ابن تیمیه
تبلیغات سبب است که امروزه چهرهای متفاوت از ابنتیمیه به جوانان مسلمان ارائه شود. چهرهای که ابنتیمیه را اندیشمند و مبین معارف اسلامی معرفی کرده و او را شیخ الاسلام میخواند. این در حالی است که عالمان اهلسنت به اشتباهات گوناگون وی اعتراف داشتهاند.
اهل سنت معتقدند حضرت فاطمه علیهاالسّلام بعد از رحلت پیامبر صلیاللهعلیهوآله به مرگ طبیعی از دنیا رفته است، ولی واقعیت غیر از این است، و آن حضرت توسط غاصبان خلافت به شهادت رسیده است، و این مطلب علاوه بر نصوص شیعه، در کتابهای اهل سنت هم آمده است.
ابن تیمیه فرار از جنگهای صدر اسلام را توجیه میکند و میگوید: گاهی شجاعت شمشیر زدن در میدان نبرد است، و گاهی دعا کردن است؛ وی همچنین گفته است: شجاعت مورد نیاز رهبران، شجاعت قلبی است، از اینرو بدون شک ابوبکر از عمر شجاعتر و عمر از عثمان، و عثمان از علی و طلحه و زبیر شجاعتر بوده است؛ او اقرار خلفا و کلام علمای اهل سنت در مورد فرار خلفا از جنگها را نخوانده یا خود را به غفلت زده است.
ابنتیمیه حرّانی، تئوریسین وهابیت، به واقعه هجوم به خانه وحی اشاره کرده و در کتاب «منهاج السنة» مینویسد: «عمر بن خطاب به خانه فاطمه علیهاالسّلام هجوم برد، تا ببیند آیا در آنجا چیزی از بیتالمال هست تا آن را بین نیازمندان تقسیم کنند.»
ابن تیمیه تمام زائرین بیت الله الحرام را که برای زیارت قبر شریف پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) به مدینه میروند را کافر دانسته و به ایشان توصیه میکند از گناه خود توبه کنند!
قرآن یگانه کتاب آسمانی تحریف نشده است که هم اکنون به همان صورت اولیه در اختیار همه مسلمانان جهان قرار دارد. قرآن تنها کتابیست که سراسر آن صحیح است و غیر از آن، همه کتابها بدون استثناء قابل نقد و بررسی هستند. قرآن سند عقیده و شریعت است که باید مسلمانان هر دو اینها را از آن کتاب دریافت کنند.
تکریم و احترام از اهمیت بالایی در دین اسلام برخوردار است و خداوند در قرآن مجید موارد متعددی را به صورت خاص در بیان جایگاه افراد بیان کرده که باید حرمت و احترام ایشان نگه داشته شود. اما در فضیلت بخشی به افراد نیز باید نکاتی رعایت شود و آن اینکه هر کس را به اندازه جایگاه خودش مورد ستایش قرار داد.
ابن تیمیه در موضوع اجتهاد و تقلید با اهل سنت مخالف است و اجتهاد اهل سنت را تقلید و قبیح میداند.
تکفیر به عنوان روشی در منابع مکتوب به جا مانده از ابنتیمیه و محمد بن عبدالوهاب خودنمایی میکند. این در حالی است که آیات قرآن و سخنان عالمان اهلسنتی همچون تقیالدین سبکی و اشعری این باور را به چالش میکشاند.
در آیه 30 سوره محمد، خداوند مىفرمايد: اگر بخواهيم منافقین را به تو نشان مىدهيم، تا آنها را با قيافههايشان بشناسى! در چهره هاى آنها علامتى مىگذاريم كه با مشاهده آن علامت، از نفاقشان آگاه شوى، و به (رأى العين) آنها را ببينى. سپس مىافزايد: هر چند الآن هم مىتوانى از طرز سخنانشان آنها را بشناسى، «وَلَوْ نَشَاءُ لَأَرَيْنَاكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيمَاهُمْ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ...
ابنتیمیه معتقد است طلب حاجب در چیزی که برآورده شدن آن مختص خداوند است مثل شفای مریض از غیر خداوند جائز نیست. در پاسخ باید گفت که اختصاص اعمالی همچون شفای مریض به خداوند صحیح نیست، بلکه بالاتر از آن همچون خلقت از بشریت به اذن خداوند صورت گرفته است.
ابنتیمیه زیارت را بدعت میداند در حالیکه اکثر علمای اسلام، زیارت را مستحب میدانند. تقی الدین سبکی در رد ابنتیمیه کتاب شفاء السقام را تألیف کرده است، تا ثابت کند که بنا بر روایات وارده در منابع اسلامی، زیارت مستحب است.
محمد بن عبدالوهاب و شاه ولی الله دهلوی اگر چه هر دو متأثر از ابنتیمیه هستند ولی از نظر فکری با یکدیگر اختلاف اساسی دارند.
از دیدگاه ابنتیمیه مشروعیتبخشی در باب سیاست تنها از آن خداست و باید رضایت او در این باب جلب شود. در این راستا او حکومت پیامبر را به نص خداوند دانسته، اما در باب خلفاء بر مبنای خود خط بطلان میکشد.