جریان های افراطی
افرادی مانند یاسر الحبیب با اقدامات افراطی خود، به متحدشدن اهلسنت و وهابیت علیه شیعه کمک کردند. اگر بخواهیم به یکی از اقدامات یاسر الحبیب اشاره کنیم که منجر به اتحاد و وحدت اهلسنت و وهابیت علیه شیعه شد، میتوان به اقدام موهن و افراطی او و اهانت به یکی از همسران رسول خدا (ص) اشاره کرد. این اقدام یاسرالحبیب، خوشحالی وهابیت را به دنبال داشت.
در طول تاریخ اسلام، موضوع «وحدت امت اسلامی» یکی از مسائل مطرح در میان مذاهب اسلامی بوده که همواره با موانعی مواجه بوده که ازجمله این موانع، سب و توهین برخی از شیعیان افراطی به مقدسات اهلسنت است. این افراد اندک، کوشیدهاند تا از این طریق، همبستگی و وحدت مسلمانان را مورد خدشه قرار داده و با آن مقابله کنند.
گروههای تکفیری و تندرو، همگام با «صهیونیسم» و غرب تلاش میکنند، به اختلاف میان اهلسنت و شیعیان دامن بزنند؛ این تلاش برای شکست تقریب میان مسلمین، تنها به تکفیریهایی که بهظاهر، خود را سنی معرفی میکنند، محدود نمیشود؛ بلکه گروهها یا افرادی دیگر نظیر «یاسر الحبیب» و «حسن اللهیاری» که خود را شیعه معرفی میکنند، همسو با تکفیریها، در جهت ایجاد فتنه و آشوب در میان مسلمانان، مورداستفاده دشمنان قرار میگیرند.
جریان «تشیع لندنی» یا «شیعه انگلیسی» یکی از جریانهای وحدتستیز شیعه است که سعی دارد با ترویج انواع و اقسام شایعات و دروغهای رسانهای، در شبکههای ماهوارهای و ایجاد تزلزل در تفکرات شیعیان، آنها را از تفکر انقلابی و خط مقاومت اسلامی دور کند.
قرآنیون معتقدند که تنها وظیفه پیامبر (ص)، ابلاغ وحی قرآنی است و غیر از آن، وحی وجود ندارد؛ اما آیاتی که اطاعت از رسول خدا (ص) را واجب کرده، این ادعا را نقض میکند؛ زیرا اطاعت از پیامبر (ص) در کنار اطاعت از خدای متعال، از جمله دستورات قرآن کریم است و به تصریح این کتاب مقدس، هر کسی که از پیامبر (ص) اطاعت کند، در واقع از خدا اطاعت کرده است.
طبق اعتقاد اعضای انجمن حجتیه، انسان منتظر، انسانی صبور است که باید در مقابل ظلم برای لو نرفتن و پیشبرد کارهای خویش، تقیه را پیشه خود سازد. متأسفانه به تبع این نگرش و اعتقاد به تقیه، آنها مخالف هر نوع قیام در دوران غیبتاند؛ زیرا معتقدند قیام در زمان غیبت، ممکن است باعث تلف شدن نیروها گردد.
برقعی از بزرگان جریان قرآنبسندگی مینویسد: عالم برزخ، عالم خاموشی، مدهوشی و بیخبری از دنیا و حیاتی غیرکامل و بیجنبش است. کسی که از دنیا رفته، هیچ اطلاعی از این دنیا ندارد؛ در حالی که در قرآن آمده است: «نپندارید که شهیدان راه خدا مردهاند، بلکه زندهاند (به حیات ابدی و) در نزد خدا متنعّم خواهند بود».
برقعی از بزرگان جریان قرآن بسندگی، مینویسد: عالم برزخ، عالم خاموشی، مدهوشی و بیخبری از دنیا و حیاتی غیرکامل و بیجنبش است. کسی که از دنیا رفته، هیچ اطلاعی از این دنیا ندارد، این سخنان در حالی است که آیات قرآن، خلاف این ادعای برقعی را نشان میدهند.
برقعی یکی از چهرههای شاخص قرآنیون است که منکر بسیاری از ضروریات شیعه از جمله مسئله توسل شده است و برای اثبات ادعای خود مینویسد: شنیدن صدا توسط اموات (اهلبیت (ع)) مخالف با عقل است؛ زیرا راه شنیدن، گوش است و با از دنیا رفتن، گوش نمیشنود و به خاک تبدیل میشود. این ادعای برقعی صحیح نیست؛ زیرا انسان، دو بعد دارد؛ بعد مادی و غیر مادی که همان روح است و با از بین رفتن جسم، روح از بین نمیرود.
طبق اعتقاد اعضای انجمن حجتیه، انسان منتظر، انسانی صبور است که باید در مقابل ظلم برای لو نرفتن و پیشبرد کارهای خود، تقیه را پیشه خود سازد؛ اما امام خمینی (ره) در نگاهی کاملا متفاوت معتقدند، با تشکیل حکومت عدل است که میتوان زمینه ظهور حضرت را فراهم آورد.
انجمن حجّتیه، یک تشکل مذهبی ویژه است که با هدف مبارزه با بهائیت از اواسط سال 1330 در تهران و سپس سایر شهرها پدید آمد. از جمله مبانی انحرافی این جریان میتوان به قراردادن مرجعیت به جای ولایت، جدایی دین از سیاست، مخالفت با تشکیل حکوکت اسلامی و... اشاره کرد.
استعمارگران بعد از پدیده بیداری مسلمانان در اثر انقلاب اسلامی، متوجه قدرت تشیع شدند؛ بنابراین برای حفظ منافع و سیطره قدرت خود بر جوامع جهانی بهخصوص امت اسلام، تفرقه میان مسلمانان را طراحی کرده و با فتنهای شوم، سعی دارند که چهرهای سلطهجو و قدرتطلب را از شیعیان در جهان اسلام به نمایش بگذارند.
طباطبایی از چهرههای شاخص جریان قرآنیون، بنا به گفته خودش، تنها بر آنچه که به صراحت از قرآن میفهمد تکیه میکند و بسیاری از احادیث نقل شده را رد میکند، وی همچنین از برخی عقاید امامیه، فاصله گرفته و به اعتقادات وهابیت روی آورده است.
برقعی از چهرههای شاخص جریان «قرآنیون» مینویسد: تمام آن آدابی که در کتب دعا و زیارات، دلالت بر اذن دخول دارد، آدابی است که برخی به دروغ بر امام بستهاند؛ زیرا در زمان ائمه، گنبد و رواق و بارگاهی نبوده و هنوز از پول حرام سلاطین، این چیزها ساخته نشده بود؛ این در حالی است که قرائن و شواهد تاریخی، خلاف ادعای برقعی را اثبات میکند.