عدالت صحابه و عبدالله بن بدیل
نظریه عدالت صحابه از سوی اهل سنت مطرح شده است. بخاری در تعریف صحابه آورده است: «هر مسلمانی که با پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) همراه بوده و یا ایشان را دیده، صحابی است.»[1] ابن حجر نیز میگوید: کسیکه ساعاتی با پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) مصاحبت داشته و هنگامیکه از دنیا رفته، همچنان بدو ایمان داشته و مسلمان بوده است و یا از دور پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) را مشاهده کرده باشد، جزء صحابی است.[2]
غالب اهل سنت معتقدند که وی عادل است یعنی مرتکب گناه نمیشود، این نظر به عنوان نظر مشهور و مقبول در میان اهل سنت مطرح است و به شیعه انتقاد میکنند که چرا شما همه صحابه را عادل نمیدانید.
عبدالله بن بدیل بن ورقاء خزاعی با پدرش قبل از فتح مکه مسلمان شدند، در فتح مکه و جنگهای حنین و طائف شرکت داشتند؛ بزرگ قبیله خزاعه و از صحابه جلیل القدر بود.[3]
او که طبق تعاریف صحابه، جزء آنان است و از صحابه شریف و جلیل به حساب میآید، و تا آخر امر و تا زمان مرگ مسلمان بوده و از اسلام خارج نشده است، طبق نظر اهل سنت چنین صحابهای عادل بوده و بهشتی.
ذهبی نقل میکند: بخاری در تاریخش روایت کرده که عبدالله بن بدیل از کسانی بود که بر عثمان وارد شد و شاهرگ او را زد.[4]
اهل سنت در مورد او چه قضاوتی دارند؟!
آیا او از عدالت افتاده، یا اینکه کشتن عثمان مانعی نداشته و قاتلین عثمان، همه عادلند؟!
عدالت صحابه برای او که در قتل عثمان شرکت داشته، به چه صورتی است؟!
پینوشت:
[1]. «وَمَنْ صَحِبَ النبي أو رَآهُ من الْمُسْلِمِينَ فَهُوَ من أَصْحَابِهِ.» صحیح بخاری، بخاری، ج ۳ ص ۱۳۳۵
[2]. «الصحابيّ: من لقي النبيّ صلّى اللَّه عليه وسلم مؤمنا به، ومات على الإسلام، فيدخل فيمن لقيه من طالت مجالسته له أو قصرت، ومن روى عنه أو لم يرو، ومن غزا معه أو لم يغز، ومن رآه رؤية ولو لم يجالسه، ومن لم يره لعارض كالعمى.» الاصابه فی تمییز الصحابه، ابن حجر، ج۱، ص۱۵۸.
[3]. «أسلم مع أَبِيهِ قبل الفتح، وشهد الفتح وما بعدها، وكان شريفًا وجليلًا.» تاريخ الإسلام، ذهبی، ج2، ص320.
«أسلم مع أَبِيهِ قبل الْفَتْح، وشهد حنينا والطائف، وَكَانَ سيد خزاعة، ... أَنَّهُ أسلم قبل الْفَتْح، ...كَانَ لَهُ قدر وجلالة. قتل هُوَ وأخوه عَبْد الرَّحْمَنِ بْن بديل بصفين، ... كَانَ من وجوه الصحابة.» الاستيعاب، ابن عبدالبر، ج3، ص872؛ أسد الغابة، ابن أثير، ج3، ص80.
[4]. «روى الْبُخَارِيّ فِي " تاريخه " أنّه ممّن دخل على عُثْمَان، فطعن عُثْمَان فِي وَدَجِه.» تاريخ الإسلام، ذهبی، ج2، ص320.
افزودن نظر جدید