علماء و تصوف

استاد مطهری به عنوان عالمی که در مقام شناخت جریانهای انحرافی تبحر خاصی داشت و در مقام بیان نیز با انصاف مخصوص به خویش جریانها را نقد مینمود. تصوف یکی از این جریانهایی میباشد که استاد با دقت فراوان مورد بررسی قرار داده است و در کتابهای مختلف خویش، نقدهای این مسلک انحرافی را بیان نمودهاند.

عالمان دینی در عصر غیبت کبری، حافظان دین از دستبرد عقیدههای دینی مردم میباشند. آیت الله العظمی صافی، یکی از این عالمان دینی است کع در طول عمر شریف خویش در عرصههای مختلف دینی حافظ مبانی صحیح اسلامی بودند.

اقطاب صوفیه در فرقه های شیعی خود را جانشین بر حق امام زمان(عج) می دانند ولی با جست و جو در متون دینی، دلیلی بر جانشینی آنها یافت نمی شود و تنها کسانی که در روایات اهل بیت(ع) برای آنها منصب جانشینی امام زمان(عج) در عصر غیبت کبری بیان شده است فقهای شیعی می باشند.

یکی از کتاب هایی که سلسله های صوفیه شیعی از آن روایاتی در تایید خویش استفاده می کنند کتاب عوالی اللئالی ابن جمهور احسائی می باشد که نزد عالمان حدیث شناس شیعه به دلائل مختلف بی اعتبار می باشد.

بزرگان فرقه صوفیه گنابادی برای کسب وجهه در بین متدینین و انقلابیون، مدعی دیدار یکی از اقطاب خویش با حضرت امام خمینی شده اند. در صورتی که با دلایل متقن می توان ثابت نمود که هیچ ارتباطی بین حضرت امام با این فرقه نبوده است. سلوک سیاسی امام با سلوک سیاسی این فرقه مانند دو خط موازی می باشند که در هیچ جایی به هم نخواهد رسید.

ماجرای دیدن شیعیان به شکل خوک چه نظر خود ابن عربی باشد و چه نقل قول از شخصی دیگر، به هر حال نقل این مطلب توهینی آشکار به مذهب تشیع است که به خوبی مرحوم حضرت امام (ره) جواب این توهین را داده است.

علمایی همچون علامه مجلسی و پدرش و ملامحسن فیض کاشانی در زمان حیات خود متهم به صوفیگری شدند ولی این ادعا بارها از سوی آنها تکذیب شد. بهخاطر همین متصوفه مصادره علما را به بعد از مرگ آنها موکول کردند تا اگر هم با تکذیب اطرافیان آن عالم، مواجه شدند آن را امری مخفی قلمداد کنند. کما اینکه بعد از مرگ علامه حسن زاده آملی، دراویش گنابای آن عالم بزرگ را درویش خطاب کردند.

ازجمله علمایی که حتی از آبروی خود نیز برای حفظ اسلام گذشتند خاندان مجلسی بود. حضرت آیتالله محمدتقی مجلسی با گذشتن از آبروی خویش و نزدیک شدن به دراویش، درصدد برآمد از ایجاد انحراف بیشتر آنان در دین مبین اسلام جلوگیری کند. ملاعبدالله مجلسی نیز بهمانند پدر خویش با ایثار و فداکاری در راه مبارزه با انحرافات تصوف قدم برداشت و حاضر شد حتی از جان خود نیز بگذرد و در آخر هم مجبور شد جلای وطن کند.

اقطاب و بزرگان فرقه صوفیه گنابادی درحالی علامه مجلسی را موافق و متمایل به تصوف نشان میدهند که علامه مجلسی ید طولایی در مبارزه با صوفیگری و انحرافات ایشان دارد و اساس تصوف و حتی بزرگان آنها مثل معروف کرخی را از اساس منکر میشود و نقدهای جدی بر آن وارد میکند و به نوعی سلسله سازی صوفیه را از هم میپاشد.

یکی از معاصرین مجلسی در نوشتهای متذکر میشود که شیخ بهاءالدین محمد عاملی و ملا محمدتقی مجلسی و ملامحسن کاشانی (علیهم الرحمه) که هر یک قدری بنا بر مصلحت و برای هدایتشان مراعات آنها را مینمودند، بلکه از جانب ایشان سخنان نیز میگفتند و مینوشتند. اما فی الحقیقه در عقاید حقه، مخالف ایشان بودند.

اشکالات فراوانی که در کتاب تشویق السالکین است انتساب این کتاب را به پدر علامه مجلسی کاملاً منتفی میکند. ازجمله اینکه این کتاب همانطور که صاحب "الذریعه" گفته است، این کتاب به مجلسی اول نسبت داده شده است. همچنین این کتاب مشتمل احادیث ضعیف و مجعول زیادی است که انتساب آن را به آیت الله محمد تقی مجلسی منتفی میکند.

با اینکه مفاد دیدار آیت الله سیستانی با پاپ، در مورد تقریب و نزدیکی مسلمانان و مسیحیان بود، اما یهود و برخی از خناسان مانند دراویش فرقهای که از یهود تغذیهی مالی و اعتباری میکنند، سعی در القای تحلیل غلط و تفرقهافکنانه داشته و با برجستهسازی حواشی در صدد هستند تا اصل جریان و اتفاق را در غبار فتنهی شیطانی خود محو کنند.

حضرت امام خمینی(ره) پرده از چهره متکبر اقطاب صوفیه برداشته و تکبر آنان را از بیایمانی و بیمعرفتی آنان دانسته و معتقد است که نهتنها اقطاب صوفیه واصل الی الله نشدهاند بلکه درراه ماندهاند و تکبر آنها پرده و حجابی گشته بین آنان و رسیدن به مقامات معنوی. اما امام خمینی(ره) با این سخنان نهتنها ادعای ننگ صوفی بودن را از خود پاک کرده است بلکه خط بطلانی بر تصوف و سلوک باطل آنان کشیده است.

به استناد اسناد منتشر شده، حضرت امام خامنهای (حفظه الله) در مقاطع متعدد و حساس به طور مرتب با مرجعیت عظیم الشان عراق در ارتباط بوده و این ارادت دو سویه موجب کوری چشم خناسان و منافقین است. در کتابی که حاج «حامد خفاف» سخنگوی مرجع عالیقدر آیت الله العظمی سید «علی سیستانی» به نام «سفر درمانی آقای سیستانی و بحران نجف» منتشر کرده است، جزئیاتی جالب از زوایای سفر تشریح شده است.