ابوبکر

در نقل فضایل برای شخصی باید دید که آن شخص در خارج و واقع هم دارای چنین فضایلی هست یا خیر؟ برای جناب خلیفه اول فضایلی نقل شده است که از جمله آنها آیه 54 سوره مائده است. در این آیه تعبیر «اذلة علی المؤمنین» آمده است و اهل سنت اصرار دارند بگویند یکی از مصادیق این تعبیر خلیفه اول است، ولی در تاریخ مطالبی خلاف آن وجود دارد.

قرآن کریم مملو از آیاتی است که در شأن اؤلیا و اصفیای الهی نازل شده است. در این میان حضرت علی (علیهالسلام) بیشترین بهره را نسبت به امامان دیگر و حتی برخی پیامبران برده است و آیات بسیاری در شأن ایشانن نازل شده است. از آنجایی که دشمنان اهل بیت نتوانستند آنها را انکار کنند، دست به تحریف آنها زده و آیات فضائل را به نام خود زدند.

وهابیون که در کار جعل، تحریف و توهین به مقدسات شیعه سابقهای درازمدت داشته و در بحثها و گفتگوهای علمی شدیدا کم آورده، تلاش کردند که در شبکههای ماهوارهای و سایتهای اینترنتی وابسته به خود، مادران چند تن از اهلبیت خصوصا مادر امام زمان را مورد اتهام قرار داده و به خاطر کنیز بودن، بدترین جسارتها را به آن بزرگواران نمایند.

در موضوع فدک بین صحابه اختلاف است. از سویی ابوبکر مدعی است که پیامبر (ص) فرموده پیامبران ارث نمیگذارند و از سویی دو تن از صحابی جلیل القدر پیامبر مثل عباس و علی (ع) ابوبکر را در این ادعا دروغگو، گناهکار و خیانتکار میدانند.

چرا اهلسنت ادعا دارند که حضرت علی (علیهالسلام) را همانند خلفای پیشینش دوست دارند؟ مگر میتوان این را باور کرد؟ در حالیکه در کتابهای خودشان چیز دیگری بیان میشود. آنها میگویند کسانیکه علیه حضرت علی جنگیدند و با او مخالفت کردند مأجور هستند و ثواب میبرند، ولی وقتی نوبت به مخالفان ابوبکر و عثمان میرسد آنها را کافر میدانند.

مسلمین غیر مغرض بر این باورند که آیات فراوانی در قرآن کریم در منقبت حضرت علی نازل شده است. از آنجایی که این امر یک فضیلت محسوب میشود، اهل سقیفه بیکار ننشسته و گفتند برخی از آیات در شأن خلفا نازل شده است. مثل آیه 33 سوره زمر است که بیان میکنند در فضیلت خلیفه اول نازل شده است. هرچند که اهل سنت بر این نظر اتفاق ندارند.

یکی از شبهاتی که اهل سنت مطرح میکنند اینکه ابوبکر بر جنازه فاطمه (س) نماز خواند و این دلیل بر رضایت فاطمه (س) از ابوبکر دارد، ولی طبق روایت صحیح بخاری، فاطمه (س) تا هنگام مرگ از شیخین ناراحت بود.

در منظر برادران اهل سنت، جناب ابوبکر، صدیق اکبر است. این دیدگاه در پرتو روایاتی اخذ شده که در اینجا سه روایت آن مورد تضعیف واقع شدهاند. یک روایت دلالتش خدشه دارد، روایتی تردید از سوی راوی است و روایت دیگر در کتاب احادیث جعلی آمده است.

عدالت صحابه یکی از موضوعات مورد توجه اهل سنت است. با این وجود برخی از صحابه کارهایی کردهاند که با عدالت سازگاری ندارد. یکی از این کارها توسط خلیفه اول در نپذیرفتن سخن فاطمه و علی (علیهماالسلام) در جریان فدک و پذیرفتن سخن جابر در ادعایش است.

پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فدک را در زمان حیاتش به فاطمه (سلاماللهعلیها) بخشید و حضرت فاطمه پس از رحلت پیامبر درخواست فدک را کردند و وقتی ابوبکر نپذیرفت حضرت زهرا مجبور شد که فدک را به عنوان ارث از ابوبکر مطالبه کند.

باور و اعتقادی بی پایه و اساس در بین اهل سنت وجود دارد و آن اینکه چون ابوبکر و عمر پدر همسر رسول خدا هستند و چون عثمان داماد ایشان است، دلالت بر تقرب این افراد در نزد رسول خدا دارد و سبب عاقبت به خیری است. این سخن با وقایع تاریخی مانند کنار زدن از امامت جماعت و عزل از قرائت آیات برائت، و راندن از کنار بستر، منافات دارد.

پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: «پس از من از ابوبکر و عمر پیروی کنید». این ادعایی است که از سوی برادران اهلسنت بیان شده است. در سند این روایت افرادی هستند که در ضعف ایشان از سوی خود اهلسنت شکی نیست. به عنوان مثال میتوان به عبدالملک بن عمیر اشاره کرد که فردی ضعیف است.

آنگونه که از کلمات برخی از طرفداران مذهب سقیفه به دست میآید، خود آنها به عمل زشت اتفاق افتاده در صدر اسلام پی بردهاند. لذا با بهانههای متعدد و تقطیع روایات در صدد تطهیر آن وقایع و توجیه آن افعال هستند. آیا این دور از مروت نیست که در روایات دست برده و خیانت میکنند تا بتوانند به اهداف خود برسند؟ آیا انتساب خلاف واقع به امام صادق کار درستی است؟

خداوند برای هدایت بشریت از انسانهای ویژه خود بهره برده است. اما در این میان این انسانهای ویژه برای دستگیری دیگر انسانها، خود باید یا هدایت گشته و یا در مسیر هدایت قرار گرفته باشند. این مساله در مورد خلیفه اول، با آزار و غصبناککردن دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سازگار نیست.