نقد «من زئوس هستم» کلیپ مورچه

  • 1395/03/28 - 04:48
در شبکه‌های مجازی افراد ملحدی با نام آتئیست اقدام به انتشار افکار پلید و مادی‌گرایانه خود کرده و بر روی افکار پاک بعضی از جوانان تأثیرات مخربی می‌گذارند. یکی از راه‌های پلید آنان که ظاهرا سرمایه‌گذاری مالی بسیار قوی پشت این مسئله می‌باشد کلیپ‌های انیمیشن «من زئوس هستم» می‌باشد. از جمله کلیپ‌هایی که در این نوشته مورد بررسی و نقد قرار خواهد گرفت کلیپ 144 با موضوع معجزه قرآن (مورچه) می‌باشد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در نظم نوین جهان که توسط انسان‌هایی پلید برنامه‌ریزی می‌شود جوانان به سمت الحاد و عدم باور به خدا پیش می‌روند خطر رواج این تفکر که سابقۀ هزاران ساله دارد بر کسی پوشیده نیست. این اولین بار نیست که ملحدین، ترویجِ عدمِ اعتقاد به خدا می‌کنند در صفحات تاریخ می‌خوانیم که در زمان امام صادق (ع) شخصی مانند ابن ابی العوجاء (که به لحاظ علمی فردی بسیار قوی بوده است) در مسجد پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌نشسته و افکار و آراء باطل خویش را ترویج می‌کرد. امام صادق (علیه‌السلام) با تجهیز علمی اصحابی مانند هشام بن حکم و مفضل‌بن‌عمر به شبهات بی‌اساس این فرد جواب‌هایی مستدل و متقن می‌دادند. این شیوه برخورد امام صادق(علیه‌السلام) با ملحدین به ما می‌آموزد، مؤمنین باید اعتقاد خود را از راه عقل به دست آورند تا کسی به راحتی آن‌ها را فریب ندهد و اعتقادات آنان را متزلزل نسازد و ثانیا جواب‌هایی فاخر برای شبهات آنان داشته باشند.

در شبکه‌های مجازی افراد ملحدی با نام آتئیست اقدام به انتشار افکار پلید و مادی‌گرایانه خود کرده و بر روی افکار پاک بعضی از جوانان تأثیرات مخربی می‌گذارند. یکی از راه‌های پلید آنان که ظاهرا سرمایه‌گذاری مالی بسیار قوی پشت این مسئله می‌باشد کلیپ‌های انیمیشن «من زئوس هستم» می‌باشد. از جمله کلیپ‌هایی که در این نوشته مورد بررسی و نقد قرار خواهد گرفت کلیپ 144 با موضوع معجزه قرآن (مورچه) می‌باشد:

نکته: در این نوشته سعی شده است اشکالاتی که به کتاب الله العزیز، القرآن الکریم توسط این گروه شده است بررسی و سپس نقد شود و بررسی دیگر اشکلات به دلیل اطالۀ کلام از عهدۀ این نوشته خارج است.
مقدمۀ اول: «حطم» طبق تعریف راغب اصفهانی یعنی شکستن شیء را گویند.[1]
مقدمۀ دوم: معجزه ثبوت چیزی است که معمول و عادی نباشد و یا نفی چیزی است که معمول و عادی نیست بشرطی که همراه خرق عادت و مطابق دعوای نبوت باشد.(البته این بنا برفرض قبول مقدمات دیگری مثل ثبوت خدا و ... است که در این مختصر نمی‌گنجد.)[2]
مقدمه سوم: بر اساس آیات قرآن و روایات اسلامی، منشأ علم پیامبران علم لایزال الهی است؛ علمی که به واسطه فرشته وحی در بیداری، یا رؤیای صادق، و یا توسط پیامبران پیشین و مانند آن‌ها، به پیامبران داده می‌شد. این علم را در اصطلاح «علم لدنی» (علم خدادادی) می‌گویند؛ قرآن درباره حضرت داوود و حضرت سلیمان (علیهماالسلام) می‌فرماید: «وَ لَقَدْ آتَینا داوُدَ وَ سُلَیمانَ عِلْماً وَ قالاَ الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی فَضَّلَنا عَلی کثِیر مِنْ عِبادِهِ الْمُؤْمِنِینَ.[نمل/15] ما به داود و سلیمان علم قابل ملاحظه‌ای بخشیدیم، و آن‌ها گفتند: حمد از آن خداوندی است که ما را بر بسیاری از بندگانش برتری بخشید.» (البته این بنا برفرض قبول مقدمات دیگری مثل خدا و ... است که در این مختصر نمی‌گنجد.)
مقدمه چهارم: حضرت سلیمان (علیه‌السلام) طبق آیه « وَوَرِثَ سُلَيْمَٰنُ دَاوُۥدَ ۖ وَقَالَ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ عُلِّمْنَا مَنطِقَ ٱلطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِن كُلِّ شَىْءٍ ۖ إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ ٱلْفَضْلُ ٱلْمُبِينُ. [نمل/18] و سلیمان وارث داوود شد، و گفت: ای مردم! زبان پرندگان به ما تعلیم داده شده، و از هر چیز به ما عطا گردیده؛ این فضیلت آشکاری است.» دارای علم زبان حیوانات بوده‌اند.
مقدمه پنجم: منظور از نطق حیوانات چیست؟ ما از جهان حيوانات اطلاعات زيادى در دست نداريم، و با تمام پيشرفت‌هايى كه در اين زمينه شده، هنوز ابهام‌هاى فراوانى بر روى آن سايه افكنده است. در تفسیر نمونه آمده است: در آيات فوق، [3] اشاره به نطق پرندگان و ميزانی از درک و شئون برای آنان شده است.
بی‌‏شک پرندگان (مانند ساير حيوانات) در حالات مختلف صداهای گوناگونی از خود ظاهر می‏‌سازند که با دقت و بررسی، می‌توان از نوع صدا به وضع حالات آن‌ها پی‌برد، کدام صدا مربوط به حالات خشم است و کدام رضا، کدام صدا دليل بر گرسنگی است، و کدام نشانه تمنی؟ با کدام صدا بچه‏‌های خود را فرا می‌‏خواند و با کدام صدا آن‌ها را از بروز حادثه وحشتناکی خبر می‌‏دهد؟
اين قسمت از صدای پرندگان، مورد هيچ‌گونه شک و ترديد نيست، و همه کم و بيش با آن آشنا هستيم. ولی آيات اين سوره ظاهراً مطلبی بيش از اين را بيان می‏‌کند،(دقت شود) بحث از سخن گفتن آنان به نحو مرموزی است که مطالب دقيق‌تری در آن منعکس است، و بحث از تفاهم و گفت‌گوی آن‌ها با يک انسان است، گرچه اين معنی برای بعضی عجيب می‌‏آيد، ولی با توجه به مطالب مختلفی که دانشمندان در کتاب‌ها نوشته‌‏اند و مشاهدات شخصی بعضی در مورد پرندگان مطلب عجيبی نيست.
ما از هوش حيوانات مخصوصاً پرندگان مطالبی عجيب‌تر از اين سراغ داريم. بعضی از آن‌ها چنان مهارتی در ساختن خانه و لانه دارند که گاه از مهندسين ما پيشی می‌گيرند!
بعضی از پرندگان چنان اطلاعاتی از وضع نوزادان آينده خود و نيازها و مشکلات آن‌ها دارند و چنان دقيقاً برای حل آن‌ها عمل می‌کنند که برای همه ما اعجاب‏‌انگيز است. پيش‏‌بينی آن‌ها درباره وضع هوا حتی نسبت به چند ماه بعد، و آگاهی آن‌ها از زلزله‌ها قبل از وقوع آن، و حتی پيش از آن‌که زلزله‌‏سنج‌های ما خفيف‌ترين لرزش‌ها را ثبت کنند معروف است. تعليماتی که در عصر ما به حيوانات داده می‌‏شود، و کارهای خارق‌العاده آن‌ها را در سيرک‌ها بسياری ديده‌‏اند، که حاکی از هوش شگفت‏‌انگيز آن‌ها است. کارهای شگفت‏‌آور (مورچگان) و تمدن شگرف آن‌ها. آگاهی (پرندگان مهاجر) که گاه فاصله ميان قطب شمال و جنوب را طی می‌‏کنند، از وضع راه‌ها در اين مسير فوق‌العاده طولانی.
اطلاعات فوق‏العاده (ماهيان آزاد) در مهاجرت دست‌جمعی در اعماق درياها عموماً از مسائلی است که از نظر علمی مسلم و دليل بر وجود مرحله مهمی از درک و يا غريزه و يا هر چه آن را بناميم در اين حيوانات است. وجود حواس فوق‏العاده‏‌ای در حيوانات هم‌چون دستگاه رادار مانند شب‏پره و شامه بسيار قوی بعضی از حشرات، و ديد فوق‏‌العاده نيرومند بعضی از پرندگان و امثال آن نيز دليل ديگری است بر اين‌که آن‌ها در همه چيز از ما عقب مانده‏‌تر نيستند! با در نظر گرفتن اين امور جای تعجب نيست که آن‌ها تکلم مخصوصی نيز داشته باشند، و بتوانند با کسی که از الفبای کلام آن‌ها آگاه است، سخن گويند.(دقت شود)»[4]

باتوجه به مقدمات ذکر شده به اصل مطلب می‌پردازیم:
اشکال اول: مورچه‌ها با زبان دیگه‌ای حرف نمی‌زنند که سلیمان (علیه‌السلام) بخواهد زبان آن‌ها را یاد بگیرد مگه سلیمان از دور بوی ترشح غدد درون ریز مورچه‌ها رو حس کنه؟ دیگه این قصه گفتن‌ها و جمله ساختن‌ها زبان انسانه نه زبان مورچه؟

بررسی و نقد: در مقدمات بالا گفته شد که منظور از نطق با حیوانات نطق کلامی انسان‌ها نیست، یا حرکات و صداهای گوناگون نیست که در شرایط مختلف از خود سر می‌دهند مثلا با کدام صدا بچه‏های خود را فرا می‌‏خواند؟ و با کدام صدا آن‌ها را از بروز حادثه وحشتناکی خبر می‌‏دهد؟ و... بلکه تکلم مخصوصی دارند، که در این‌صورت با کسی که از الفبای کلام آن‌ها آگاه است، سخن می‌گویند، علامه طباطبایی ذیل «منطق الطیر» در این‌باره دو دلیل ذکر می‌فرمایند: «ولى آن‌چه مسلم است، مقصود از منطق طير در آيه شريفه اين معناى ظاهرى نيست، بلكه معنايى است دقيق‌تر و وسيع‌تر از آن، به چند دليل:
اول اين‌كه: سياق آيه گواهى مى‏‌دهد بر اين‌كه سليمان (علیه‌السلام) از نعمتى حديث مى‏‌كند كه اختصاصى خودش بوده و در وسع عامه مردم نبوده، كه به آن دست يابند و او كه بدان دست يافته به عنايت خاص الهى بوده است. و اين معناى ظاهرى كه براى منطق طير كرديم چيزى نيست كه غير از سليمان كسى بدان دست نيابد، بلكه هر كسى مى‏‌تواند در زندگى حيوانات دقت نموده زبان آن‌ها را بفهمد، (كه مثلا چه صدايى علامت خشم، و چه صدايى علامت رضا است، چه صدايى علامت گرسنگى و چه صدايى علامت تشنگى و امثال آن) است.
دليل دوم اين‌كه: محاوره‏‌اى كه خداى تعالى در آيات بعدى از سليمان و هدهد حكايت فرموده، متضمن معارف عاليه‏‌اى است كه در وسع صداهاى هدهد نيست، چون صداهايى كه اين حيوان در احوال مختلف از خود سر مى‏‌دهد انگشت شمار است و اين چند صدا كجا مى‏‌تواند كسى را از راه تركيب آن‌ها با هم به اين معارف دلالت كند؟
آرى در كلام اين حيوان ذكر خداى سبحان و وحدانيت او و قدرت و علم و ربوبيتش و عرش عظيم او و نيز ذكر شيطان و جلوه‏‌گرى‏‌هايش در اعمال زشت و هم‌چنين ذكرى از هدايت و ضلالت و مطالبى ديگر آمده و از معارف بشرى نيز مطالب بسيارى چون پادشاه سبا و تخت او و اين‌كه آن پادشاه زن بود و قوم او كه براى آفتاب سجده مى‏‌كردند، آمده و سليمان (علیه‌السلام) مطالبى به هدهد فرموده، از جمله اين‌كه به او دستور داده به سبا برود و نامه او را ببرد و در آن‌جا نزد ايشان بيندازد و بعد بنشيند و ببيند چه مى‏‌گويند و چه مى‌‏كنند و بر هيچ دانشمندى كه در معانى تعمق دارد پوشيده نيست كه آگاهى به اين همه مطالب عميق و معارف بسيارى كه هر يك داراى اصول ريشه‏‌دار علمى است، منوط به داشتن هزاران هزار معلومات ديگر است، كه چند صداى ساده هدهد نمى‏‌تواند آن معانى را برساند.
علاوه بر اين، هيچ دليلى نداريم بر اين‌كه هر صدايى كه حيوان در نطق مخصوص به خودش يا در صداهاى مخصوصش، از خود سر مى‏‌دهد حس ما مى‏‌تواند آن را درك كرده و تميزش دهد، به شهادت اين‌كه يكى از نطق‏‌ها كه سليمان (ع) آن را مى‏‌شناخت سخنانى است كه قرآن در آيات بعد، از مورچه بزرگ حكايت كرده و حال آن‌كه اين حيوان صدايى كه به گوش ما برسد ندارد، و نيز سخن ما را تاييد مى‏‌كند كشفى كه اخيرا علماى طبيعى امروز كرده‏‌اند كه اصولا ساختمان گوش انسان طورى است كه تنها صداهايى مخصوص و ناشى از ارتعاشات مادى مخصوص را مى‏‌شنود و آن ارتعاشى است كه در ثانيه كمتر از شانزده هزار و بيشتر از سى و دو هزار نباشد كه اگر ارتعاش جسمى كمتر از آن و يا بيشتر از آن باشد، حس سامعه و دستگاه شنوايى انسان از شنيدن آن عاجز است، ولى معلوم نيست كه حس شنوايى ساير حيوانات نيز عاجز از شنيدن آن باشد، ممكن است آن‌چه را كه ما نمى‌‏شنويم و يا بعضى از آن‌ها را ساير حيوانات بشنوند.
دانشمندان حيوان‏‌شناس هم به عجايبى از فهم دقيق و درك لطيف بعضى حيوانات مانند اسب و سگ و ميمون و خرس و زنبور و مورچه و غير آن برخورده‏‌اند، كه به نظير آن‌ها در اكثر افراد آدميان بر نخورده‏‌اند.
پس، از آن‌چه گذشت، روشن شد كه از ظاهر سياق بر مى‏‌آيد كه براى مرغان منطقى است كه خداى سبحان علم آن را تنها به سليمان (ع) داده بود.»

اشکال دوم: یحطمنکم در آیه «حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِ النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ يَا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ لَا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ. [نمل/18] تا چون به دره مورچه‌ها رسيدند، مورچه‌ای گفت: ای مورچه‌ها به لانه‌هايتان وارد شويد‌، مبادا سليمان و لشگرش پايمال‌تان كنند و خود آگاه نباشند». گفته‌اند که این کلمه «يَحْطِمَنَّكُمْ» به معنای خورد شدن شیشه است. و فقط در مورد خرد شدن شیشه به کار می‌رود اما مورچه‌ها در مورد خودشان به کار بردند. در حالی‌که هیچ یک از مترجمان و مفسران تا به حال چنین علمی را نداشتند و نمی‌دانستند و اون رو پایمال کردن معنا کردند؟

بررسی و نقد:
طبق لغت معنای «حطم» یعنی شکستن شیء نه خورد شدن شیشه. و این‌که در ترجمه آیات، مترجم‌ها معنای (پايمال) برای آن در نظر می‌گیرند، معنای روان آن‌ است نه ترجمه لغوی و البته این‌که به صورت مطلق شما می‌گویید پژهش‌گر علمی آن‌را به معنای شکستن شیشه معنا کرده نوعی تفسیر به رأی است که شما از تحقیق آن پژوهش‌گر کرده‌اید! ضمنا شما دو تحقیق علمی با دو موضوع مختلف را یه کاسه کردید و نقد کردید که این درست نیست! و این نیز بماند که بدن مورچه‌ها سازمان قطعه قطعه‌ای و اسکلت خارجی تشکیل شده دارند که قابل شکستن هستند! (البته موضوع این نوشته در محدودۀ اشکالات شما به قرآن و جواب به آن‌ها است نه دفاع از آن تحقیقات علمی. چرا که معجزه بودن قرآن و این‌که از یک منبع علم لایزال آمده است، برای ما از راه‌های عقلی و نقلی دیگری اثبات شده است و این امر یقینی است. حال چه این تحقیق صحیح باشد و چه نباشد.)

پی‌نوشت:

[1]. المفردات فی غریب القرآن، الراغب اصفهانی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ص 128.
[2]. كشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، علامه حلی، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، 1415 ق، ص350.
[3]. نمل، آیه 16.
[4]. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی و جمعی از نویسندگان، سایت تبیان، سوره نمل، ذیل آیۀ 16.

تولیدی

دیدگاه‌ها

در مورد من زئوس هستم قسمت 194 مطلب بذارید. دارم دیوانه میشم. من اینجا میام اما اگه شد بفرستید ایمیل estekhfarat_yk@yahoo.com

سلام چشم. اما این نکته را در نظر داشته باشید که نقدهای زئوس به اسلام عزیز در تمامی قسمت‌ها جنبه مغالطه ای دارند و با کمی فحص حتی در اینترنت، می توان به پوچ بودن ادعاهای آن دست پیدا کرد. ما نیز تعدادی از این قسمت‌ها را نقد کرده ایم تا جوانان عزیز بدانند که با چشم باز با شبهات روبرو شوند و هر کلامی را سریع قبول نکنند.

سلام شما می‌توانید نقد کلیپ 194 را در لینک زیر در همین سایت بخوانید http://www.adyannet.com/fa/news/19901

سلام. ممنونم.

نقدهای زئوس به اسلام کثیف خیلی هم جنبه فلسفی و منطقی داره دوتا کلیپ نقد کردی دور برت نداره در مورد حرف اخرتم راست گفتی ما با چشم باز اشتباه کردیم این کثافتو قبول کردیم

ادبیات شما نشان می‌دهد که از سر عقده و کینه و احساسات کور قضاوت میکنید. نه عقل و منطق. مانند بقیه آتئیست‌ها.

سلام انمتمتم. کلنگ از آسمان افتاد و بشکست تو کجا و من کجا و آشنایی. خودت فهمیدی چی گفتی. دوست عزیز اگر نقد علمی و منطقی به مطالب بالا دارید بفرمایید وگرنه صرف ادعای کورکورانه و جهالانه که دیگه کار بچه‌هاست

بنده حرف های دیگه و پاسخهایی هم به کلیپ های دیگتون کردم و اون جواب ها نشان از منطق بندست اصلا هم بی ادبی نکردم هر دینی که از یه طرف شعار صداقت بده اما در خلوت سیاست بازی کنه خود به خود کثیف میشه

سلام ناشناس. دوست گرامی بحث ما دین به ما هو دینه اصلا در مورد فضاهای دیگه صحبتی نداریم فعلا

با سلام لطفا نقد قسمتی که درباره خدا وبینهایت میگه رو بذارید همچنین نقد قسمت امکان ک وجوب

سلام. لطفا مشخص کنید، نقد کدام قسمت از کلیپ‌های زئوس(با ذکر شماره کلیپ) را می‌خواهید؟ ولی اگر منظور شما نقد قسمت 180 و 195 است به لینک زیر مراجعه فرمایید. http://www.adyannet.com/fa/news/19354

سلام عزیز اینهایی که میگین هیچ اثباتی ندارن.میگی علم محمد و امامان. نازل شده توسط خدا و جبرئیل هست که کاملا باطله حتی یدونه هم مدرک و اثباتی نه به طور عقلانی و نه به طور علمی ثابت نشده. در ضمن من زنوس هستم تمام کلیپ هاش برای پایه علم و منطق و حقیقته.در حالی دین بر پایه توهم و تخیل ساخته شده.ولی من در کل خدا رو باور دارم میدونم که یه چیزی بزرگ تر و برتر از ما وجود داره. که همه جهان رو هدایت میکنه و دست اونه و هممون بر میگردیم پیش اون. ولی ادیان و مذهب ها همشون پوج و توهم هستن. و هیچ نسبتی با زمان امروز ندارن.ما الان مردم پیشرفته و متمدنی هستیم نیازی به ادیان وحشی و خشن و عادات و رسوم دو سه هزار سال پیش نیاز نداریم اگه بدون تعصب زئوس رو گوش بدین میبینید که حقیقتو میگه و کاملا منطقی هست. ولی چون زئوس خودش هم متعصب به آتئیسم هاست اونم میخواد خدا رو رد کنه. و با علم و منطق وجود خدا رو رد میکنه. ولی در حالی که خدا رو نمیشه با علم و هیچ چیز دیگه ای ثابت کرد. چون خداوند یه موجود فرا طبیعی هست و ما انسان ها هم فانی هستیم. اگه بشه با علم و منطق ما خدارو اثبات یا رد کرد خوب اون خدا نمیشه که دیگه. خدا به اندازه ای قدرت مند هست اصلا نمیشه با علم و ابزار عقل ما ثابت کرد. اگه خدا رو بشه با یه کتاب چند تا کلمه عربی(قران) ثابت کرد خوب اون دیگه خدا نیست که. همه ادیان نا معتبر هستند حتی یک مدرک علمی و منطقی و عقلانی هم ندارن. پاینده باشید

سلام. امین عزیز 1. اثبات علم پیامبران تماما توسط عقل است ولی بعداز اثبات بعضی مسائل دیگر و پیش زمینه هایی دیگر؛ مانند اثبات خدا و سپس اثبات صفات خدا و سپس اثبات نزول پیامبران، و سپس میرسیم به اثبات علم پیامبران. اثبات این سیر به صورت مفصل، در این مختصر نمی گنجد، اما به صورت کوتاه عرض میکنم، بر فرض اثبات وجود خداوند متعال برای شما طبق گفته خودتان، صفات الهی از جمله حکمت باید اثبات شود یعنی خداوند متعال هیچ چیزی را بدون حکمت نیافریده است، و از آفرینش انسان هدفی داشته است(چرا که در غیر اینصورت نقص برای خداوند متعال است و نقص در خدا راهی ندارد) و حکمت آفرینش انسان سیر او به سوی کمال است، و برای رسیدن به کمال انسان نیاز به راهنما دارد (همان طور که برای رسیدن به مکانی از دیگران که راه را بلد هستند سوال می پرسیم) و این راهنماها همان پیامبران هستند که راه را بلدند، خب این شخص باید علم به راه داشته باشد تا انسان های دیگر را به سرمقصد برساند یانه؟ (البته این دلیل نیاز به اثبات رسیدن پیش زمینه های دیگر میباشد فقط خواستم صرفا به شما بگویم اثبات تمام اینها توسط عقل است نه شرع) 2. تناقضی در کلام شما هست اول می‌گویید خدا را باور دارم و وجود دارد، بعد می گویید نمیشه وجود خدا رواثبات یا رد کرد؟! 3. این که گفتید "من زنوس هستم تمام کلیپ هاش برای پایه علم و منطق و حقیقته" زئوس در بسیاری از کلیپ هاش خدا رو سعی کرده نفی کنه و این با کلام شما که میگید خدارو نمی شه رد کرد نمیسازه پس حداقل در این گونه کلیپ ها زئوس حقیقت را نگفته و منطقی صحبت نکرده. بگذریم که کلیپ های زئوس سراسر دروغ، مغالطه، سفسطه، بازی با الفاظ، و... است که اگه واقعا یکم وجدان و انصاف داشته باشیم، میفهیم. 4. اندیشمندان برای اثبات وجود خداوند بیش از 100 برهان آورده اند. و همه آنها عقلی هستند. اصلا اثبات خداوند فقط و فقط باید توسط عقل اثبات شود چرا که اثبات وجود خدا قبل از اثبات وجود شرع است. البته بعضی از این برهان ها دارای اشکال هستند ولی بسیاری از آنها بدون نقص هستند و به خوبی خدواند را اثبات می کنند. 5. اما این که گفتید "اگه بشه با علم و منطق ما خدارو اثبات کرد اون خدا نیست"، میخوام بپرسم پس چیه؟ البته که میشود خدا را با علم و منطق اثبات کرد. 6. این که گفتید "ولی ادیان و مذهب ها همشون پوج و توهم هستن. و هیچ نسبتی با زمان امروز ندارن.ما الان مردم پیشرفته و متمدنی هستیم نیازی به ادیان وحشی و خشن و عادات و رسوم دو سه هزار سال پیش نیاز نداریم" یعنی زمان قبل مردم متمدن نبودن؟ تمدن خلاصه شده در قرن 21؟ چه فرق بین این انسان و انسان 200 سال پیش هست؟ واقعا یعنی الان هیچ جنگی نیست؟هیچ وحشی گری نیست؟ یعنی الان کشورهای به قول شما متمدن جنگ نمی کنند و یا بانی جنگ و وحشی گری نیستند؟ اصلا مگه دین و یا مذهب برای خواهش و امیال انسانی فقط و فقط است که تنولوژی و صنعت بتواند ما را بی نیاز کند؟ و اصلا یکی از دلایل این که دیگر، پیامبری بعد از حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) نیامده شاید همین رشد فکری انسان ها بوده . یعنی دین به حد اعلای خود رسیده و همین دین و راه می تواند همه انسان ها را به کمال برساند. سربلند باشید

ممنون از روشنگری شما. تا جایی که من دریافت می کنم، زئوس برخلاف ادعای "خداناباوری" که مطرح می کنه، متعلق به جریانی باورمند ولی ضد اسلامی/ضد مسیحی هست. ساخت هر کدوم از این کلیپ های حدودا ۱۰ دقیقه ای، دست کم ۵۰ ساعت زمان می بره که با فرض انجام آن در خارج از ایران، لااقل ۱۰۰۰ دلار هزینه در بر خواهد داشت. آیا باور می کنید جریانی بدون دلیل بیش از ۲۰۰ هزار دلار صرف "روشنگری" کنه بدون چشمداشت به منفعت مادی یا معنوی کلان؟ بگذریم... به عنوان کسی که با فرق ضداسلامی / ضد مسیحی آشنایی نزدیک دارم، نظر شخصی من راجع به جریان زئوس، با توجه به نحوه ی استدلال و کیفیت شبهات، انتساب اون به جریان بهاییت هست.

سلام. زئوس دست به هر مغالطه‌ای و سفسطه‌ای و دروغی می‌زند تا به هدف خود که همان گمراه کردن بچه‌های شیعه است دست یابد.

سلام سلام! من زيوس نیستم ولی عاشق زئوسم! این موجود باستانی از کجا اومده!؟ کیا احضارش کرده اند؟ دوستان اگر مشکلی دارید از مولا و سرورمون بخواهید و او رو شفیع قرار بدهید اگر بخواهید به غیر او و خداوند یکتا مراجعه کنید ایمانتو رو در این دوره وحشتناک آخرزمان از دست خواهید داد خودتون رو رها کنید به پناه خدا که همان ولی خدا حضرت صاحب الزمان محمد بن حسن عسکری یا علی و یا فاطمه

ناشناس جان انشاء الله خودت و پدر و مادرت با زئوس محشور بشین

سلام عاشق زئوس. در طول تاریخ همیشه تقلید کورکورانه و احساسی از بعضی جریان‌ها بوده، شما هم یکی از آن‌ها. در عجبم به کسانی که دیگران را به خردگرایی دعوت می‌کنند اما بویی از خرد نبرده‌اند. امام صادق(ع): «اِيّاكَ اَنْ تَنْصِبَ رَجُلاً دُونَ الْحُجَّةِ فَتُصَدِّقَهُ فِي كُلِّ ما قالَ؛ بپرهيز از اينكه بي‌دليل، كسي را براي خود عَلَم (و بت) كني و هر چه گفت تصديقش نمايي.» لااقل نقدهایی که به این کلیپ‌ها شده را می‌خواندی بعد نظر می‌دادی

کلیپ های زئوس رو من تاثیر نمیگذاره. بعد میام یک جواب دندون شکن واسش پیدا کنم و نقدها رو که میخونم . بخدا بعضی از نقدا اونقدر م ز خ ر ف هست که به خودم میگم نکنه زئوس درست گفته باشه . چرا یه جواب شسته روفته بهش نمیدن. چرا به زبون ساده و با مثالو مصداق دقیق جواب نمیدن. بعدشم به خودم میگم زئوس کیلو چنده مارادونا رو ولش کنید غضنفرو بگیرد گل به خودی نخوریم. واسه من اگه حرف زدن سخت باشه حرف نزدن خیلی آسونه. واسه شمارو دیگه نمیدونم. یا حق

سلام آقای حیدری. صرف ادعا چیزی رو اثبات نمی‌کنه اگه نقدی یا اشکالی دارید به متن، بنویسید. مطمئن باشید بررسی می‌شود. و این را در نظر داشته باشید که دفاع در این مقاله فقط دفاع از اشکالات به قرآن است نه دفاع از مطالب علمی و ... .

حقیقتا دارید در نقدهاتون با کلمات بازی میکنید،با وجدانی بیدار این ایراد بزرگ رو بپذیرید! دارید دقیقا با همون شیوه ای که در طی قرنها به سلاح اصلی و البته بی مایه و بدون عقلگراییه متعصبان دینمدار تبدیل شده به نقد زئوس میرید! روشی که همیشه در حوزه های علمیه تدریس شده و بخشی از علم کلان بوده که آمیخته به سفسطه هم هست! ای مردان حق جو درسته بعضی از کلیپهای زئوس از بنیاد عقلی و منطقی ضعیفتری برخورداره، ولیکن با روشی ساده و طرح سئوالاتی تامل برانگیز حقیقتا چالشی به پا کرده! خوب و بد رو کنار هم ببینید و منصف باشید! ما بسیاری از مسائل در تاریخ اسلام داریم که حقیقتا هیچ دلیلی عقلانی برای پذیرششون نداریم از اصلیترین اعتقادات تا قوانین ساده ی فقهی! فقط و فقط راویت شده اند و بس اونم با دهها راوی در طی قرنها!بعنوان مثال کی میتونه ثابت کنه که اصلا جبریلی بر محمد نازل شده؟؟؟ کدوم شیوه تعقل؟ کدام اسلوب فلسفی؟؟؟ فقط ربطش ندیم به آسمانها که آی این عالم ماوراستو ما چیزی نمیدونیم و ازین حرفا و فقط باید ایمان داشته باشیم بدون سئوال و تشکیک و از این حرفا! این که نشد دلیل عقل پسند کما اینکه قرآن هم در جاهای زیادی به خردگرایی اشاره داره، با تمام نواقص و اشکالاتی که این کتاب داره! یا مثال دیگه: مساله ی قربانی و نذر قبلتر در ایین یهودیت عینا یا با تفاوتهای جزئی بوده و قبلتر از اون هم تاریخ به ما میگه در تمام ایینهای بت پرستی و توتم پرستی و بقولی کفر و الحاد همینطور و یا به اشکال مختلف بوده، چرا باید در یک آیین کامل الهی هم قربانی به درگاه وجود داشته باشه؟؟؟ این رو باید بنا بر کدوم ائدولوژی فکری قبول کرد آخه؟؟ چرا باید یه آیین و مراسم پوچ و بدوی و سراسر خرافی و خشن در یک دین مثلا آسمانی و سراسر رحمت هم وجود داشته باشه؟؟ به چه دلیل؟ چه نتیجه ای باید گرفت؟؟ فقط اجرای دستور خدا شد دلیل؟؟ اونم دستوری که بت پرستها هم بنا بر خرافات اذهان ناقصشون اجرا میکردن؟؟؟ یعنی چه؟؟ یا ماجرای دستورات قتل و کشتارهای خشن در قرآن نسبت به کفار یا حتی اهل کتاب... ببینید سراسر این قضیه اشکاله و دهها سئوال و شبهه و ایراد دیگر... حقیقتا جواب عقل پسندی برای این مشکلات فکری و عقیدتی نیست مگر اینکه بخواهیم با کلمات و اسلوبهای فلسفه کلامی و معتزله و غیره از زیر بار سنگین پاسخ دادن به این اشکالات به روشی غیرمنصفانه فرار کنیم ، مانند آنچه که در بالا من خوندم! اگر مرد میدان مبارزه ی فکری با امثال نقادانی مثل زئوس هستید با سلاح قوی منطق و عقل و روش صحیح و ساده و همه فهم وارد بحث بشید تا مخاطبین از این مباحث به یه نتیجه درست و منصفانه برسن بدون تعصب و بدون ایجاد توهم توطئه در اذهانشون که هر نقد علمی و منطقی رو به جریانات سیاسی و بهایئت و این چرندیات ربط ندن، چیزی که متاسفانه ما ایرانی ها تو اون خبره ایم! این گوی و این میدان! امیدوارم همتون شاد و موفق باشید!

سلام مهدی، فکر کنم شما زیاد تحت تأثیر کلیپ‌های زئوس واقع شدید. شما دارید از وجدان بیدار صحبت می‌کنید؛ تعجب می‌کنم، چون که وجدان توی مرام آتئیست‌ها اصلا پیدا نمی‌شه!!! همین یه طرفه به قاضی رفتن خصوصیت‌های مکتب آتئیست‌هاست. خوشم می‌یاد کم میارند صفات آتئیست‌ها رو بر مسلمانان حمل می‌کنید، زئوس بازی با کلمات می‌کند یا اسلام؟ اسلام مکتبش بر عقل‌گرایی است یا آتئیست‌ها؟ سفسطه خوراک زئوسه یا اسلام؟ بی انصافی در کلمات زئوس موج می‌زنه یا اسلام. بله قبول دارم ایشون اونجایی که قوی صحبت کرده هم بر مسلمانان خورده گرفته نه بر اسلام. (اسلام به ذات خود ندارد عیبی). بله چالش ایجاد کرده، کما این‌که کمونیست‌ها ایجاد کردن و دیگران ایجاد کردن، و اسلان نشان داده خوب بلده از این چالش‌ها بیرون بیاد. // اما این‌که گفتید بعضی مسائل با هیچ دلیل عقلانی سازگاری ندارد؟؟ باید بگویم تا بدانید در اصول دین، اصلا روایت محلی از اعراب ندارند و به اونها توجه نمی‌شود و فقط عقل حکم می‌کند. در فروع دین نیز چهار چیز برای حکم فقهی استفاده می‌شود، قرآن، روایات، عقل و اجماع. پس عقل در همه ی اینها کار برد دارد.(لطفا بدون تحقیق و از روی تعصب حرف نزنید) اما در مورد جبرئیل: ببینید این حرف شما نیست. چون گنده تر از دهن شماست. قبلا این حرف ها رو زدن و اسلام و عقلانیت اسلام، به اون جواب دادن با دلایل قاطع. اگر آزاد مرد هستید آن‌ها را بخوانید.(البته این شبهه مال امروز و دیروز هم نیست. و چون کلامم طولانی می‌شه صرف نظر می‌کنم از جواب دادن. اگر خواستید که جواب بدم کافیه دوباره پیام بدید که فلسفه جبرئیل چیه؟ حتما حتما جواب می‌دم). اما در مورد اشکال به قرآن: بازم دارید تکراری صحبت می‌کنید اگه اشکال جدیدی دارید بفرمایید وگرنه سکوت اختیار کنید. اما در مورد نذر : ببینید اسلام دین تعقل است حالا نمی‌خواهید بر اساس تعصبی که دارید بپذیرید اون یه حرف دیگست. نذر در اسلام یعنی چه؟ انسان می‌تواند برای نیازمندان نذر کند در راه خداوند. این کجاش مشکل دارد؟ آیا شما مخالفید که به نیازمندان کمک شود؟ اما در مورد قربانی: (شما بیشتر رو احساس حرف می‌زنید تا عقل).انسان اشرف مخلوقات است و خداوند همه موجودات دیگر از جمله حیوانات و چهار پایان را برای و او خلق کرده، تا از منافع آنها (گوشت ،سواری، حمل بارهای سنگین و ... )بهره مند شود. ذبح حیوانات در اعیاد و جشن های دینی از دستور الاهی سرچشمه گرفته است و با توجه به ارزشی که حیوانات قابل ذبح (گاو، گوسفند، شتر و ...) در همه زمان ها داشته اند ذبح و قربانی نوعی ایثار و گذشت از مال مورد علاقه است. از طرف دیگر عده ای از بندگان نیازمند سیر می شوند و کمک شایانی به اقتصاد جامعه، به خصوص طبقه ضعیف است. از طرفی جشن ها و اعیاد مذهبی زمان های با ارزشی هستند که در چنین زمان هایی انسان باید بیشتر به یاد نعمت های پروردگار متعال بوده و از او تشکر کرده، سعی کند خود را به او نزدیک سازد. فلسفه ذبح حیوان در جشن ها و مراسم مذهبی قربانی کردن و انفاق گوشت آن (در راه خدا) در بین بندگان خدا به ویژه افراد نیازمند به منظور شکر گزاری از خداوند و قرب به او است. البته اسلام دستور کلی و عمومی ذبح حیوان برای همه جشن ها و مراسم نداده است. و اما این تشبیهی که کردید با دیگر آیین ها درست نیست. اصل قربانی در آیین‌های دیگر انسان است. قربانی کردن انسان در اسلام حرام است. اصلا کشتن نفس در اسلام بیشترین مجازات را دارد. اما در مورد کشتار در قرآن؛ این شبهه هم جدید نیست: ببینید یه سوال؛ شما وقتی که قراره یه نفر بهتون حمله کنه، و قصد جانتون رو داره، نگاش می‌کنید یا میشینید تخمه میشکنید؟ نه هیچ عقلی اجازه نمیده این کار رو بکنید؛ قرآن هم برای این‌که مسلمانان عزم بیشتری داشته باشند دستور به جنگ و کشتن داده. وگرنه شما ببینید در اسلام واقعی حتی خونی به ناحق ریخته نشده، به زنان و بچه‌ها پناه داده می‌شده. اما شما در جنگ های دیگه ببینید به هیچ چیز رحم نمی‌کردند. اصلا اسلام دین رحم و مهربانی و مردانگیست. اما در مورد اهل کتاب، شما کافیه تاریخ رو بخونید، چقدر توطئه کردن بر علیه رسول اکرم و اسلام و مسلمانان. چندبار آن‌ها بخشیده شدند! وقتی که بازم به کارشون ادامه دادن. خب مسلمانان همون کار درست رو انجام دادن. از خانه هایشان بیرونشان کردند. یا در مورد کشتن بعضی افراد بنی قریظه بر قضاوت دین خودشان حکم شد. یعنی در دین خودشان کسانی که این کارها را انجام میدادند همچین مجازاتی داشتند. اون هم بعد از چندمدت که حضرت پیام دادن. که میخواست با صفت مهربانیت خود آن‌ها را ببخشد. ضمنا سلاح اسلام، دوچیز است (کلام قرآن، اهلبیت و عقل) و تا الان هر خصمی را پس زده است. نکته دیگر اینکه باید به نظرات دیگران احترام گذاشت اینجا چاله میدون نیست که به نظرات دیگران بی احترامی کنید. اینجا در فضای آزاد بحث میکنیم با هر عقیده ای که هستیم باید احترام حفظ شود. اگر نقدی دارید که فکر می‌کنید عقلانی است بفرستید وگرنه سکوت کنید بهتر است. سربلند باشید

واقعا واقعا حرف دل منو زدی. من یه بچه مسلمونم. ولی واقعا چرا چرا هیچ کس نمیاد به زبون ساده و منطقی کلیپ های زئوس رو نقد کنه. چرا اونایی که میان نقدش کنن غلمبه سلمبه حرف می زنن. بابا توی این وضعیت زندگی، ما وقت نداریم بریم علوم حوزوی یاد بگیریم تا بتونیم حرفای شما رو بفهمیم. نمیشه شما حوزویون زبون مارو یاد بگیرید؟این همه آخوند و روحانی و علامه و حجت الاسلام فقط نشستن خمس می گیرن از مردم.

جمعی از دلسوزان نشستند کلیپ‌های "من بابای زئوس هستم" را ساختند و آنجا با زبان ساده مغالطه‌ها و دروغهای زئوس را افشا کردند.

متاسفانه اونم هیچی بارش نیست،و با تقطیع کردن پیامها زئوس و کلک زدن ،به جای درست کردن خرابتر کرده اخه یکی نیست به بابای زئوس بگه دوست عزیز کسی کلیپ های تو رو میبنه ک حتما کلیپ های زئوس رو کامل دیده دیگه اینقد تابلو کلک نزن،بیا و جواب واقعی و منصفانه بده تا قبولت کنیم

سلام. شما اگر مایل باشید همین مقاله بالا را با سند و منابع معتبر نقد کنید .... بدون دلیل و سند هر کودکی می‌تواند حرف بزند

سلام زهرا. آیا تمام حربه به اسلام در این زمان فقط زئوسه که همه بنشینند و نقد زئوس بنویسند؟ درثانی همون‌طور که دوستمون گفتند کسانی بودند که کلیپ بابای زئوس رو ساختن. /هدف در این‌جا بحث علمی و نقد علمی به حرف های زئوس است که جز با حرف های علمی و نشان‌دادن مغالطات زئوس میسر نمی باشد.

خوب بود. لطفا نقدهای بیشتری بنویسید

سلام جناب آقای محمد طاها:ا) لطفا حرفهای من رو تفسیر به رای نکنید!من کجا به کسی بی احترامی کردم؟؟؟کجا من چاله میدانی حرف زدم؟؟ نظرات من همین بالاست!لطفا دوباره بخونیدش ولیکن بدون عصبانیت و تعصب! جمله ی "این گوی و این میدان" که نشد ادبیات چاله میدانی ( اگه منظورتون همین جمله بوده). 2) شما بر چه اساسی رای به آتئیست بودن دیگران میدید؟؟؟ بواسطه ی چند تا انتقاد به حق؟!!!لطفا شبیه شمشیر بدستان صدر اسلام سخن نگید! 3) شما در ادبیاتتون عصبانیت داره موج میزنه،و جملات دور از شان یه بحث دوستانه رو بکار بردید،برید بالا دوباره بخونید چیا نوشتید. 4)لطفا به اشکالات اساسی اسلام و قرآن پاسخ عقل پسند بدبد بجای اینکه هی بگید این تکراریه اون تکراریه و فلان چیز از دهنت گندست، برادر عصبانیه من اگر اثبات نزول جبریل بر پیامبر اسلام رو میتونی اثبات عقلانی کنی نه روایی و صرفا جبری "بسم الله" اگر نمیتونی با جملات دور از شانی مثل"گنده تر از دهن شماست" ضعفتون رو در پاسخگویی بیش از پیش برملا نکنید، اون دکتر سروش، بزرگ این مباحث بود که بعد از عمری تحقیق و خواندن آخرش به این نتیجه رسید که نهایتا میشود وحی را رویاهای رسولانه دانست و نه چیز دیگه حالا شما به من میگی گنده تر از دهانته و سکوت کن ؟!! ای افسوس! 5) اولا زئوس و روش سخن گفتنش فی نفسه مهم نیست تا جایی که خلاق عقل و وجدان نباشه (که جاهایی متاسفانه هست) ، بلکه اشکالاتی که از بنیان اسلام مطرح میکنه مهمه، این سخنان میتونه تا جایی روی من تاثیر بگذاره که ذهنمو به فکر کردن درباره اعتقادات اصلی دین واداره، که ببینیم عمری بر چه ایین بودیم، حقیقت یا باطل، و نه بیش از این، کما اینکه سالهاست بنده با بسیاری از اعتقادات خرافی اسلام مشکل داشته ام!!!دوما عقاید انسانها تا بدانجایی محترمه که به انسانهای دیگر هیچگونه آسیب جسمانی و روحانی وارد نکنه حالا عقاید آتئیستی باشه؛ ندانم گرا باشه، عقاید دینی باشه یا هر نوع عقیده ی دیگر! ،سوما همون عقاید اسلامی شما در خیلی جاهاش تاکید داره اجازه قضاوت نابجا در مورد انسانهای دیگر رو ندارید،شما به چه حقی یک طیف انسان با عقاید متفاوت با خودتون رو به بی وجدانی محکوم میکنید؟؟؟ 6) بنده تا دلتون بخواد از مبادی فقه و کتب روایی معروف شیعه از محمدباقر مجلسی بگیرید تا شیخ صدوق احادیث و غیره خوندم،ولی منابع فقهی که شما نام بردید به دلایل قابل اثبات دارای اشکالات اساسی هستن! از اشکالات علمی و روایی و اخلاقی قرآن بگیرید تا جعل احادیث و نوع از استفاده از اجماع در فرعیات! مثلا حلیت المتقین علامه مجلسی که بنظرم یک آبروریزیه برای مکتبی که ادعای عقلانیت داره!یا بحارالانوار و دیگر کتب که خرافات درونشون موج میزنه، پس وقتی این ستونها میلنگن به قوانینی که برپایه ی اینها بنا شدن میشه اعتماد کرد؟؟!! 7)قربانی در آیینهای ابتدایی تمدن بشری فقط انسان نبوده،حیوانات و حتی نباتات هم در بین قربانیان وجود داشته ،به تاریخ تمدنهای بین النهرین تا تمدنهای مشرق زمین رجوع کنید چیزهای خوبی بدست میارید در همین باب، حالا چرا اونها عینا باید وارد ادیان از آسمان آمده بشن؟؟؟ اون آیینها که شیطانی و کفرآمیز هستن! میدونید سالانه چقدر گوشت در مراسم حج در عربستان نابود میشه و دفن میشه؟؟؟ شما حرف از کمک به نیازمندان میزنید با همچین آیینهای سراسر اصراف و بی معنی ی اونهم سالی یکبار؟؟!!! این نگاه کودکانه نیست؟؟؟ کمک میخواهید بکنید بقول آن مثل معروف ماهگیری به بندگان خدا یاد بدید نه اینکه یک عددماهی بهش بدید! آخه چه نعصبی هست بر آیین بیابانهای 1400 سال پیش عربستان یا هر ائین بدویه دیگر؟!!! دستورات 1400 سال پیش باور کنید پاسخگوی نیازهای امروز جوامع پیچیده ی قرن 21 ام نیست، ضمنا نذر کردن یعنی شرط گذاشتن برای خالق، که بنظر بنده بسیار زشت و دون شان پرعظمت خداوند است! 8) اونقدری که قرآن بر قتال و جهاد تاکید داره اگر بر کار و تلاش تاکید میکرد بهشت وعده داده شده اش همینجا روی زمین ساخته میشد( نزدیک 510 آیه مستقیما به قتال و جهاد اونهم بعضا با شیوه های خشن تاکید داره( هر جا یافتید آنها را بکشید تا تسلیم شما شوند- گردنهایشان را بزنید- دست و پاهایشان را بر خلاف هم ببرید) حالا بیایین این آیه های سراسر خشونت رو هم تفسیر کنید یا بهانه براش بتراشید،بابا داره میگه بکشید، این یعنی چی واقعا؟حتما خدا داره میگه در این شرایط بکشید و در اون شرایط نکشید؟؟!! 9)تمدن امروز بشر که زندگی رو اینقدر برای او آسان کرده که شما مراسم حجی رو که صد سال پیش چندین ماه طول مکشید برسی رو تو چند ساعت میری میرسی؛ حاصل تفکر و تعقل بشرینه نه گیر کردن او در صفحات تاریخ در آیینهای خاک گرفته گذشته!! اگر هدف تعالی انسانیت و اخلاقه که بشر فارق از دین هم به این ضرورت رسیده بود، قوانین جزاییه غیر دینی و قوانین مختلف جوامع بشری گویای درک این ضرورت هستن،اینها ربطی به دین ندارن بلکه اینها علم هستند،یعنی یافته های عینی و حسیه بشری و نه دستورات اجباری یک آیین! 10) آنچه که تحفه ی ادیان برای بشریت بود چه بوده جز جنون خودخواهی و محق بودن در بین پیروانش(بلانسبت شما انسان شریف) و خونریزی و قتال وجهاد بعناوین مختلف در طول تاریخ خونبارشون! نگاهی به تورات بندازید ببینید چه ها میکردن یهودیان بنام دین، چه خونها ریخته میشد،از فتح خونبار سرزمینهای مختلف در صدر اسلام بگیرید تا کشتار درون دینی در طی قرنها( از کشتار شیعیان بدست خلفای ظالم عباسی تا سلاطین ستمگری مثل سلطان محمود غزنوی تا کشتار وحشتناک سنی ها توسط بعضی از پادشاهان متعصب و خنریز صفوی و دهها مورد درون دینی دیگر و یا جنگهای بین ادیان ازجمله کشتار مسلمین توسط مسیحیان در جنگهای صلیبی یا بالعکس توسط سلاطین عثمانی در قرون اخیر، از جمله کشتار وحشتناک یکی از جزایر یونان در همان دوران شکوه آن امپراتوری و یا کشتار وحشتناک یهودیان توسط مسیحیان یا قتل بسیاری از انسانهای آزاد اندیش توسط ارباب کلیسا در دروان سیاه انگیزیسیون و کل دوران قرون وسطی! اینها بنا بر گواهی تاریخ همه سبقه مذهبی داشتن و بنا بر پایه های اعتقادی هر کدام از این دینها اتفاق میافتادن! این هدیه ی گرانبهای ادیان برای بشریت بودن! کشتار و عقب ماندگی! راه درست و باشکوه زندگی در رو هر دوران از تمدن بشری رو نیازهای آن دوران بنا بر خرد جمعی تعیین میکنه و باید بکنه نه پایبندی به اعتقادات بی پایه ای که به درد گذشتگان شاید میخورده! این که دیگه اظهر من الشمسه!اگر نپذیریم دیگه داریم به جنگ خرد و منطق میریم!! 11) امروزه دیگه بر همگان روشن شده که آدمکشان و جنایتکارانی مثل گروه های داعش و القاعده و غیره سگان دستاموز نظام سلطه ی جهانی هستن، شکی توش نیست، ولیکن آیا ببینیم چگونه میشه انسانی رو تا این حد به جنون جنایت سوقش داد؟! وقتی بی تعصب نگاه میکنیم متاسفانه میبینیم که نظام فکری و ایدئولوژی جهاد و قتال در قرآن و اصل اسلام حقیقتا بالذات آماده تبدیل شدن به چنین اندیشه های جنایتکارانه هستش! مگر داعش جنایتکار داره بیرون از قواعد اسلام عمل میکنه؟! نه متاسفانه؛ حداقل اینه که بسیار شبیه به مهاجمین صدر اسلام دارن عمل میکنن، بعنوان مثال در ماجرای بنی قریضه حضرت علی ابن ابیطالب حدود 700 انسان میکشه، چیزی که آقای خمینی هم در یکی از سخنرانی هاش اون واقعه ی تاریخی رو رسما تائید کرده! چه نتیجه ای باید گرفت؟؟؟ یا جنایتهای خالد بن ولید که از طرف ابوبکر به شام اعزامش شده بود و تجاوز به آن زن شوهر دار و کشتن شوهر او یا جنایات بیشمار لشکریان عمر در فتح ایران و سایر سرزمینهای غیر اسلامی و دهها جنگ خونبار دیگه که فوج فوج انسان بیگناه در اون کشته میشدن! میدونید در خراسان چه تعداد انسان بیگناه در فتح آنجا در زمان خلافت معاویه کشته شدن؟!!یا در جنگ قادسیه؟؟نکنه باز میخوایید توضیح و تفسیر کنید که آی آن به این دلیل بود و این به آن دلیل؟؟؟ این اسلام دین رحمته؟؟!! بابا اینکه همش تهاجم به دیگر سرزمینها و قتل و کشتار شد که! یکبار قرآن رو بفارسی بخونید با آرامش و بیطرفانه و بدون تعصب بینید چی دستگیرتون میشه! اونهمه ایه از قتال و جهاد باید هم زمینه ساز این خونریزی ها باشه! هرگونه بخوایید توجیه و تفسیر کنید نمیتونید از زیر بار سنگین این تاریخ خونبار فرار کنید و بگید دین مهربانیست! دوست من در این دین اگر بگی نه یا باید گردنتو بزنن و خانوادتو ببرن در بازارهای مدینه بفروشن یا جزیه بدی با خواری و ذلت ! اگر در این زمانه این اتفاق نمیفته دیگه لطف پیشرفت تمدن بشریه، کما اینکه نادانهای جنایتکاری مثل داعش چنین هم کردن تو قرن 21 ام !حالا هی با تعصب مخالفت کنید، تاریخو که نمیشه پاک کرد یا نادیده گرفتش! همون تاریخی که میگه شخصی بنام محمد همچین دینی رو در عربستان آوورده همونم میگه که این جنایات شرم آور در طی این 14 قرن به دلیل اعتقادات این دین رخ داده!اگر ادیان بجای جنون خودخواهی و بجای اینکه هر کدوم خودش رو محق و اون یکی رو باطل فرض نمیکرد و به پیروانش تعامل با انسانهای با اندیشه ی متفاوت رو بیشتر تاکید میکرد شاید بسیاری از این اتفاقات رخ نمیداد در طول تاریخ ادیان و امروز جهانی بهتر و انسانیتر داشتیم ! من دیگه در مورد اشکالات عقیدتی شرم آور دیگه که بعضا در قرآن هم وجود دارن صحبتی نمیکنم و به بعضی هاشون اشاره میکنم: 1.ماجرای ادامه برده داری در اسلام و عدم حرمت آن در قرآن (که پاسخهای بسیار سخیفی بعضی از به اصطلاح "بزرگان" به اون دادن،که بسی تاسف بار و کودکانه ست)، این چه دینیست که در آن اشرف مخلوقات خرید و فروش میشده در بازارهای مرکز حکومتش به بهانه غیر مسلمان بودنشون یا در آیه ی 178 سوره ی بقره خدا عملا تو گفته هاش حر رو از عبد جدا کرده!!! ای وای 2. ماجرای کنیزان و اسرایی که از جنگها بدست میومد و آزادی رابطه ی جنسی با اونها( کام گرفتن از انها باکی نیست) 3. رعایت نشدن حقوق زن در اسلام و به اندازه یک ملعبه جنسی پایین آمدن ارزش زن و بعنوان جنس دوم به اونگاه کردن(الرجال قوامون علی النساء و....) 4.بنوعی انگار خسته شدن خدا از تعدد تزویج پیامبر و آزاد گذاشتن فقط کنیزان بری او( ایه ی 52 سوره احزاب) انگار که کنیزکان حقیقتا از دایره ی ادمیزاد خارجند! شرمست بر بشریت این نگاه 5.آیه ی بسیار تاسف بار 24 سوره ی نساء که اجازه ی نکاح با زنان شوهردای که متصرف شده ن رو میده، یعنی تو جنگی چیزی زن شوهردای گیر آووردی مال توئه!!! واقعا شرم آوره!6. نگاه بسیار انسان مابانه به خدایی که خشم میگیره، چیزی شبیه فحش برزبان جاری میکنه( در سوره ی قلم)، مکر و حیله میکنه،جباره و.....و بسیار مشکلات اساسی از جمله اشتباهات علمی که بماند! فقط نیاییم توضیح و نفسیر بی اساس ارائه بدیم انگار ما فکر خدا رو مخونیم و تو ذهنشون بودیم اینها رو فرستادنی که بیاییم بگیم منظورش این بوده یا اون بوده!!!! نه این راهش نیست، کما اینکه خداوند بارها در قرآن تکرار کرده که ما این قرآن رو به زبانی ساده فرستادیم یعنی همه فهم و در آیه ی 7 سوره ی ال عمران خداوند علنا میگه "کسی تاویل متشابهات را نمیداند جز خدا"، محکمات هم که تکلفشون روشنه! من دیگه بحثی با شما ندارم چون بعید میدونم به نتیجه ای برسیم، شما بدجور به این اعتقادات قدیمی پایبندید و تعصبات اجازه نمیده هیچ ایرادی رو بپذیرید همانطور که در پیام قبلی چنین نشون دادید!عقل و اخلاق اجازه ی بحث و تبادل افکار در حد بیش از این رو نمیده! به امید جلوه ی ابدیه حقیقت بر ذهن و وجدان تمام انسانها. شاد و موفق باشید!

سلام علیکم آقای مهدی. 1. اصل در پیش من احترام به دیگران است واگر ببینم کسی احترام خودش را نگه نمی‌دارد به او تذکر می‌دهم. منظور من «... چرندیات ربط ندن» بود. بخوانید.2. دوست من. عزیز بزرگوار (اگه به خودتون نمیگیرید) منظور بنده از آتئیست‌های بی انصاف زئوس است. شما در این شک دارید که زئوس آتئیست است؟ 3. بازم میگم شما مهدی بزرگوار مخاطب بنده نیستید بلکه مخاطب کلمات بالای من زئوس و داردسته‌اش می‌باشد میتواند بروید بالا و بخوانید. بله باید تعصبی صحبت کرد در مقابل این‌ها که دارند با مغالطه و سفسطه صحبت می‌کنند و جوان ما را گمراه می‌کنند. اصلا یکی از راه های مناظره جدل احسن است. بله باید جدی بود باید غضب ناک بود، چرا که احترام در مقابل این گرگ صفتان مشکلی را حل نمی‌کند(بازم میگم منظورم شما نیستید، آن‌هایی مخاطب من هستند که این پیام‌ها را رصد می‌کنند.) 4. امام در مورد نکته چهارمتون؛ دوست عزیز باید بدونید که این نظریه سابقه ای بیشتر از این ها دارد. مثلا زمان خود پیامبر مشرکان مکه همین اشکال را به ایشان می‌گرفتند. در طول تاریخ نیز کسانی بودن که این اشکال را می‌گرفتند اساسا شبهاتی که الان می‌شود در طول تاریخ مثل آن را پیدا می‌کنید، حالا رنگ و لعاب آن عوض شده اما شما برای اطلاع بیشتر در مورد رویای رسولانه به این لینک مراجعه کنید«http://www.adyannet.com/fa/news/19964» مقاله در همین سایت است تا آخر بخوانید لطفا. (نقدی بر کلیپ زئوس) 5. دوست عزیز، من که گفتم خرافات اسمش روشه یعنی خرافات. یعنی اون چیزی که مردم آن را با ذهن خودشون ساخته و پرداخته می‌کنند و به خورد دین میدهند و توجیح می‌کنند. بله ما هم قبول داریم که خرافاتی به مرور زمان در طی تاریخ به اسلام وارد شده و اینها خلاف عقل هستند. ما هم در این‌جا با زئوس توافق داریم ولی مشکل این‌جاست که زئوس آن‌را به اسلام ربط می‌دهد. یا بعضا به خدا ربط می‌دهد. که بتواند خدا را رد کند. 6. خوشحالم که شما این کتاب ها را می‌خوانید. فقط سؤال من اسم منبعی رو بردم؟؟؟ کدوم منبع قابل اشکال است؟؟؟ اما در مورد قسمت دوم نکته تون باید بگم منابع شیعه به این‌‌دو کتاب محصور نمی‌شوند. ما کتب اربعه را داریم. و کتب دیگر. که همه‌ی این‌ها با آیات قرآن بررسی می‌شوند. از لحاظ رجالی بررسی می‌شوند. از لحاظ متن بررسی می شود. و عقل در مورد آن تصمیم می‌گیرد. بله ممکن است احادیثی در این‌گونه کتب مشکل داشته باشد که خود علماء نیز به آن اذعان دارند. اصلا تا اونجایی که به ذهنم می‌رسد علامه مجلسی در ابتدای کتاب بحار در تمثیلی کتاب خود را این‌گونه یاد می‌کند و می‌گوید این کتاب مانند دریایی است که در آن گوهر و ماهی لذیذ پیدا می‌شود و جانواران دیگر نیز پیدا می‌شود. یعنی خوب و بد در آن هست. حال علم رجال می‌خواهد که خوب را بکشاند بیرون. علم اصول می‌خواهد که بکشد بیرون. علم حدیث. علم منطق. علم نحو و صرف می‌خواهد که خوب و بد را جدا کند. علماء نیز همین کارها را می‌کنند.7. منم گفتم اصل این است که انسان قربانی شود. ولی دیگر چیزها نیز قربانی می‌شود من در بیان تفاوت ها بودم. ضمنا اساس این قربانی ها را من در پیام قبلی نوشته ام. اما در مورد اثبات؛ ببینید امر قربانی در حج یک امر واجب و به صورت تعبدی است بله حکمت هایی برای آن ذکر شده است و این امرهای واجب بعد از این‌که وجود خدا اثبات شد، بعد صفات و اوصاف باری تعالی اثبات شد، و بعد لزوم وجود پیامبر اثبات شد سپس اوامری که شرع نیز گفته است ثابت می‌شود. (و همه ی این نیاز به بحث های طولانی دارد.) اما در مورد این‌که اسراف می‌کنند در این گوشت‌ها یا این‌که اسراف نیست باید انسان‌ها چاره کنند. ضمنا دیدگاه شما در مورد نذر درست نیست چون ما نذرهایی داریم که فرد هیچگاه شرطی نمی‌گذارد مثلا نذر می‌کند که هر سال به 100 نفر غذا دهد همین. اگر چه گاهی شرط در کنار آن می‌آید. البته این شرط گذاری را خدا جایز دانسته یعنی معامله‌ای دوطرفه که خود شارع مقدس مهر تایید بر روی آن زده است. 8. در مورد آیات قرآن لطفا به شأن نزول آن‌ها رجوع کنید مطمئنم متوجه می‌شوید که جریان از چه قرار است. ضمنا جهاد یعنی کار و تلاش برای حفظ دین، ناموس، خاک، نه چیز دیگر. 9. ببینید دوست من خداوند نیز ابتدئا به جست و جو راه حق دعوت کرده و سپس فرموده اگه با عقل پذیرفتی که اسلام حق است. و پیامبر او را پذیرفتی این واجبات را انجام بده پس این‌ها امر تعبدی هستند که شارع بر اساس مصلحت و مفسده آن‌ها را چیده. 10 ببینید کشتار و جنگ هایی که نام بردید از دین نیست! این‌ها همان تفکر جهالت است که بر روی افراد با دین تاثیر گذاشته! حالا من یه سوال می‌پرسم، جنگ های جهانی اول و دوم که بالغ بر 90 میلیون نفر کشته شده اند بر سر دین بوده؟ یا دین مشوق آن‌ها بوده! نه این خودخواهی انسان است که این جنک ها را به راه می‌اندازد. کشت و کشتار به راه می‌اندازد. لطفا جهالت انسان، خودخواهی انسان، و جاه طلبی انسان را به پای دین نگذارید. شاید دوباره توی ذهنتون بیاد که قرآن گفته جنگ و کشتار. بازم میگم به شأن نزول دقت کنید قرآن چه موقع می‌گوید جنگ چه موقع می‌گوید بکشید. مطمئن بعد از کلی پیام‌های رافت و مهربانی است حالا به نظر شما مشرکان مکه را که داشتن میومدن اسلام رو نابود کنند نباید کشت؟ یا مثالی که قبلا زدم شما باشید میشینید توی خونه و تخمه میشکنید نه مبارزه می‌کنید و میکشید چون چیزهای مهم تری دارید دین، ناموس، خاک. اما در مورد نکته 11. باید بگم که این همونه که گفتم. اصلا ببینید دوست گرامی. ببخشید این رو میگم شما همون تفکر رو دارید که داعش داره. یعنی داعش می‌گه عملم در قران آمده و شما هم می‌گوید قرآن همچین چیزی گفته و این اشتباه مشترک شماست. شما ببینید در الان نه تنها مسلمانان بلکه مردم دنیا در ادیان مختلف و بی‌دین‌ها فرق بین اسلام داعشی و غیر داعشی می‌گذارند. داعش قرائتی از اسلام دارد که بر اساس جمود و تفکر غلط خود است ولی تفکر اسلام مهربان که بر اساس روایات و آیات است چیز دیگری است. یعنی ما می‌بینیم فلان آیه جنگ در فلان زمان آمده که مثلا مشرکین دارن حمله می‌کنند خوب طبیعتا باید دستور به کشتار و سریع العمل بودن دهد وگرنه اسلام با خاک یکسان می شد. ولی داعش آن را برای همه ی مواقع بسط می‌دهد. (این فقط یک مثال بود) اما درمورد بنی قریظه شما می‌توانید به این لینک مراجعه کنید:«» اما در مورد 1. در مورد برده داری. ببینید اوامر و نواهی در اسلام بر اساس مصلحت داشتن یا مفسده داشتن یک چیز است. این‌که برده داری در اسلام حرام نشد و پابرجا بود شاید به خاطر مفسده نداشتن بوده. البته بگویم که حضرات معصومین چقدر تشویق به برده آزاد کردن می‌کردند. و اصلا ببینید کفارات روزه برده آزاد کردن است این یعنی تشویق به آزاد کردن برده. و ببینید به نه نظر بنده (این یک نظر است همین و بس) اینکه برداری در عصر حاضر وجود ندارد به خاطر دین است. چرا که دین مردم را به این سمت سوق داده که برده آزاد کنند. خب بلاخره در قبل از اسلام در زمان خیلی بیشتر قبل این امر بوده و باید این به صورت فرهنگ شود که کم کم برچیده شود. 2 . در مورد کنیز گرفتن. ببینیید در اسلام در اکثرا موارد با کنیز مثل یک زن آزاده رفتار می‌شود. مثل این‌که باید عده نگه دارد یعنی مثل یک زن طلاق داده. پس زنی که شوهرش در جنگ مرده و هیچ سرپناهی ندارد باید عده نگه دارد و نمی‌شود یک مرد در همان موقع با او نزدیکی کند. عین طلاق. فقط یه اختلاف دارد و آن‌هم در قبل توضیح داده شد. 3. این نکته تون غیر منصفانه است. شما نگاه کنید به نگاه غرب در مورد زن، اصلا الان زن در غرب یک برده جنسی است. برده ای که بعد از استفاده مثل یک تفاله اون رو دور میاندازند. ولی نگاه اسلام عکس این قضیه است. اما در مورد آیه به تفاسیر مراجعه کنید(فقط اینو بگم که منظور زیر دست نمی‌باشد حتما بخونید توی تفاسیر.) 4. در مورد تعدد زوجات بر اساس فطرت انسانی است همین. شما لازم است به کتاب های روانشناسی مراجعه کنید در این مورد. 5. در مورد این قبلا توضیح دادم. 6. این نگاه اصلا در بین اسلام واقعی حاکم نیست. در مورد این‌که به این بحث ادامه بدید مختارید سربلند باشید

خدا همه مارو هدایت کنه. تو این جامعه که پر از شیخ و آخونده هیچ کس یه جواب منطقی نداره. خدایا خودت گفتی توی قرآن که من بندگانم رو هدایت می کنم. ما که چیز بدی نمی خوایم. ما توی این اوضاع سخت زندگی، بی پولی و هزار جور مشکل دیگه، دنبال خودتو هستیم. ما که اون قدر دلمون سیاه نشده که مارو توی این آشفتگی های ذهنی رها کنی. مگه نمی گی از رگ گردن به ما نزدیک تری. پس چرا اینقدر باهات فاصله دارم که گاهی وقتا حس می کنم نیستی. من که توی زندگیم به هیچ کس آزاری نرسوندم که سزاوار این دوری باشم. خدایا به چی اعتماد کنم؟ به حرفای مردم گذشته که نمیشه اثباتشون کرد یا به علم که هر روز ممکنه تغییر کنه؟ یا به عقل که ناقصه؟ خدایا خسته شدم از بس توی نمازام تصورت کردم. نمیشه یه جور دیگه خودتو نشون بدی؟

اگر "من" وارد لجنزار شدم، دیگر نباید انتظار داشته باشم که لباسم پاک بماند. انسانی که به هر دلیلی وارد محیط ناپاک شود، طبیعتاً با معضل آلودگی جسم و جان مواجه می‌شود. برای ما دعا کنید.

سلام زهرای گرامی. سپاس‌ ازینکه این سایت رو برای درد و دل انتخاب کردید! ضمنا؛ صرف حرفای مردم گذشته و نبودن دلیل برای اثباتشون نمیشه حرف علمی ک! ثانیا؛ همون حرفای مردم گذشته اکثرا با ده ها دلیل عقلی اثبات شده اند فقط چشم بینا لازم داره. اصلا حرف آخر که گفتید «علم که هر روز ممکنه تغییر کنه....» ناقض حرف های قبلی تون هست.

سلام..زهرا خانم راه شناخت خدا از مجرای نگاه ناقص،پر ایراد،بدوی و کودکانه ی ادیان نمیگذره و دقیقا چون سالهاست ما ضمیر ناخوداگاهمون با تربیتها و اعتقادات صرفا باورکردنیه پراشکال دینی انباشته شده عقلمون مجال شناختن خداوند رو نیافته چون اون رو با اعتقادات صرفا باور کردنیمون دریافتیم نه با اندیشیدن و تحلیل،و زمانی که کمی بخود میاییم و بندها رو از دست و پای عقلانیت باز میکنیم،ترسهای موهوم القا شده رو به کناری مینهیم و اندیشه میکنیم و کمی به ندای وجدان حق جو گوش میدیم میبینیم ای وای بر ما،ما فریب خوردگان بزرگ تاریخیم هر چه به ما میگفتند یا دروغ بوده یا پر از ایراد و از ذهنهای ساده و بعضا بیمار شده از تعصبات و جهل دوران نشات میگرفته،تاریخ ادیان و رفتارهای دینی در طول تاریخ 5 الی 6 هزار ساله ادیان بخصوص در تمدنهای بین النهرین گواهی بزرگ بر این مدعاست! انسان باورمند جداست از انسان اندیشمند اخلاقگرا! متاسفانه هنر ادیان ساختن انسانهای باورمندی هستش که حق تشکیک واقعی و تعقل در مورد اصول باورهاشون رو ندارن،شاید شعارش رو ادیان و مذاهب بدن ولی در عمل با چنین مقوله هایی بعضا برخوردی خشن دارن که اینهم از تناقضات بزرگ درون دینیست! بقول موریس مترلینگ" روحانیون دینی چنان از خدا و صفات و عملکردش قاطعانه سخن میگن که انگار ناهار رو با خدا خوردن" پس بکوشیم انسان اندیشمند اخلاقگرا باشیم نه آدمی صرفا باورمند! این شیوه اعتقادی بر اساس اندیشه و اخلاق میتونه ما رو به ارامش روحی و روانی و معنوی رهنمون باشه چون تکلیف هر کس به اندازه نیروی تعقل و درک و دریافتهای عقلی و باطنی اوست و نه بیشتر که البته این قابل رشده در بستر زمان!پس نباید به تعاریف ادیان از خداوند دلخوش کرد؛ چون خلاف معیارهای عقلانیست و قابل اثبات نیستن و فقط در دایره ی کلام هستن و سفسطه گون پس ابدا روح انسان رو اقناع نمیکنن!خدا رو باید با عقل و وجدان حق جو دریافت نه با تعاریف کودکانه ای که او را بیشتر شبیه انسانی نشون میده که اونطور نیست،چون کسی رو به بارگاهش راه نیست، او ناشناخته ترین وجود جهان هستیه،پس هرگونه تعریف مطلق از او کاملا غیرمنطقی و باطله !! حکیم عمر خیام خوب گفته در حدود 800 سال پیش که: آن دایره ای که آمد و رفتن ماست/او را نه بدایت نه نهایت پیداست کس می نزند دمی درین معنی راست/ کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست

سلام ناشناس جان. بر حرف شما چند اشکال اساسی وجود داره. 1. عمده دلایل اعتقادی وجود خدا و دیگر معتقدات دین در ادیان، عقلی هستند و تعبدی در کار نیست. پس یه جور اندیشه رو برای خودتون مصادره نکنید که خندمون میگره. 2. ادیان توحیدی همیشه انسان را به اندیشیدن و تعقل واداشته اند مثلا در قرآن چند بار به انسان تاکید میکند که تعقل کنید، تفکر کنید، اندیشه کنید و... . پس اساس ادیان توحیدی بر تعقل و تفکر است. شما اندیشمندان زیادی رو فکر کنم بتونید مثال بزنید که در عین این‌که مسلمان واقعی بودند خدماتی بی‌شماری به عقل و خرد بشر کرده‌اند. 3. یه سوال دارم باور و اعتقاد سالم از کجا نشأت می‌گیرد؟ جز از عقل سلیم است جز از اندیشه و تفکر سالم است. اما شما یه جوری باور کلی را زیر سوال میبرید که انگار اصلا اعتقادی به باور ندارید؟! اگر باور و اعتقاد رو قبول ندارید که حرف خود شما یک دور است و دور باطل است. 4. اخلاق سالم نیز برگرفته از اعتقاد و باور سالم است. یعنی شما تا به یک چیزی باور نداشته باشید اخلاق شما مجاب نمی شود که کاری اخلاقی انجام دهید. 5. اما این‌که گفتید متأسفانه هنر ادیان.... صرف ادعا که چیزی درست نمیشه. قبلا هم من به بعضی دوستان که پیام دادم گفتم خشونت گاهی عقلانی می‌شود. یعنی عقل حکم میکند که خشونت در مقابل شخص ضالم و متعدّی داشت. بله ما مخالف خشونت هستیم خشونت داعش، خشونت غرب علیه کشورهای مظلوم، خشونت اسرائیل جنایت کار نسبت به فلسطینیان. پس ما در مقابل ظالم با برخورد قاطعانه عمل می‌کنیم و دست مظلوم رو میگیریم. حالا بگو این کجاش دور از تعقل است؟؟؟ 6. لازم نیست کسی با خدا نهار خورده باشه که قاطعانه صحبت کند یا نکند! (اینهم از مغالطات شماست) 7. بله همونجور که گفتید «تکلیف هر کس به اندازه نیروی تعقلش است» اصلا قران همین را میفرماید «لایکلف الله نفسا الا وسعها» ولی آیا ادیان غیر این را گفته‌اند. ادیان هم گفته‌اند اندیشیدن به همراه اخلاق و این عین بی اخلاقی شماست که از ادیان این را سلب می‌کنید. چرا ندانسته حرفی میزنید؟ فلاسفه اسلامی جز از راه عقل خدا را اثبات کرده‌اند؟ آیا اسلام، غیراز اندیشیدن است؟ فقط آدم بی اخلاق جواب رد می‌دهد. قضاوت با خودتان

سلام بر شما..شما چرا اینجوری هستید؟! چرا فقط سعی میکنید با جملاتی که هیچ اطلاعات و استدلال خاصی توش نیست پاسخ بدید؟؟! فقط دارید جملات رو پس و پیش میکنید،هیچ مطلب تاثیرگذاری در مغز سخنان شما نیست! یکسری حرفهای بسیار بسیار کلی! من در جوابهای دیگر شما به سایر دوستان هم این نقیصه ی بزرگ رو میبینم هم تو این سرفصل و هم تو قسمتهای دیگه ای از این سایت،الان شما فکر میکنید جواب محکم و قاطع به من دادید و مشکلات ادیان تمام شد و رفت؟؟؟ عزیزدل برادر اسلام و سایر ادیان قرنهاست با همین ایرادات و شبهات بزرگ داره کجدار و مریض نفس میکشه، و پاسخی قاطع و ساکت کننده نداده و نخواهد داد چون در نوانش نیست،چون ایرادات وارده ریشه ای هستن،از نواقص اخلاقی و رفتارهای سخیف دینی سرچشمه گرفتن..من چند مطلب خطاب به خود شما دارم: 1.مگر من این پیام رو خطاب به شما نوشتم که میایی وسط و جواب میدی؟! دو نفری که تو سایت بهم پیامی دادن در راستای رسالت این سایت رو هم شما باید جواب بدی؟؟؟ من بعنوان یک مخاطب در جواب زهرا خانم یکی دیگر از مخاطبانتون که دیدم برای این قسمت پیامی گذاشته پیامی نوشتم،شما چرا جواب میدید؟؟؟ 2.چرا اینقد زود جوش میارید؟ شما چه حقی داری بیایی منو به بی اخلاقی متهم کنید بعد ادعا داشته باشید ما اینجا آزادانه حرف میزنیم با رعایت احترام دوطرفه؟!! 3.اینجا سایتی ایجاد کردین که چه کنین؟! کسی مخالف شما اندیشید و حرف زد بکوبیدش؟؟؟دهنشو بازنکرده به بی احترامی و اندیشه های دیگه متهمش کنید و بندازیدش وسط رینگ و بابازی با کلمات و انواع توهین وافترای هرچند مودبانه چپ و راستش کنید و طرف رو از رجوع به چنین سایتی و نظر گذاشتنش پشیمان کنید؟؟ پس چنین سایتی اصولا به چه دردی میخوره؟؟فقط به درد کسانیکه چونان شما میاندیشن؟! چرا اینقدر زود عصبانی میشید؟! 5. ببینم آقای محمد طاهای عزیز شما متولی و بنیانگذار و صاحب ادیان الهی هستید؟؟! شما صاحب و راهنمای اندیشه های مردمان هستید؟!! چرا طوری رفتار میکنید که مهاجمین صدر اسلام رو به یاد انسان میندازه که شمشیر بر بالای سر اجداد من و شما میگرفتن و میگفتن "یا پذیرش اسلام یا مرگ، یا بردگی و یا جزیه باذلـت" ؟؟؟! 6. برادر من اینجوری چیزی ثابت نمیشه جز ضعف بنیانهای فکری و ایدئولوژی ادیان و بالاخص اسلام که با هزار جور تناقض همراهه در کتابش در سنتش در عقلگراییش و در قوانین خنداه دار شریعتش( گاهی به تفکر دعوت میکنه؛ گاهی لااکراه فی الدین میفرسته؛گاهی سوره ی آزادگرایانه ی کافرون میفرسته،گاهی سوره ی سراسر خشم توبه میفرسته و دهها آیه و سوره ی متناقض و مخالف هم،انگار خداوند سرگردانه که چی باید بگه یا چه دستوری باید بده که اینهم باز مخالف حکمت و علم الغیب خداوند و باز تناقض اندر تناقض!!!!!!!!!!)دیگه تو جزئیات بیشتر اشکالات نمیرم،حالا هی بنشینن به اصطلاح بزرگان برای آیات شان نزول و دلیل نزول ابداع کنن و خلاصه توجیه بتراشن چیزی که خدا اجازش رو نمیده در همون قرآن! 7.بجای خشم گرفتن و خودتون رو صاحب بالا و پایین و مسئول کلی دین دیدن که خداوند برای پیامبر هم چنین اجازه ای نداد(ای محمد تو ذکر کننده ای بیش نیستی!) بنشینید و شب و روز بخوانید دوست من، شب و روز بخوانید، تا نفس میکشی باید بخوانی! این رفتار(که با این نوع جوابهای یکطرفه فکر میکنید همه حقیقت هستی و زندگی بشر نزد مکتب شماست ) مطلقا خلاف آزادگی و عقلگراییست 8.اندیشه های مختلف رو کتب متفاوت رو بخوانید؛ فقط اصول کافی و من لایحضره الفقیه و بحارالانوار و جامع عباسی و کشف الاسرار و... که جملگی(البته نه کل شان) آکنده از دروغ و ریا و خرافات و ابتذال شدید فکری و منطقی هستند که نشد منبع برای بحث! 9. اگر بزرگانی از مسلمانان در طول تاریخ به بشریت خدمت کردن به گواهی تذکره هایی که از َآنها مانده دقیقا آنهایی بودن که از ظاهر دین و شریعت گذر کردن و آن را جدی نگرفتن(البته این به معنای بریدن کامل از دین نیست) و سیر تحولات فکری و اخلاقی اونها گواهی بر این مدعاست!پس برادر خوبم بخوان زندگی عبداله ابن مقفع رو بخوان سیر زندگی ابن سینای بزرگ رو زکریای رازی رو؛ بخوان زندگی حکیم عمر خیام رو بخوان زندگی خواجه نصیر الدین طوسی و سهروردی و... ،بخوان از سیر تحولات فکری و اخلاقی بزرگان عرفان،ابوسعید ابالخیر،بایزید بسطامی؛ابراهیم ادهم(که بعنوان مثال در جایی میگه "تامل حج عقل است")بابا طاهر عریان و...،جلال الدین مولوی ،شعرای بزرگی چون حافظ و سعدی و فردوسی، تا با اندیشه های بزرگ اونها آشنا بشی؛اینها اگر اول وجودشون رو وابسته ی محض اسلام میدیدن و بعد خودشون رو به نیروی عقل پیوسته به چنین اعجوبه هایی تبدیل نمیشدن نهایتا میشدن چیز شبه کلینی ها یا مجلسی ها با اون شاهکارهای نورانیشون که خیلی از قسمتهاش بسا توهینه به ساحت خداوند، پیغمبر و ائمه ی شیعه و در نهایت توهین به شعور انسانیته! خواسته یا ناخواسته این انسانها گرفتار توهماتشون شدن! چرا؟ چونکه از اندیشه و تامل فاصله گرفتن ،..خدا میداند و بس که به فتوایی بزرگانی چون جناب مجلسی چقدر سرها بر باد رفت در دوران سلطنت صفویان به گواهی تاریخ؛چرا اخلاق باید به این حد قربانی تعصبات و باورهای دینی شود؟! بگذریم.... پس بکوشیم ما هم در چنین تاریکی جهل و خودخواهی و تعصب فرو نریم که اندیشه و اخلاق رو میخشکانه و از انسانها جانورانی میسازه که بنام دین و تعبد محض و با عقبه فکری همون ادیان هرجنایت و بزهی رو در طول تاریخ کردند و میکنن و جهان رو جای بدی برای زندگی خودشون و دیگران کرده اند! و در آخر خدمت شما باید عرض کنم که اگر خوب توجه کرده بودید متوجه میشدید که بنده نگفتم باور رو قبول ندارم گفتم انسان صرفا باورمند نباشیم!(مگر میشود مقوله ی باور رو رد کرد؟؟!!!!!!!!!) توجه کنید شما اگر باورهات بر مبنای پذیرش و ایمان محض باشه بدون استدلالهای عقلی اون هیچ ارزشی نداره و در کوران گذشت ایام با نسیم هر اندیشه ی دیگری و یا با هر توهمی آماده تبدیل شدن به پستت ترین و رذل ترین باورهای اعتقادی میشه که ما نمونه هاش رو بسیار بسیار داریم در طول تاریخ ادیان و مذاهب تا خود تشیع و تسنن!نکته ی اصلی این بود! بنابراین بر خلاف نظر شما تکیه اخلاق بر باورها نباید باشه(کاری که مثلا یک داعشی میکنه و فکر میکنه صحیحه چون باورش رو صحیح میپنداره فاقد از دخالت عقل) چون خود باورها باید تکیشون بر عقل سالم باید باشه تا قابل اطمینان بشه! و در آخرین نکته شما پرسیدید اسلام آیا جز اندیشیدن است؟؟ بله درسته اندیشیدن در اسلام سفارش شده حتی در متن قرآن ولی تعبد محض و جبر فراوان در جای جای ایدئولوژی اسلام از متن کتابش تا سنت و شریعتش دیگه جایی برای اندیشه و عقلگرایی باقی نگذاشته در این مکتب! خودتون تاملی کنید و قضاوت کنید...بقول خودتون این خودش در حد یک ادعاست(که البته اینو برای موضوع دیگری مثال زده بودین) و در همون حد هم باقی مونده،(چند جمله ی" و انتم تعقلون؛ یتفکرون؛یا اولی الابصار و غیره که نشد راهگشا در برابر خیل بیشمار اندیشه ها و احکام و قوانین مطلقا تعبدی و جبرگرایانه) گرفتاری بزرگ ادیان و بالاخص اسلام همین نکته بود که انسان رو در نهایت به بردگان دینی و عقیدتی محض تبدیل کرد!انگار که دیواری رو شما مقدار کمیش رو رنگ سفید میزنی بعد چندین برابرش رو رنگ سیاه ؛دیگه رنگ سفید جلوه ای اونجا نداره و هرچه میبنی سیاهیست و درونش شاید لکه ای سفید از دور نمایان باشه! یادمون نره ادیان (گذشته از نحوه ی بوجود آمدنشون) برای این شکل گرفتن که در نهایت به بشریت در راه سعادت واقعی و همه جانبه ش خدمت کنن نه اینکه انسان به دین خدمت کنه و بشه برده ش! اینکه خلاف عقل و منطقه ولی امروز چنین شده متاسفانه! چرا ؟؟ چون دین از جوهره ی اصلیش دور شده از اون ذات واقعیش هرچند که طبیعتا ایرادات فراوانی از روز اول داشتند ولی من معتقدم با نیتهای خیر ادیان بوجود امدند (هرچند بنظر میاد نیتهای شخصی هم در بودجو آمدنشون دخیل بوده است؛بنا بر آنچه که تاریخ به ما میگه) با تمام کاستیها و عیبهاشون که در طول دورانهای مختلف تمدن بشری این ایرادات هی بیش و بیشتر میشد و بنظر میاد امروز مذهبیون دیگه تبدیل به دین پرستان شدن تا دینمداران خداپرستی که بنابر طبیعت ادیان باید دنبال سعاد باشن(این واقعا در دنیا سرگردان امروز یک مشکل بزرگ شده بنظر من و خیلی غافلن از اینکه دین پرست شدن ، شخص پرست شدن تا خداپرست)! و در آخر امیدوارم و باز امیدوارم تعصب رو به کناری بنهید و بدون دخالت هیچ باور مذهبی و دینی صرف و هیچ اندیشه ی القایی یکبار هم شده به این حرفهای یکی از مخاطبینتون بیندیشید و فقط بیندیشید بجای جواب دادنی دیگر برای او؛ چون در اینصورت وارد دور باطلی میشید که برای من و شما سودی نداره! موفق و شاد باشید.خدانگهدار

سلام ناشناس. دوست من مکشلاتی که برای ادیان (به قول خودتون مخصوصا اسلام و مکتب شیعه )میسازن مال الان و یکی دوروز پیش نیست. دین و مذهبی پویا که روز به روز در حال گسترش است گویای این مطلب است. و قضاوت ناصحیح شما از دین در جملات شما من رو به تعجب وا میدارد. بله شبهات است، سوالات است و کُند کردن این حرکت هست، قبول دارم و اینها همه و همه توسط آدم‌های مریض و معلوم الحالی است که توان دیدن قدرت الهی این دین را ندارند. اما. 1. بحث این‌جا آزاد است و همچنین نظرات را میتونیم آزادانه بدیم و فکر نکنم مشکلی داشته باشه که من به شما جواب بدم. شما میتونید جواب بنده رو ندید. مختارید... 2. خخخخخ من عصبانی ام. جالب بود. من گفتم بی اخلاق به شما!!! طبق صحبت‌های خودتون من صحبت کردم. اینجا به هیچ کس بی احترامی نمیشه. مگه اینکه خودش... . 3. شما میتونید ادعاتون را با دلیل و مدرک در اینجا بگذارید. یا جواب داده می شود یا پذیرفته می‌شود. الان به کدوم ادعای شما بی احترامی شد؟! نظر دادن آزاده دوست عزیز. 4. مورد چهار نداشتید 5. منم یه نظر دارم و اینجا میزارم. شما چرا اینقدر عصبانی هستید!!! خخخخ 6. شما دست پیش رو میگیرید که پس نیفتید. اگه واقعا اشکالی به اسلام و آموزه‌های آن دارید یکی یکی بفرمایید تا رفع اشکال شود. در مورد این سه چهار مورد نیز بله زمان در این آیات معتبر است. شأن نزول معتبر است و .... شما وقتی این دلایل عقلی رو کنار هم میزارید به همین میرسید مگر اینکه تعصب به خرج دهید!!! (جواب‌ها، جوابهایی است که عقل میدهد، عقل هم حرفش یکی است) 7. شما می خونید بس است!!! 8. اینم یه قضاوت ناصحیح شما که فکر میکنید علامه دهر هستید و دیگران ... . توهین و تهمت را ماشاءالله خوب بلد هستید. 9. دوست عزیز شما در مورد بیشتر افرادی که نام بردید دچار خلط شده اید. اینجا در مقام اثبات نیستیم. اما در مورد ابن سینا به کتاب «توفیق التطبیق فی اثبات ان الشیخ الرئیس من الإِمامیة الاثنی عشریة» نوشته علی بن فضل ‏الله جیلانی،» رجوع کنید. که با دلائل و شواهد گوناگون تشیع او اثبات شده است. و همچنین در مورد دیگر افراد دقت نظر بیشتری کنید و اگر دلیلی دارید ارائه دهید. در ادامه من متوجه نشدم؛ اشکالات شما به روایات شیعه است که از پیامبر و اهلبیت است که در کتب کلینی و مجلسی آمده یا چیز دیگری؟!! اگر اشکالات به اهل بیت است بفرمایید تا برویم سراغ اثبات عقلانی مقوله‌ای به نام پیامبر و اهل بیت (علیهم‌السلام) و علم خدادادی آن‌ها./// دوست عزیز گفتم در اصول دین جز با تعقل چیز دیگری پذیرفتنی نیست. ولی در فروع دین، تعبد جا دارد چون حکمت خدا غیر قابل درک برای انسان با عقل محدود است. در فروع نیز در جاهایی عقل حکم فرماست. (دقت کنید)/// اما چرا دین در بعضی موارد از جوهره اصلیش دور شده بله قبول دارم به خاطر نظریات غیر معقول و ناصحیح است. که این هم زاییده تفکر ما آدم هاست و نه دین. اگر من یه تفسیر غلط از مقوله‌ای دینی دارم نباید بر دین حمل کنم./// مشکل این‌جاست که شما دین را چیزی غیر از فرستاده خدا می‌دانید. چه اشکال دارد شما بدون تعصب یکمی هم به این فکر کنید که آموزه‌های دین و چارچوب آن فرستاده خداست....

آقای ناشناس اگر روزی از این سایت گذر کردید این ایمیل من هست gomshode25@gmail.com. خوشحال میشم از نظرات شما بهره مند بشم. این همه آخوند توی این کشور هست. این همه بودجه صرف دین و تبلیغ مذهب میشه. اون وقت برای کانال درست کردن بهونه میارن که افراد در این زمینه کم داریم.

سلام. سرکار خانم زهرا شما می‌توانید به کانال همین سایت مراجعه کنید و مطالب دینی و ارزشی دریافت کنید. تعدادی از همین نقد ها در این کانال اومده/// رسالت این سایت پاسخ به شبهات و بررسی نظریات فرق و ادیان و موضوعات روز است. پاسخ به مطالب زئوس در این سایت صرفا برای افرادی هست که دنبال حقیقت هستند./// ضمنا عرصه خالی نیست. کانال های نقد آتئیست و خداناباوری آنقدر زیاد است که فکر کنم تشکیل این کانال با این موضوع دوباره کاری باشد. ماشاءالله جوانان پرشور و انقلابی در این عرصه دارن کار می‌کنند و جواب‌های عالی به شبهات آنان داده اند. /// ضمنا زئوس اگر جوابی دارد بفرماید ما استفاده میکنیم.

سلام مهدی//// این قسمت از زئوس درون دینی است بعضی جاهاش باید توسط روایات نقل و بعدا حرف او نقد شود. پس این‌که شما می‌گویید عقل و علم تجربی اصلا درست نیست منظوزم همین حرفتونه ... البته بی مایه و بدون عقلگراییه...) پس نقدتون بی اساس است

مهدی جان. در مورد کنیز یا جایگاه زن در اسلام هم که گفتی نوعی بدبینی تعصبانه است. شما ببینید آیات قران رو/ ان اکرمکم عند الله اتقیکم. با تقوی ترین شما نزد خداون اجر و قرب دارد. فرقی نمیکند سیاه پوست باشد یا سفید پوست، کنیز باشد یا آزاده. اصلا ببینید از صدر اسلام زمان پیامبر به سیاه پوستان بها داده می‌شد. امام حسین در کربلا چقدر با یار سیاه پوست خود عاشقانه حرف می‌زند. ولی ببینید هنوز تا هنوز در غرب که خیلی ها آن‌ها را با تمدن می‌دانند هنوز این برایشان جا نیفتاده که آقا این مردم با هم یکسانند در نزد خداوند/ یا زنده به گور کردن دختربچه ها در قبل از اسلام و برخورد اسلام با این قضیه/ تاریخ را بخوانید که چقدر شدید با این قضیه برخورد می‌کند. اصلا مقامی که زنان در نزد عرب قبل از اسلام جاهلیت سوسمار خور داشت را ببینید و همچنین بعد از اسلام ببینید/ همین مقام والا را در بهترین کسان در اسلام می‌بینید حضرت خدیجه، حضرت فاطمه و... که الگو برای تمام مسلمانان هستند. حالا شما زن از دیدگاه غرب در عصر حاضر را ببینید/ آیا نگاه به زن جز یک برده جنسی است؟؟ شما در غرب می بینید زن را در پشت ویترین ها قرض می‌دهند؟ می فروشند؟ به مردها قرض می دهند! برای چند ساعت برای چند دقیقه برای یک انزال.... نه برای زندگی با همدیگر! شما چرا این‌ها را نمی‌بینید. آیا منزلت زن این است؟ آیا جایگاه زن این است؟ این جز برده داری مدرن است؟؟؟

چرا که یه گروه تلگرام درست نمی کنین که مردم بیان حرف بزنن. اینقدر براتون سخته؟؟؟؟؟؟

زهرای گرامی. ممنون از پیشنهادتون. البته باید گفت کم بودن تعداد افراد در این عرصه دلیل مهم عدم تشکیل همچین گروهی است. البته باید گفته شود اکثریت نقدهای زئوس اعتقادی و فلسفی است. و جواب به این‌ها در فضای مجازی و اینترنت پُره. و این همه جواب داده شده فکر کنم برای یک آدم منصف کافی باشه.

سلام دوستان در این سایت تعداد 25 کلیپ از زئوس نقد شده است تعدادی از لینک هاش رو براتون میزارم/// http://www.adyannet.com/fa/news/21340/// http://www.adyannet.com/fa/news/20878/// http://www.adyannet.com/fa/news/21339/// http://www.adyannet.com/fa/news/21310/// http://www.adyannet.com/fa/news/20952/// http://www.adyannet.com/fa/news/20926/// http://www.adyannet.com/fa/news/20911/// http://www.adyannet.com/fa/news/20890/// http://www.adyannet.com/fa/news/20853/// http://www.adyannet.com/fa/news/20837/// غیر از اینها هم هست اگه خواستید میتونید در صفحه ی اولی سایت قسمت عرفان‌های کاذب سپس قسمت متفرقه را کلیک کنید.

بحث فقط سر اسلام نیست ، کلا دین مایه فساد وتبعیض و ترویج خشونت و بی رحمی است. دین اولین کارکردش ایجاد تنفر نسبت به انسانهای دیگه س. انجا که میگی من مسلمانم پس خوبم و غیر مسلمانها باید بمیرند شعور خدای خودت را به سخره میگیری. جالب اینه که همه ادیان فقط خودشونو میپسندند و از نطر آنها هیچ دین و مذهبی عیر از خودشون حق زندگی کردن روی کره زمین رو نداره !!! نمیدانم چرا رابطه "هرچه ایمان قویتر شعور پائینتر " باهم نسبت مسقتیم داره

حقیقت این است بی‌دینی و بی‌خدایی بیش از هر چیزی مایه تنفر، فساد و تبعیض است. حکومت‌های بی‌خدا متزلزل‌ترین حکومت‌های تاریخ بودند. امروزه بی‌خدایان بسیار می‌کوشند که از خود چهره مثبتی نشان دهند. اما این رفتارشان جز ریا و خودنمایی چیزی نیست. آمار خودکشی و پوچ‌گرایی بین بی‌خدایان بسیار بالاست. و اصولا اگر به رفتارهای بی‌خدایان دقت کنید، خود را برتر از دیگران می‌پندارند و دینداران و خداباوران را پایین‌تر از خود می‌دانند. تحقیقات علمی هم نشان داده که هرچه بی‌خدایی و بی‌دینی شدیدتر، آرامش فکری هم کمتر است و به تعبیری دیگر، مشکلات روحی و روانی در بی‌دین‌ها و بی‌خدایان بیشتر است.

ضمناً اکثر دانشمندان در طول تاریخ، که خدمتی به جامعه بشری کردند، دیندار و خداباور بودند. همین نشان میدهد که ادعای شما مبنی بر اینکه «هرچه ایمان قویتر شعور پائینتر» غلط محض است.

سلام طرفدار زئوس و ز... . با نظر سامان موافقم وعلاوه بر آن این‌که، کی گفته عقیده مسلمانان اینه که «غیر مسلمانها باید بمیرند» و «مذهبی عیر از خودشون حق زندگی کردن روی کره زمین رو نداره»!!! لطفا با مطالعه و تحقیق صحبت کنید.الان یعنی بی‌دین، یا بادین، مثل یهود و مسیحیت یا زرتشتی در ایران حق حیات ندارند؟؟؟ لااقل باید این جمله شما رو در مورد خودتون تصحیح کرد «هرچه ایمان ضیف‌تر شعور پایین تر»

به مستند اسلام انچه غرب باید بداند مراجعه شود

صفحه‌ها

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.