تقابل نظر رهبران تشیع لندنی و امامین انقلاب در قبال علوم عقلی

  • 1403/02/02 - 12:04

جریان افراطی «شیعه انگلیسی»، جریانی است که بر پایه مبانی و تفکراتی از جمله مخالفت شدید با علوم عقلی به ویژه فلسفه شکل گرفته است و طرفداران این جریان، عقل نظری و صِرف عقل را حجت ندانسته و علوم عقلی که بر پایه عقل نظری ایجاد شده را بیراهه و خارج از اسلام می‌دانند.

تشیع لندنی

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در سال‌های اخیر بحث ضرورت مقابله با افراط‌گرایی و تفرقه‌افکنی موضوع بسیاری از مباحثات درون مذهبی شیعیان را به خود اختصاص داده است. در این میان عنوان جریان «شیرازی‌ها» یکی از تعابیر ثابت این گفت‌وگوها بوده است و موجب شده تا همواره عده‌ای در موافقت و مخالفت با این جریان به بحث و مجادله با یکدیگر بپردازند.

از همین رو در ادامه این مطلب سعی می‌کنیم در متن‌های متوالی و کوتاه برخی از شاخصه‌های این جریان را بیان می‌کنیم: ابتدا باید این مطلب را بیان کرد که جریانی که از آن به‌ عنوان جریان شیرازی‌ها یاد می‌شود، جریانی است که در اموری هم‌چون مواجهه با سایر مسلمانان، اظهار شعائر مذهبی شیعه و آنچه که مربوط به شیعه در نزد جهانیان است به پیروی از سید صادق شیرازی پرداخته و در این رابطه دارای افکار و رفتارهای خاصی است.

یکی از شاخصه‌های این جریان، مخالفت شدید آن با علوم عقلی و به‌ خصوص فلسفه است؛ اگرچه همواره تعداد خاصی از علمای شیعه نگاهی انتقادی به علوم عقلی همچون فلسفه داشته‌اند و این انتقادات را در قالب کرسی تدریس و به‌ صورت عالمانه بیان نموده‌اند؛ ولی باید دانست که مخالفت تشیع انگلیسی با علوم عقلی به شکل عوامانه و با رنگ و لعاب تکفیر است.[1]

این در حالی است که رهبر معظم انقلاب حضرت آیت‌الله خامنه ای مدظله‌العالی در این باره می‌فرمایند: «باید آستانه تحمل را در حوزه باید بالا ببریم، خوب یکی مشرب فلسفی دارد، یکی مشرب عرفانی دارد، یکی مشرب فقاهتی دارد، ممکن است همدیگر را هم قبول نداشته باشند؛ من چند ماه پیش از این در مشهد گفتم که مرحوم شیخ مجتبی قزوینی رضوان‌الله تعالی علیه مشرب ضدیت با فلسفه حکمت متعالیه، مشرب ملاصدرا داشت؛ امام رضوان‌الله علیه چکیده و زبده مکتب ملاصدرا است؛ نه فقط در زمینه فلسفی‌اش، در زمینه عرفانی هم همین‌جور است؛ اما مرحوم شیخ مجتبی قزوینی نه فقط امام را قبول داشت، از امام ترویج می‌کرد تا وقتی زنده بود... مسئله تکفیر و رمی و این حرف‌ها را باید از حوزه دور ریخت.»[2]

با این حال، این جریان هرگونه تدریس، تعلیم، و آشنایی با فلسفه و علوم مرتبط با آن را مساوی کفر و الحاد و خروج از دین معرفی می‌نماید و در همین راستا سعی وافری نیز می‌کند تا گزیده‌هایی از سخنان دانشمندان آگاه به این علوم انتخاب نموده و با ارائه تفسیری سطحی و عوامانه، خشم و شورش مردم علیه این علما را برانگیزد.

 البته این‌چنین تفکر و رفتارهایی در حوزه‌های علمیه ریشه‌دار بوده و اختصاص به این زمان ندارد؛ چنانچه امام خمینی رحمت‌الله‌علیه در پیام منشور روحانیت در این باره می‌فرمایند: «در مدرسه فیضیه فرزند خردسالم، مرحوم مصطفی از کوزه‌ای آب نوشید، کوزه را آب کشیدند، چرا که من فلسفه می‌گفتم؛ تردیدی ندارم اگر همین روند ادامه می‌یافت وضع روحانیت و حوزه‌ها وضع کلیساهای قرون‌ وسطی می‌شد که خداوند بر مسلمین و روحانیت منت نهاد و کیان و مجد واقعی حوزه‌ها را حفظ نمود.»  [3] ولی متأسفانه بعضی از گروه‌های شیعه، همچون جریان معروف به شیرازی‌ها با حدّت و شدت خاصی این مسیر را ادامه می‌دهند.

 پی‌نوشت:
[1]. افضلی، محمد علی و مومنی‌ها، محمد علی، غلو و افراط درجریان شیعه انگلیسی، ص138.
[2]. ‌بیانات در دیدار جمعی از اساتید و فضلا و مبلّغان و پژوهشگران حوزه‌های علمیه کشور در تاریخ 8/09/1386.
[3]. خمینی، سید‌روح‌الله، صحیفه نور، ج21، ص279.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.