس نمیتواند درست باشد.[4]
امام خمینی (رحمةاللهعلیه) در مورد افرادی مانند سنگلجی میفرماید: «در این میان، چند تن آخوند قاچاق که از علم و تقوا یا دست کم تقوا عاری بودند، به نام روحانیت ترویج کردند و با نام اصلاحات، بر خلاف دین، آنها را به نوشتن و گفتن وادار کردند و کتابهای آنها را با اجازه اداره مطبوعات، با خرج خود یا کسانیکه گول خورده بودند، به طبع میرسانند و اگر کتابی بر ضد آن نوشته میشد، طبع آن را اجازه نمیدادند؛ چنانکه کتاب اسلام و رجعت که نوشته شد، یکی از روحانیون قم، کتاب ایمان و رجعت نوشت و دروغ پردازی و خیانتکاری سنگلجی را آفتابی کرد و نگذاشتند طبع شود، اکنون هم (نسخه) خطی (آن) موجود است.»[5]
بنابراین مشخص میگردد که حاکمان آن دوره، علاوه بر پخش این عقاید باطل، مانع نقد آن نیز میشدند.
پینوشت:
[1]. جعفریان، رسول، جريانها و سازمانهاى مذهبى سياسى ايران از روى كارآمدن محمدرضا شاه تا پيروزى انقلاب، ص882.
[2]. بلاغی، سید عبدالحجة، تذکرة العرفا، ص257-260.
[3]. صاحبالزمانی، ناصرالدین، دیباچهای بر رهبری، ص137-134.
[4]. سنگلجی، شریعت، اسلام و رجعت، تهران، بی نا، بی تا، ص 93.
[5]. خمینی، روح الله، تاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی(ره)، ص144، نشر موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره).
افزودن نظر جدید