پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_ مروجان قانون جذب، مدعی هستند قانون جذب یکی از قوانین طبیعت است. درست مانند قانون جاذبه، بی طرف و غیر شخصی است. دقیق و بی کم و کاست است. مایکل برنارد بکویت از مروجان قانون جذب می گوید: «ما در دنیایی زندگی می کنیم که قوانینی بر آن حاکم است، درست همان طور که قانون جاذبه را داریم، اگر از بالای ساختمانی پایین بیفتید، آدم خوبی باشید یا بد، به زمین خواهید خورد.»(1)

این یک ادعای بی دلیل است و در هیچ مجمع علمی این فرضیه اثبات نشده است. پس قیاس قانون جذب به قانون جاذبه کاملاً غلط است. قانون جاذبه در هر زمان و مکانی جاری است. اما قانون جذبی که مدعیان آن بیان می کنند در موارد جزئی و برای تعداد معدودی محقق شده است که آن هم قابل پذیرش نیست چون ممکن است فرد متوجه نباشد و عوامل دیگری باعث این جریان باشند و نتیجه یک موفقیت را به اشتباه به قانون جذب مرتبط می داند. اما اگر بصورت دقیق و علمی این موارد بررسی شوند، شاید نتیجه ای غیر از مدعای مروجان قانون جذب نتیجه بدهد.

وقتی که از مروجان قانون جذب سوال پرسیده می شود که چرا باید این ادعاها در مورد نتیجه بخشی های قانون جذب را بپذیریم؟ دلیل حقانیت و صحت آموزه جذب چیست؟
پاسخی قانع کننده ندارند و بیان می کنند که در طول قرون گذشته و در تمامی اعصار افراد زیادی از قانون جذب استفاده کرده اند و اسامی افراد مختلفی مانند افلاطون، شکسپی، نیوتن، هوگو، بتهوون، لینکلن، امرسون، ادیسون، انیشتین از این قانون استفاده کرده اند.(2) وقتی دوباره می پرسیم با چه دلیلی می گویید این افراد از قانون جذب، مطلع بوده اند و در زندگی خود از این قانون استفاده کرده اند؟ باز جوابی از مروجان قانون جذب نمی شنویم. در حالی که اگر واقعا این افراد شاخص و مشهور از بحث قانون جذب مطلع بوده اند و در زندگی خود از این قانون بهره برده اند؟! چرا این بحث را در نوشته ها و آثار خود ذکر نکرده اند؟ علت اینکه همه این افراد، قانون به این مهمی را به صورت راز نگه داشته اند و حتی یک نفر این کشف خود را علنی نکرده است چیست؟ در حالی که افرادی مثل انیشتین یا نیوتن دانشمند بوده اند و با بررسی شخصیت و فعالیت ها و آرمان های آنان متوجه می شویم که تلاش و هدف زندگی آنان کشف قوانین علمی و ارائه آن به بشر بوده است. پس ادعای مطلع بودن این اشخاص حرفی کاملاً غلط و بدور از عقل است.
 
تصور کنید شخصی سعی می کند قانون جذب را به کار ببرد و این قانون را امتحان کند، مثلاً فردی که دنبال موفقیت مالی، مهارت های ارتباطی و...است و به نتیجه نمی رسد وقتی سراغ مروجان قانون جذب می رود و سوال می پرسد که چرا به نتیجه وعده شده نمی رسد؟ در جواب می گویند که قانون درست است و مشکل از شخص تو بوده است که نتوانسته ای از این قانون استفاده کنی!

این یکی از کارکردهای فرقه های انحرافی است که همیشه به جای جواب گوئی، فرافکنی می کنند و با فرار رو به جلو، نه تنها جوابگو نیستند، بلکه فرد را متهم به کم کاری می کنند. یا مدعی می شوند که روش کار را خوب انجام ندادی یا کیفیت کار پایین بوده است که به نتیجه نرسیدی و...

در حالی که مدعیان قانون جذب مدعی هستند قانون جذب، مانند قانون جاذبه کار می کند و در قانون اما و اگر نباید باشد. شخصی که طبق آموزه قانون جذب، تصور و تخیل کرده است و نسبت به موضوع مُتصور احساس خوب داشته، باور به تحقق آرزوهایش داشته، باید نتایج این فراید انجام شده را ببیند. ولی می بینیم نه تنها نتیجه مورد انتظار را مشاهده نمی کند بلکه متهم به کم کاری و... می شود.

پی‌نوشت:
(1). راندا برن، راز،ترجمه مهدی قراچه داغی، تهران، نشر پیکان، چاپ بیستم 1400، ص45.
(2). همان، ص 19