صحابه
یکی از نمادها و جلوههای دشمنی وهابیت با حضرت علی علیهالسّلام، اعتقاد به نظریه تثلیث خلفا، تبایغ و انتشار آن در میان جامعه اسلامی و مسلمانان است. ابنتیمیه حرانی در راستای تنقیص حضرت علی علیهالسّلام، نظریه تثلیث خلفا را تبلیغ کرده و امیرالمؤمنین را جزء خلفا نمیشمارد؛ این در حالی است که علمای بزرگ اهل سنت، این نظریه را نپذیرفتهاند.
روایت افتراق امت از سه قسمت تفرقه امت، گمراه بودن همه فرق و تعیین گروه ناجیه تشکیل شده است. اهلسنت با توجه به این حدیث، نجات را در تبعیت از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و اصحاب آن میدانند؛ اما بحث این است که با توجه به اختلاف میان اصحاب، از کدام گروه از اصحاب باید پیروی کرد؟
چرا صحابه نسبت به جریان سقیفه سکوت کردند؟! چرا به مخالفت با ابوبکر و عمر نپرداختند؟! با ذکر چند نکته با توجه به کتب اهل سنت به بررسی این سؤالات میپردازیم؛ اولاً این طور نبود که تمام صحابه نسبت به جریان سقیفه ساکت بودند، بلکه اعتراضاتی نسبت به این جریان در تاریخ ذکر شده است. بخاری در صحیح خود میگوید: «زمانی که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله از دنيا رفت ...
اختلاف در جایگاه صحابه نباید منجر به اهانت شود؛ زیرا صحابه از نظر همه مسلمانان محترم هستند. از نظر شیعه برخی از صحابه عادل و برخی نیز عدالت ندارند.
از دیدگاه شیعه، صحابه، همانند غیر صحابه بوده و صِرف مصاحبت با پیامبر، در ثبوت عدالتشان کفایت نمیکند، اما صحابه نزد اهل سنت، از قداستی خاص برخوردار است و هیچکس حق ندارد در رابطه با خطاهای آنان سخن بگوید، حتی اگر مرتکب فعل حرام یا گناهی شده باشند! صالح بن عبدالعزیز آل شیخ تصریح میکند که این جایگاه در صدر اسلام وجود نداشته است.
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله باعث گردید تا افراد مختلف عیار شخصیتی خود را نشان دهند، برخی از صحابه از ویژگیهای خاصی برخوردار شدند که پیامبر در وصف آنها مطالب ارزشمندی را بیان کردند؛ اشخاصی که کمک کار و همراه پیامبر و یار و غمخوار حضرت علی علیهالسلام در زمانهای مختلف بودند و چه صدماتی را برخی از اینان که متحمّل نشدند.
نظریه عدالت صحابه، یکی از نظریات چالش برانگیز است. این سخن به قدری با تناقضات همراه است که کار را بر برادران اهل سنت، دشوار کرده است. از طرفی نمیخواهند از این باور اشتباه دست بردارند که همه صحابه عادل نیستند و از طرفی، مصادیق فراوانی وجود دارد که صحابه، خطاهای بسیار بزرگ و جبران ناپذیری انجام دادند و هرگز کارشان قابل توجیه شدن نیست.
حادثه دلخراش کربلا یک لکه تاریک در تاریخ اسلام است که دل هر انسان آزاده را به درد میآورد. آنچه که این حادثه را تلختر میکند این است، کسانی در این نبرد در مقابل امام ایستادند که حضرت را به خوبی میشناختند و میدانستند که او فرزند رسول خدا بود و زشتتر اینکه برخی از قاتلان، از صحابه بودند و بارها امام حسین را در کنار پیامبر دیده بودند.
هر مسلمانی که با پیامبر صلیاللهعلیهوآله همراه بوده و یا ایشان را دیده، و هنگامیکه از دنیا رفته، همچنان بدو ایمان داشته و مسلمان بوده است صحابی است و اهل سنت معتقدند که او عادل است و بهشتی. یکی از اصحاب پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله که سوابق درخشانی دارد، و در جنگهای مختلفی شرکت کرده و مسلمان هم مرده، در قتل عثمان یاری رسانده! ...
در مورد عدالت صحابه بین علمای اهل سنت اختلاف وجود دارد: جمهور اهل سنت، اعتقاد به عدالت صحابه دارند و گروهی از آنان تفصیلهایی قائل شدهاند؛ از دیدگاه شیعه عدالت صحابه، همانند غیر صحابه است و به نظر آنان صرف مصاحبت با پیامبر در ثبوت عدالتشان کفایت نمیکند و باید احوالشان مورد بررسی قرار گیرد.
حدیث عشره مبشره در کتابهای اهلسنت، با اختلاف بیان شده است. افراد بشارت داده شده در برخی کتابها، با افراد کتابهای دیگر متفاوتند. در یک نقل نه نفر نام برده شده، در برخی از نقلها پیامبر را جزء ده نفر شمرده و در برخی نقلها ده نفر بدون پیامبر کاملند.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ علمای اهل سنت در کتابهای خود نقل کردهاند که در روز عرفه، پیامبر صلیاللهعلیهوآله، درباره جانشینان بعد از خود سخن گفت؛ ابتدا فرمود که دو یادگار به جا میگذارم؛ سپس فرمود، جانشینان من 12 نفرند.