شبه معنویت های روانشناختی

رهبران تفکر نوین معجزات الهی را امری قابل انجام برای هر انسانی میدانند. آنها میگویند با شناخت نیروهای باطنی به راز وجودی این معجزات پی میبریم، اما باید گفت معجزه امری است که اراده آن توسط الله تبارک و تعالی است و طبق اراده او به پیامبران خود میدهد.

چندسالی است که در کشورهای اسلامی دیده میشود که مراکزی معنوی و آیینهایی عرفانی ترویج میشود. این آیینها که با هدف ضربه به اعتقادات اسلامی مردم به کشورهای اسلامی وارد شده است، مردم را با بهانههایی همچون ورزش و آرامش ذهن جذب میکنند. اما واقعیت، غیر از این است.

در قانون جذب آنچه که بیشتر از هر چیزی روی آن تاکید میشود، تمرکز بر خیال و ذهن است. بنیانگذاران این قانون برای جذب مخاطب بیشتر بر قوه توهم و تخیل افراد سوار میشوند. از آنجایی که خیال بردازی، قوه عقلانی انسان را تضعیف میکند بنابراین بیشتر مخاطبان قانون جذب را افرادی تشکیل میدهند که گرفتار توهمات و رویا پردازی هستند.

چیستی انرژی ذهن و محدودهی عمل آن همیشه برای محققان حوزه مطالعات معنوی سؤال بوده است و به جرئت میتوان گفت از مهمترین چالش پژوهشگران حوزهی عرفانهای کاذب در مقابله با شبهجنبشهای معنوی مسأله انرژی ذهن و محدودهی عملکرد آن است.

میبینیم که مایکل لوسیر چگونه هدف متعالی انسان را به لذتهای حیوانی سوق میدهند. مسئلهای که هر حیوانی میتواند به آن دست پیدا کند و انسان در اینجا هدفش با حیوان یکیست. آیا غایت و هدف زندگی انسان در کابارهها است؟

معمولا در مواردی که مروجان قانون جذب تصمیم میگیرند مباحث خود را علمی توضیح بدهند، به چند مسئله روی میآورند؛ یکی از مسائل تاثیر کلمات بر آب یا همان آزمایش ایموتو است؛ «وقتی افکار روی آب تأثیر میگذارد، حالا تصور کنید با خودمان چه کار میکند.» آنها به عنوان یک فکت علمی از آن استفاده میکنند.

در اندیشه مروجین قانون جذب، بهشت و جهنم ساخته و پرداخته اذهان مردم و نتیجهی تصورات مثبت یا منفی انسانها در این دنیا است. این در حالی است که در آیات و روایات بسیاری پاداش بهشت و عذاب جهنم، نتیجه اعمال نیک و بد انسان است و ارتباطی با تصورات ذهنی ندارند.

مسئلهای که مطرح میباشد، این است که این نظریه «قانون جذب» در واقعیت علمی هیچ پایه و اساسی ندارد. مثلا در جذب منفی به وسیلهی افکار منفی و جذب مثبت به وسیلهی افکار مثبت که مروجین قانون جذب قائلند، در فیزیک دقیقا عکس این قضیه صادق است و دو قطب مخالف همدیگر را جذب خواهند کرد.

نصرالله رادش در برنامهی «محاکات» که به مناسبت ایام نوروز پخش میشد، از کتابی با عنوان «معجزه شکرگزاری» به عنوان کتابی موثر در زندگی خود یاد میکند. وی با شور و هیجانی خاص از اهمیت مطالعۀ این کتاب و تأثیری که بر زندگی وی گذاشته سخن می گوید و به دیگران نیز توصیه میکند که این کتاب را بخوانند.

نفس شکرگزاری و قدردانی از کسی به ما خوبی و نیکی میکند، نیاز به اثبات ندارد و هر انسانی درک میکند که باید در مقابل نیکی دیگران شکرگزار باشد. غفلت انسان در این مسئله حتی میتواند مورد نکوهش دیگران قرار گرفته تا شخص متوجه شود.

سهیل سنگرزاده اکنون به یکی از پرمخاطب ترین سخنرانان انگیزشی اینستاگرامی تبدیل شده است. او همانند دیگر رؤیافروشان انگیزشی حرفهایی میزند که باعث شده به شهرت برسد. وی با رفتار و گفتار خود سعی دارد به عاشقان پورشه سوار در ایران و عاشقان خانههای لوکس که تعدادشان در کشور زیاد است بفهماند اینها همه با انرژی مثبت و خودشناسی و بیزحمت و بدون رابطه به دست آمده است.

ما دیدیم افرادی که با اینکه تصورات عمیقی نسبت به خواستهای داشتند و شرایط قانون جذب را به خوبی اجرا کردند ولی به خواستهی خود نرسیدند و هیچ کسی منکر این نیست. مثلا شخص نازایی که چندین سال فرزندار شدن را تصور میکند حتی با فرزند خود غذا میخورد، مسافرت میرود و.... ولی بچهدار نمیشود و از این قبیل مسائل.

در جهانبینی دینی خدا صرف وجود است و مخلوقات، موجودات امکانی هستند که جلوهای از صفات حق را به نمایش میگذارند. اما در تفکر نوین به جای اینکه موجودات هستی با ماهیت امکانی خویش جلوهای از خدا باشند، موجوداتی بالذات میشوند که با حلول خدا در اشیا، جزءهای ذات الهی به شمار میروند و تفکر همه خدایی القاء شود

خوب دیدن بدیها، از بین بردن احساس گناه و پذیرش آن به عنوان بخشی از واقعیت و کمال شخصی، بخشیدن خدا یا شعور برتر به خاطر هر آنچه فکر میکنیم بد بوده و در زندگی ما پیش آمده، بخشی از نگرش خوشبینانه است. اساسا اینگونه مسائل میتواند منافع استکبار جهانی را در یک حاشیه امنیت قرار دهد.