قرآنیون
برقعی که قرآن را بی نیاز از تفسیر میداند و در مسیر تفسیر آیات و نقادی روایات، گاه به صراحت و گاه تلویحاً بارها این مسئله را متذکر شده است؛در صورتیکه این مبنای برقعی علاوه بر اینکه مخالف با مبنای بسیاری از مفسران است، همچنین پیامدهایی ناگواری دارد.
شریعت سنگلجی که در دوره رضاخان، مجاز به فعالیت فرهنگی بود، با تأثیرپذیری از آموزههای وهابیت، بسیاری از اعتقادات شیعه را انکار کرد؛ حاکمان آن دوره، علاوه بر پخش این عقاید باطل، مانع نقد آن نیز میشدند.
ابوالفضل برقعی از روحانیون معاصر شیعه بود که در یک تغییر نگرش، در برخی آثار متأخرش به عقیده وهابیت متمایل شده است. مطالعه آثار وی، که در قالب کتابها، تألیفات و یا فایلهای صوتی و تصویری از وی است، حکایتگر این تغییر در اندیشههای او است که به مذاق وهابیت خوش آمده است.
ابوالفضل برقعی، یکی از سران جریان قرآنیون است که در میان نوشتار خود، حمله سپاه خلیفه دوم به ایران را، جهاد میخواند؛ اما در مقابل این ادعا، احمد صبحى منصور که خود از دل سپردگان به مکتب خلفاست، ادعایی بر خلاف مدعای برقعی دارد.
سید ابوالفضل برقعی، از روحانیون معاصر ایران است که دیدگاههای خاص و متناقضی دارد؛ بسیاری از عقاید تشیع که توسط خود او احصاء و ضروری اعلام شده، در آثار دیگرش، نفی و باطل گردیده است.
یکی از رویکردهای متناقض برقعی این است که ایشان در برخی از آثارش نسبت تحریف قرآن را به بزرگان شیعه داده است. او بدون بررسی جامع دیدگاه اندیشمندان شیعه، عده قابل توجهی از علمای شیعه را به تحریف قرآن متهم میکند.
ابوالفضل برقعی از سردمداران فرقه قرآنیون، به دنبال تضعیف بزرگان حدیثی شیعه از جمله مرحوم کلینی است و در این زمینه، ادعاهای بیاساسی مطرح کرده است که هیچ پشتوانه علمی نداشته و صرفاً یک نظر شخصی است. بزرگان علم رجال، نظراتی غیر از نظرات برقعی در مورد مرحوم کلینی ذکر کردهاند.
عبدالرحیم ملازاده وهابی با توجه به مقدمهای که بر کتاب بت شکن برقعی نوشته و به دلیل تعصب کورکورانه، تلاش کرده تا شيعه را به عنوان مذهبى كاملاً باطل و نادرست معرفى كند و اهل سنت را به عنوان مذهب درست و واقعى و چنين باورى را به نويسنده كتاب (برقعی) نسبت داده است؛ غافل از اینکه آنچه برقعی در این کتاب به دنبال آن است، نه تنها مذهب شيعه، بلكه مطلق مذهب را باطل مىداند.
سید ابوالفضل برقعی، از روحانیون معاصر ایران است که دیدگاههای خاص و متناقضی دارد؛ بسیاری از عقاید تشیع که توسط خود او احصاء و ضروری اعلام شده، در آثار دیگرش نفی و باطل گردیده است.
یکی از اعتقادات باطل برقعی این است که امامت را نه از اصول و نه از فروع دین می داند، بلکه معتقد است امام، حافظ حوزه دین و راهنمای مسلمین است که در پاسخ باید گفت آیات بسیاری در قرآن کریم به صراحت یا به اشاره، معارفی را راجع به موضوعات اعتقادی همچون توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت و سایر آموزههای عملی چون نماز، حج، زکات، جهاد و ... بیان کردهاند و عدم طبقه بندی و تصریح بر اصل یا فرع بودن این آموزهها در قرآن، سبب مخدوش شدن جایگاه آنها نمیشود.
بسیاری از مفسران با توجه به اینکه سنت پیامبر (ص) و روایات معصومین (ع) پس از قرآن کریم دومین مرجع مهم و معتبر در شناخت آموزه های دینی است، در تفسیر، از قرآن و سنت بهره می جویند؛ اما جریانی به نام قرآنیون درصدد است که ملاک و محور تفسیر را، بیانات قرآن قرار دهد.
خداوند قرآن را به صورت نور و هدایت و بیانگر همه چیز نازل کرد؛ پس دلیل نیاز به تفسیر قرآن چیست؟ قرآن معارفی را كه بشر به آن نيازمند است، در حجم کمی از الفاظ، ارائه كرده و اين امر سبب شده كه فهم بخشی از آيات، نيازمند دقت بيشتر و تحقيق عميقتری برای پی بردن به مقصود خداوند باشد؛ بنابراين ضرورت ايجاب میكند که تفسیری برای آیات قرآن وجود داشته باشد.
سید ابوالفضل برقعی، از روحانیون معاصر است که عمده اندیشه وی ترکیبی از قرآن بسندگی و نفی عقاید شیعی است؛ ازجمله مسائلی که برقعی آن را انکار کرده، مسئله مهدویت است که در این زمینه مینویسد: «خداوند در كتاب خود نامی از مهدی نبرده و عنوانی برای او نیاورده است.»
از شبهات وهابیت در ایام فاطمیه این است که چگونه می توان باور داشت كه با وجود حضرت علی (ع) در درون منزل، همسر او درب را باز كرد؟ چرا حضرت علی (ع) برای بازكردن درب منزل نرفت؟ در پاسخ به این شبهه میتوان گفت آنچه از برخی روايات استفاده میشود این است که حضرت فاطمه (س) نزديک درب ورودی منزل نشسته بود و با ديدن عمر و همراهان وی، درب را به روی آنان بست.