رد حدیث «ریختن تمام علوم پیامبر، در سینه‌ی ابوبکر»

  • 1399/08/15 - 11:26
یکی از احادیث و فضایل ساختگی برای ابوبکر، این حدیث است که از پیامبر نقل کرده‌اند که فرمود: خداوند متعال چیزی در سینه‌ی من نریخته، مگر این‌که من آن را در سینه‌ی ابوبکر ریختم؛ این حدیث از لحاظ دلالت با شواهد تاریخی مورد قبول اهل سنت مخالف است و علمای اهل سنت، آن را باطل و جعلی دانسته‌اند.

از تهمت‌های زشت و سخیفی که به ساحت مقدس پیامبر اسلام نسبت داده‌اند، حدیثی است که از ایشان درباره‌ی ابوبکر نقل کرده‌اند که فرمود: «ما صبّ الله شیئاً فی صدری الاّ و قد صبّه فی صدر ابی‌بکر.[1] خداوند متعال چیزی در سینه‌ی من نریخته، مگر این‌که من آن را در سینه‌ی ابوبکر ریختم.»
این حدیث چنان بی‌محتوا و مجعول است که بدون تأمل و تفکر در آن هم می‌توان پی به جعلی و ساختگی بودنش برد؛ چرا که هیچ عقل سلیمی نمی‌تواند بپذیرد که آن‌چه ابوبکر می‌دانست برابر و مساوی با علم رسول خداست و این در حالی است که موارد زیادی از جهل و خطاها و لغزش‌های ابوبکر در مواقف و مقامات متعدد، با تصریح عالمان اهل سنت در کتبشان حکایت شده است؛ از طرف دیگر شواهد و ادله‌ی بسیاری موجود است، که همه دلالت بر این دارد که ابوبکر در اکثر موارد، برای دانستن احکام و قضایای دین، به صحابه پیامبر، به‌ویژه حضرت علی (علیه‌السلام) مراجعه می‌کرد و حکم مسائل مختلف را از آنان طلب می‌کرد؛ علامه امینی در کتاب گرانسنگ «الغدیر» این موارد را از کتب اهل سنت جمع آوری کرده است.[2]
از باب نمونه، قضیه‌ای که حاکی از جهل ابوبکر است، پرسشی است که از او درباره کلمه‌ی «أبّا» از آیه شریفه: «وَ فاكِهَةً وَ أَبًّا.[31/عبس] و میوه و چراگاه.» سؤال شده است و نتوانست جواب آن را بگوید، و نادانی و جهل خود را این‌گونه اظهار کرد که: «کدام آسمان بر من سایه اندازد و کدام زمین مرا حمل کند و به کجا روم و چه کنم، اگر در حرفی از کتاب خداوند چیزی بگویم که او اراده نفرموده باشد.»[3] و نیز در مورد کلمه‌ی «کلاله» که در سوره‌ی نساء است سؤال شد که در جواب گفت: من رأی خودم را درباره‌ی این کلمه می‌گویم، اگر درست باشد، البته واقعیتی است که خداوند بر زبانم جاری کرده و اگرخطاء کردم از جانب خودم و شیطان است که خدا و رسولش از خطاء منزه هستند.[4]
هم‌چنین در ردّ این حدیث جعلی، علمای اهل فن و حدیث شناس از اهل سنت، صدور این حدیث را تخطئه کردند و صراحتاً به جعلی و موضوع و ساختگی بودن آن اعتراف کرده‌اند، ازجمله ابن جوزی[5]، فیروزآبادی[6]، شوکانی[7] و دهلوی و دیگران؛ مثلاً دهلوی می‌گوید: «التزام به صحت این خبر، موجب برابری و مساوات ابوبکر با رسول خدا خواهد بود، و این حالت چه امر قبیح و زشتی است که یکی از افراد رعیّت و امت را با آن حضرت و سرورش برابر بدانیم.»[8]
در نتیجه تو خود از این مجمل کلام مفصل خوان

پی‌نوشت:

[1]. تفسیر غرائب القرآن، نظام نیشابوری، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج3 ص471.
[2]. الغدیر، علامه امینی، طبعه النجف الاشرف، نجف، عراق، ج7 ص69-329.
[3]. تفسیر الجامع الاحکام القرآن، قرطبی، دار الکتب العربی، بیروت، لبنان، ج1 ص29. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. تفسیر جامع البیان، طبری، هجر، قاهره، مصر، ج6 ص30. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[5]. الموضوعات، ابن جوزی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج1 ص237.
[6]. سفر السعاده، فیروز آبادی، دار القلم، بیروت، لبنان، ص280.
[7]. الفوائد المجموعه فی الاحادیث الموضوعه، شوکانی، ص335. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[8]. أشعه اللمعات، عبدالحق دهلوی، مطبعه نول، بمبئی، هند، ج4 ص350. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.