ابوبکر

هدف پیامبر اکرم از مشورت با اصحاب، طبق نظر علمای اهل سنت و شیعه چیست؟ ابن ابی حاتم که از علمای اهل تسنن میباشد درباره این آیه میگوید: مراد از مشورت پیامبر اکرم با مردم این است که خداوند میداند که رسول خدا، احتیاج به مشورت آنان ندارد و لکن میخواهد این کار (مشورت کردن) بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سنت و روش گردد.

استاد ابن ابی الحدید معتزلی در رابطه با علت غصب فدک توسط خلفاء میگوید: اگرسخن فاطمه (علیها السلام) را در قضیه فدک میپذیرفتند، فردا او از اين موقعيت به سود شوهر خود على (علیه السلام) استفاده کرده و مىگفت: كه خلافت متعلق به على (علیه السلام) است، و در آن صورت، خليفه و يارانش ناچار بودند كه خلافت را نيز به على (علیه السلام) تفويض كنند!

از جمله روایاتی که به عنوان ادلّه خلافت ابوبکر به آن استناد شده، روایتی است که در آن رجوع به ابوبکر در زمان فقدان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) است؛ که در پاسخ آنان میگوییم علاوه بر اشکال سندی، بر فرض که چنین روایتی از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) صادر شده باشد؛ خبری است از پیامبر اکرم نسبت به آینده نه تایید ابوبکر.

علما و مفسران اهلسنت و مورد قبول وهابیت، ذیل آیه 156 آلعمران به نقل از خود عمر بن خطّاب نقل کردهاند که در جنگ احد از ترس، همچون بز کوهی به بالای کوه فرار کرده است: «عمر بن خطّاب در خطبه روز جمعه سوره آل عمران را تلاوت نمود ـ او قرائت این سوره را دوست میداشت ـ هنگامی که او به این آیه رسید گفت: در جنگ احد ما شکست خوردیم به...

فخر رازی برای فضیلت ابوبکر با توجه به آیه غار، چنین میگوید: «ابوبکر كسى بود كه براى رسول خدا مركب خريد و عبد الرحمن بن أبىبكر و اسماء بنت أبىبكر، كسانى بودند كه براى آن دو غذا مىآوردند.» در حالیکه خريد مركب توسط ابوبكر و نيز آوردن غذا توسط فرزندان وى بر خلاف نقل تاریخ است و بعید نیست که این جعلیات تنها به منظور انكار و کتمان فضائل اميرمؤمنان(عليه السلام)...

اولا با توجه و دقت در متن آیه، و با توجه به نگرانى مداوم ابوبكر و عدم اطمينان او به سخن پيامبر خدا، منظور از معيت و همراهى خداوند در اين جمله، هرگز نمىتواند معيت خاص و دارای فضیلت باشد؛ بلكه مراد از آن همان معيت عام و جهان شمول الهى است كه همه عالميان آن برخوردار هستند. ثانیا: بر فرض اثبات فضیلت معیت با پیامبر اکرم، مهم حفظ ایمان تا آخر عمر است...
فخر رازی در آیه غار «إِلاَّ تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذينَ كَفَرُوا ثانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُما فِي الْغارِ إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَن...[توبه/40] گر او را يارى نكنيد، خداوند او را يارى كرد؛ آن هنگام كه كافران او را بيرون كردند، در حالى كه دوّمين نفر بود (و يك نفر بيشتر همراه نداشت)؛ در آن هنگام كه آن دو در غار بودند، و او به همراه خود مىگفت: غم مخور...»، تلاش میکند که...

ابن حاتم نیز در این باره مینویسد: «از ابن عباس روایت شده : علی (علیه السلام) با جان خودش (رضایت خداوند را) خرید و بر بستر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) خوابید؛ در حالی که مشرکان قریش او را با سنگ میزدند. ابوبکر در حالی که خیال میکرد این شخص که در جای پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) آرمیده خود پیامبر است، وارد شد. و پیامبر را صدا زد...

فخر رازی از مفسرین اهل سنت در قسمتی از کتاب خود برای افضلت ابوبکر با توجه به آیه غار چنین استدلال میکند: «در روايات آمده كه ابوبكر زمانی كه غمگين شد، رسول خدا به او فرمود که چه خيال میكنی درباره دو نفری كه نفر سوم آنها خداوند است. ترديد نيست كه اين مقام بلند و درجه رفيعی است.»اما در نقد این سخن چند نکته لازم است...

به گواه تاریخ ابوبکر برای عمر جهت جانشینی بعد از خود بیعت گرفت. در اینجا شیعیان سوالی مطرح کردهاند که علی القاعده باید اهل سنت را به حقیقت رهنمون سازد و در این میان پاسخهای علمای سنی به گونهای است که موجب میگردد هرچه بیشتر متقاعد شوید حق با شیعیان است؛ چراکه پاسخهای داده شده، حرفهای خندهداری است، که نشانه بی پاسخی است.

وهابیت امروزه شبههای را پیرامون حزن و اندوه ابوبکر که به زعم خود در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اتفاق افتاده را مطرح نموده و میخواهند آن را در مقابل حزن حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که بعد از رحلت پدر بزرگوارشان بوقوع پیوست، قرار دهند و با مقایسه این دو مورد، لااقل حزن ابوبکر را ارجحتر نشان دهند.

ابن تیمیه نسبت به حزن و اندوهی که بعد از وفات پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) بر تنها دخترش فاطمه (سلام الله علیها) عارض گشت و او را روانه بیت الاحزان کرده بود، اعتراض نموده و این عمل را به سختی مورد نکوهش قرار داده است. و ما در این مقال برای رفع شبهه مذکور از دو پاسخ «نقضی» و «حلّی» بهره خواهیم برد.

متکلمین ، مفسرین و علمای بزرگ اهل سنت معتقدند که در اثبات خلافت ابوبکر هیچ دلیل و نصی از آیات قرآن و روایات نبوی وجود ندارد لذا برای مشروعیت خلافت وی باید به سراغ ادله دیگر رفته و به آنها تمسک نمود .یکی از ادله ای که ایشان در این زمینه بدان تمسک کرده اند دلیل اجماع است ، در این مقاله به بررسی این دلیل و صحت و یا کذب آن می پردازیم
علمای اهل سنت همواره اذعان کرده اند که هیچ نص یا دلیلی از کتاب خدا و سنت پیامبر بر مشروعیت خلافت ابوبکر وجود ندارد، لذا به ناچار برای اثبات مشروعیت خلافت او، دست به دامان دلایل دیگری چون اجماع و عقل شدهاند. در این مقاله به بررسی دلیل اجماع در این مورد میپردازیم