شبه معنویت های روانشناختی

والش آموزههای ادیان را به دو گونه تحلیل میکند. اول، ناکارآمدی ادیان گذشته، دیگر آنکه تمام ادیان، از تجربه عرفانی رهبران و مبلغان آن دین نشأت گرفته است. به همین دلیل مفهوم «استاد معنوی» جایگزین مقام رسالت و نبوت میشود که بر اساس این مفهومسازی، ایده «همه پیامبری» شکل میگیرد؛ بدین صورت که ندای درون هر فرد برای هدایت وی کافی است...

تفکر نوین سعی داشته است با توصیفهای انسانانگار از خدا به راحتی خدا را دستیافتنی و قابل تجربه کند. آدمی برای درک نور الهی نیاز به تزکیه نفس و روشنایی درون دارد تا بتواند قابلیت شهود الهی را دارا باشد. به همین دلیل هر کس نمیتواند چنین تجربهای داشته باشد. تفکر نوین برای همگانی کردن معنویت به طوری که گنهکار و بیگناه، دیندار و بیدین بتوانند...

دین با هدف رساندن انسان به کمال، شامل مجموعه قوانین و اصولی برای رشد آدمی است و چون کمال آدمی در گرو تزکیۀ نفس و آراستگی به اخلاق نیکوست، اکثر تعالیم حیاتبخش انبیا متشکل از گزارههای اخلاقی است. جنبشهای معنوی نوپدید با رویکرد اومانیستی، چون که تمام حقایق هستی را مبتنی بر خواستههای انسانی میدانند، هیچ اصل ثابتی را به عنوان ارزش نمیپذیرند. دونالد والش نیز با انکار بعد تربیتی ادیان...

هرکدام از تثلیثهایی که والش مطرح میکند تباین آشکار با الهیات مسیحی دارد. تثلیث روانشناختی وی که برگرفته از اندیشههای فروید و یونگ میباشد، از بعد ذهن فراتر نمیرود و در تثلیث جسمانی هم او پایبند قلمرو عالم مادی گشته است. وی در تثلیث فلسفی نیز واقعیت هستی را منحصر در ویژگیهای فردی انسان مطرح میکند. بارزترین ویژگی تفکر نوین، در کنار هم قرار دادن علوم تجربی با الهیات دینی است...

وعده عذاب الهی نشان از نظاممندی هستی و بر اساس حکمت و عدالت ربوبی است که اختیار انسانی، این نظام را بر خلاف جریان خود و براساس هوای نفس پیش میبرد. نادیده گرفتن حکمت و عدالت الهی تنها به این دلیل که موجب ترس انسان میشود، نشان از سستی بنیادهای اعتقادی این تفکر دارد و با اندک تقابلی با خواستههای فردی متزلزل میشود. الهیات ارائه شده از جانب والش هیچکدام از اوصاف خدای...

والش به دلیل بینشهای نادرست خداشناسی و انسانشناسی، معنویتی برخاسته از توهم را ارائه میدهد. خدایی که لازمه وجودیش باید صفت حکمت باشد خدایی بیروح و مرده است، و انسانی که باید هدفدار به سمت کمال رشد کند، بازیچه تخیلات خویش در هستی میشود، سرخوش در بهشتی موهوم تا بتواند دشواریها و ناملایمات تمدن جدید را به تنهایی تحمل کند...

بر اساس حکمت الهی هدف غایی آفرینش، زمانی تأمین خواهد شد که انسان بر مسیر کمال حرکت کند و به قرب الهی نائل شود. در این میان مأموریت انبیای الهی ترسیم نقشه راه بر اساس هدایت الهی است. پیامبران الهی به دلیل سعه وجودی و طهارت و وارستگی، مجلای تجلی کلام الهی و مهبط وحی گردیدهاند. تجربه دریافت قوانین هستی از منشأ ربوبی، امری نیست...

والش نیز همراه با دیگر رهبران تفکر نوین، نقش پیامبری را در عصر جدید به عهده گرفته و همچون کسی که کتاب مقدس مینویسد پیامهای الهی را در کتاب «گفتوگو با خدا» میآورد؛ به همین دلیل بخش زیادی از نوشتههایش برجسته کردن خود در رسالت این پیامرسانی است، تا حدی که حتی رسالت سنگین انبیای گذشته را نادیده میگیرند و بعضاً با نگاهی تحقیرآمیز به شیوۀ هدایت و شکست ایشان در دعوت الهی...

هر یک از انبیاء برگزیدۀ الهی در عصر خویش در قله حکمت و معرفت قرار داشته و بر حقایق الهی و دقایق ربّانی آگاهی بودهاند؛ کسانیکه با تزکیه نفس از هرگونه رجز و پلیدی مبری بودند، به همین دلیل لیاقت ارتباط با ملکوت را داشته و مأمور رشد انسانها در جهت سیر کمالی خویش بودهاند. والش با یکسان قرار دادن ارزش نبوت با جایگاه انسانهای دیگر، ملاکهای فضیلت، انسانی را نادیده میانگارد بنا به فرموده خداوند متعال...

انسان در سیر تکاملی از نقطه آغازین تا سر منزل مقصود برای رسیدن به سعادتمندی مسیری را طی میکند تا بتواند استعدادهای درونی خود را شکوفا کند. برای طی این راه، خداوند متعال راهنمایانی قرار داده است از همینرو اولین آفریده خداوند پیامبر است، چون در پرتو چنین وجودی حکمت الهی برقرار خواهد بود. مقام نبوت، جایگاهی بس بلند است که مهبط سروش غیبی و مجرای کلام ملکوتی قرار گرفته است. چنین مقام...

انرژیدرمانی اگرچه یک مهارت است و هم از لحاظ روشی و هم از منظر جهان بینی، به هیچ یک از مکاتب و ادیان تعلق ندارد، اما امروزه به شکل معنویت و عرفان دنبال شده و به پرتوجویان انرژی، بشارت معنویت و سلوک روحی داده میشود و حتی مناسک دینی و اعمال فقهی مانند اجزاء وضو با نگاه انرژیایی تحلیل شده و رمزگشایی میشوند. گذشته از این که پارهای از انرژیدرمانگرها بساط...

از نویسندگان و مدعیان غربی، همچون، کاستاندا، وین دایر، نیل دونالد والش و...؛ همه و همه برای رسیدن به مطامع دنیایی خود با چربزبانی قلم برداشته و علیه معتقدات جوانان مسلمان قلمفرسایی میکنند، راهنمایانی که خود راه سعادت را گمکرده و انسانمحوری را بهجای خدامحوری ترویج میکنند.

یکی از دسیسههای استکبار جهانی برای دین زدایی؛ ایجاد فرقه و دین سازی در جهان بهخصوص در کشورهای مسلمان است. آمریکا بهعنوان یکی از کشورهای «تولید و صادرکننده دینهای دروغین» از سالها پیش اقدام به راهاندازی گروههای همفکر و همسو، فرقه سازی کرده تا بتواند با عناوین و تعاریف مشخص معنوی در کشورهای اسلامی بخصوص ایران اسلامی اعتقادات پاک جوانان خدشه وارد کند، در این نوشتار باخدای دروغین نیل دونالد والش یکی ازلیدرهای معنویتهای دروغین اشاره میکنیم و قضاوت را برای شما میگذاریم.

دنیای کنونی با توجه به غرق شدن در مادیات؛ رهایی کامل از معنویت، کاهش ارتباطات درون خانوادگی، بیماریهای افسار گریخته روحی و روانی و افسردگیها همگی دست بهدست هم داده است تا عدهای در این میان که خود روزگاری اسیر و گرفتار همین وضعیت اسفناک بودند؛ با خلق آثاری در زمینههای روانشناسی رویکرد روانشناختی؛ دختران و پسران، زنان و مردانی را سرکیسه کنند که در غرقاب بیماریهای روحی ایجاد شده از اعتیاد به انواع مواد مخدر، الکل، افسردگی و روانپریشی هستند.