ابن تیمیه
در دشمنی وهابیت و داعش با اهل بیت هیچ شکی نیست، این دو فرقه منحوس نه تنها از مخالفان اهل بیت میباشند بلکه از مدافعین سرسخت دشمنان اهل بیت هم میباشند. ابن تيميه که از سران وهابیت میباشد در کتاب خود، يزيد بن معاويه را همشان با ساير خلفای مسلمين قرار میدهد و برای اثبات بیگناهی يزيد در حادثه كربلا، کلمات دور از انصافی بیان میکند
در اینکه نیت عبادت باید بر زبان جاری شود یا خیر اختلاف است، ولی عالم وهابی در عین ناباوری میگوید: که اگر کسی نیت وضو را بر زبان جاری کند، باید کشته شود، زیرا بدعت در دبن به وجود آورده است.
در طول تاریخ اسلام جریانهای زیادی بروز کرد و مدتی جولان دادند و بعد از مدتی یا محو و نابود شدند. این جریانها وقتی به افکار دلخواه خود نرسیدند با فرافکنی و شبهات واهی خود را از جمع مسلمانان جدا کردند و طرف مقابل خود را خارج از دین معرفی کرده و برچسب ارتداد و کفر زدند و در این راه خونهایی ریخته شد و هتک حرمتهایی صورت گرفت و این حرکت از خوارج آغاز شد و با وهابت امروز ادامه دارد.
سعادت از جمله مسائلی است که انسانها در زندگی خود آن را جستجو میکنند. ابنتیمیه نیز به دنبال سعادت و تبیین آن است که در این میان چارهای جز استفاده از عقل و فطرت ندارد. اما او تنها عقل و فطرت خود را ملاک سعادت حقیقی میداند.
فرقه وهابیت از اساس و ریشه هیچ حرفی برای گفتن نداشتند چرا که این فرقه که موسس آن محمد بن عبدالوهاب است هم در زمان خود جایگاه نداشته و علی رغم تذکرات اطرافیان باز راه خود را ادامه داد تا اینکه مورد انتقاد علما و بزرگان قرار گرفت. او حتی در میان خانواده خود هم مورد نکوهش واقع شد، تا اینکه حکومت وقت و حمایتهای انگلیس باعث شد تا قوت و قدرت یابد و از اینجا بود که فتوای قتل همگان را صادر کرد.
در تاریخ اسلام، در زمان حمله مغولها، حکومت قدرتمند بغداد نابود شد، ولی با درایت علمای اسلام، خصوصاً فقهای شیعه مانند خواجه نصیرالدین طوسی و ... حاکمان مغول به اسلام مشرف شدند. در این میان برخی از علمای مذاهب مخالف تشیع مانند ابن تیمیه، دست به شورش زدند و با سخنان باطل خود در میان مسلمانان تخم نفاق و کینه را گسترش دادند و دین اسلام را دینی تحریف شده دانسته فتاوای عجیبی صادر کردند.
از جمله شبهات اساسی وهّابیت در موضوع مهدویت شبههی «عدم امکان طول عمر آن حضرت» است؛ ابنتیمیه، بنیانگذار فرقهی ضالّهی وهّابیت در شبههای گوید: عمر طولانی و بیش از معمول، آن هم بیش از هزار سال در امّت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) موضوعی است که دروغ بودن آن آشکار است که پاسخ میگوییم طولانی بودن عمر امکان عقلی دارد.
از جمله شبهات اساسی وهّابیت در موضوع مهدویت شبههی «عدم امکان طول عمر آن حضرت» است؛ ابنتیمیه، بنیانگذار فرقهی ضالّهی وهّابیت در شبههای گوید: عمر طولانی و بیش از معمول، آن هم بیش از هزار سال در امّت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) موضوعی است که دروغ بودن آن آشکار است. که پاسخ میگوییم طولانی بودن عمر امکان قرآنی دارد.
برخی همچون اشاعره معتقدند که تنها خداوند در حُسن بودن و یا قبیح بودن اشیاء دخیل است و این نظریه را تحت عنوان حُسن و قبح شرعی نام بردهاند. اما برخی دیگر همچون شیعه و معتزله آنرا عقلی میدانند. در این میان ابنتیمیه آنرا عقلی میداند، اما در این مسیر به اشاعره توهین کرده و به دیگر مذاهب نسبتهای ناروا داده است.
ابنتیمیه مؤسس فرقه سلفیه است. ابنتیمیه به راحتی حکم به تکفیر شیعیان میدهد و شیعه را از خوارج بدتر می داند. سلفیهای معاصر نیز به پیروی از ابنتیمیه چنین افکاری دارند.
زمانی که حسن و قبح عقلی شد، طبیعتا باید حسن و قبح را در ذات افعال جستجو کرد. این نظر از سوی ابنتیمیه طرد شده و او ضمن پذیرش حسن و قبح عقلی، آن را عرض میداند و آنرا خارج از ذات افعال میداند. قطعا این نظر متناقض و از فهم نادرست نشات گرفته است.
در این که ابن تیمیه ناصبی است یا شیعه ستیز اختلاف وجود دارد. اکثر علمای شیعه معتقدند که ابن تیمیه ناصبی و اهل بیت ستیز است. اگر کسی به کتاب منهاج السنه مراجعه کند، مشاهده خواهد کرد که ابنتیمیه ناصبی است.
ملاک حسن و قبح عقلی چیست؟ ابنتیمیه معتقد است که باید دو میزان در نظر گرفت. ملاک، نسبت به خداوند در صفات وی، همچون رضایت و محبت وی جستجو شود و میزان نیز در بشریت بر پایه نفع و ضرر است. این ملاکها در راستای عدم تشابه خداوند و انسانهاست که مبتنی بر تصور غیرصحیح ابن تیمیه است.
سردمدار وهابیت ابنتیمیه حرّانی ادعاهای کرده که اگر یکی از همین مطالب درباره اهل بیت (علیهم السّلام) بیان شود آسمان را به زمین دوخته و با فریاد «وا اسلاماه» گوش فلک را کر میکنند که ای وای! اسلام از دست رفت، بیایید و ببینید روافض (شیعیان) چه مطالب غلوآمیزی درباره امامان خود نقل میکنند. اما درباره خود این چنین نمیگویند.