عدالت صحابه
آیا این قداستی که اهل سنت، برای صحابه قائل شدند و میگویند: همه صحابه اهل بهشت هستند و قطعاً، همه صحابه عادلند، خود صحابه نیز برای خود قائل بودند یا نه؟! نه تنها قداست و احترامی قائل نبودند، بلکه به گفته خود علمای اهل سنت، بعضی از صحابه همدیگر را تکفیر و تکذیب میکردند و از حق، به سوی ظلم و گناه تجاوز کردند.
متأسفانه عدهای قائلند که شیعه، حکم به کفر و ارتداد همه صحابه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) را داده است، در حالیکه خود در کتب معتبرشان روایاتی آوردهاند که از جهت کمّی، بسیار بیشتر از تعداد روایاتی است که در این موضوع در کتب شیعه آمده است، و از جهت کیفی، تصریح به کفر و ارتداد صحابه شده است.
میدانیم که هیچ انسانی به غیر از ائمه اطهار، مصون از خطا و اشتباه نیست. همه انسانها احتمال ارتکاب گناه در آنها وجود دارد؛ اما نمیدانیم چرا برادران اهل سنت، اصرار بر عادل بودن صحابه دارند، درحالی که تاریخ به وفور از خطاها و گناهان آنها پرده برداشته است! با مشاهده تاریخ، به خوبی میبینیم که فرضیه عدالت صحابه، سخن پوچ و بیهودهای است!
بخاری و مسلم در صحیح خود آوردهاند، هنگامیکه ابوموسی اشعری، حدیث استیذان را برای عمر بن خطّاب نقل کرد، عمر از وی نپذیرفت و او را تهدید کرد که اگر برای حدیث خود، از پیامبر صلیاللهعلیهوآله دو شاهد نیاورد، او را چنین و چنان کند؛ به همینرو، او ناچار شد دست به دامان خردسالترین صحابه، ابوسعید خدری گردد.
خبر دادن پیامبر صلیاللهعلیهوآله در مورد تبعیت اصحابش از یهود و نصاری، واقعیتی است که قابل انکار نیست. همانطور که قوم یهود، از اوامر حضرت موسی سرپیچی کرده، او را اذیت میکردند و درغیبتش گوساله پرست شدند و به جانشینش و برادرش یعنی «هارون» پشت کردند، و بدعت در دین ایجاد کردند، اصحاب هم همین کارها را با پیامبر صلیاللهعلیهوآله و برادرش حضرت علی علیهالسلام کردند.
در موضوع فدک، بین صحابه اختلاف است. از سویی ابوبکر مدعی است که پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرموده پیامبران ارث نمیگذارند و از سویی، دو تن از صحابی جلیل القدر پیامبر مثل عباس و علی علیهالسلام، ابوبکر را در این ادعا دروغگو، گناهکار و خیانتکار میدانند.
اختلاف در جایگاه صحابه نباید منجر به اهانت شود؛ زیرا صحابه از نظر همه مسلمانان محترم هستند. از نظر شیعه برخی از صحابه عادل و برخی نیز عدالت ندارند.
از نظر علمای اهل سنت تمام صحابه عادل هستند، ولی در تاریخ صدر اسلام میبینیم آنها با پیامبر اکرم گاهی به شدت مخالفت میکردند. یکی از مخالفتهای صحابه با پیامبر اکرم در آخرین حج ایشان بود، عایشه میگوید: پس از برخورد تند برخی صحابه، پیامبر با حالتی غضبناک نزد من آمد، من کسانیکه پیامبر را غضبناک کرده بودند را نفرین کردم و گفتم خدا آنها را وارد آتش دوزخ کند.
اهل سنت با استناد به آیه 100 سوره توبه درصدد اثبات عدالت همه صحابه هستند در حالیکه این آیه بر فرض اثبات عدالت، فقط عدالت برخی از صحابه را اثبات میکند.
از دیدگاه شیعه، صحابه، همانند غیر صحابه بوده و صِرف مصاحبت با پیامبر، در ثبوت عدالتشان کفایت نمیکند، اما صحابه نزد اهل سنت، از قداستی خاص برخوردار است و هیچکس حق ندارد در رابطه با خطاهای آنان سخن بگوید، حتی اگر مرتکب فعل حرام یا گناهی شده باشند! صالح بن عبدالعزیز آل شیخ تصریح میکند که این جایگاه در صدر اسلام وجود نداشته است.
بخاری در صحيحش از نبی مكرم اسلام صلیاللهعلیهوآله نقل میكند:«يؤخذ برجال من أصحابی ذات اليمين و ذات الشمال فأقول أصحابی، فيقال أنهم لم يزالوا مرتدين علی أعقابهم منذ فارقتهم»؛ فردای قيامت، صحابه من را، راست و چپ میگيرند و من عرضه میدارم كه اينها صحابه من هستند، گفته میشود از روزی كه تو از آنها مفارقت كردی، اينها به ارتداد و دوران جاهليت برگشتند.
خداوند متعال میفرماید: «مسلّماً خداوند رحمت خود را شامل حال پیامبر و مهاجران و انصار، که در زمان عسرت و شدّت از او پیروی کردند، نمود؛ بعد از آنکه نزدیک بود دلهای گروهی از آنها از حقّ منحرف شود سپس خدا توبه آنها را پذیرفت، که او نسبت به آنان مهربان و رحیم است.» برخی این آیه را دلالتی برای عدالت صحابه میدانند.
در مورد صحابه، تعریف حداقلی و حداکثری وجود دارد؛ تعریف اول: به هر کسی که پیامبر را مشاهده کرده باشد، حتی اگر یک لحظه پیامبر را دیده باشد، صحابه اطلاق میشود. تعریف دوم: به کسانی که با پیامبر مصاحبت طولانی داشته و از پیامبر اطاعت میکردند، صحابه اطلاق میشود. نظریه عدالت صحابه، طبق تعریف اول، افراطی و به دور از واقعیت است، و طبق تعریف دوم، مورد قبول و احترام است.
اهل سنت بر این باورند که صحابه رسول خدا، همگی عادل هستند و با این نظریه خط قرمزی دور آنها کشیدند و هرگونه اشتباه را از آنها به دور میدانند؛ با اینکه در تاریخ، بسیار ثبت شده که برخی صحابه چه خطاهای بزرگی را انجام دادند؛ مثلاً قتال معاویه علیه حضرت علی و یا متهم کردن عایشه به خلاف اخلاق و یا قتل عثمان که همگی به دست صحابه صورت گرفته است.