غلو
اگر افکار و اعمال احمد بن حنبل موافق افکار و عقاید مجوس و یهود و نصارا باشد، این گریه در جهت موافقت و از دست دادن یک یار توجیه پذیر است. اما اگر احمد بن حنبل عقایدی در جهت خلاف عقاید با ایشان داشته باشد، چنین اقامه عزایی توجیه ناپذیر است.
صدقه مقابری میگوید: نسبت به احمد بن حنبل بدبین بودم و از او خوشم نمیآمد. شبی در خواب دیدم که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) دست احمد بن حنبل را گرفته، همچون دو رفیق در کنار هم راه میروند، هنگامی که از خواب بیدار شدم، بغضی که نسبت به او داشتم از بین رفت.
غلو کنندگانی که همواره بر شیعیان نسبت به شرافت اصحاب خاصهای همچون امیرالمومنین (علیهالسلام) اتهام به بزرگنمایی و غلو را نثار میکنند، برای فضیلت بخشی به احمد بن حنبل او را فدایی اسلام معرفی میکنند. «اسحاق بن راهویه میگوید: اگر احمد بن حنبل جان خودش را فدای اسلام نمیکرد، دین اسلام از بین میرفت.
از جمله غلوهایی که در فضیلتتراشی نسبت به احمد بن حنبل گفتند اینکه: حضرت خضر (علیهالسلام) به احمد بن حنبل سلام رسانده و میگوید: ساکنان آسمان و ملائکه (به خاطر تسلیم نشدن در مقابل حکومت) از تو راضی هستند.
حنابله بر خلاف آنچه درباره غلو و زیادهگویی به شیعیان نسبت میدهند، خود پا در این ورطه گذاشتند و در راستای فضیلت تراشی برای احمد بن حنبل به داستان سرایی و دیدن خواب تمسک جستند.
کسانیکه شیعیان را متهم به غلو زیادهگویی نسبت به پیشوایان خود معرفی میکنند، با غفلت از مسئله غلوی که به شیعیان نسبت میدهند، احمد بن حنبل را ملاک و معیار برای ورود و خروج در دین قرار دادهاند و در مورد وی میگویند: «بغض و دشمنی با احمد بن حنبل، نشانه خروج از دین است.»
ملاک و معیار در امور دینی در درجه اول صاحب و آورنده آن دین است، زیرا او بهتر از هر کس دیگر به انجام امور آن واقف است.
در حوزه دین، شاخص قرار دادن یک فرد برای میزان عمل بقیه افراد، باید دقت بسیار بالایی لحاظ گردد و اینگونه نیست که هر کس بتواند شخص دیگر را شاخص در این خصوص قرار دهد، مگر اینکه آن شخص خودش مامور و فرستاده از جانب خداوند باشد.
غلو در امور دینی به معنای زیادهروی کردن در علم و دانش افراد و بالا بردن مقام و منزلت ایشان فراتر از حد واقع را گویند که البته از نظر کلیه فرق اسلامی مذموم و ناپسند است و همگان بر این اعتقادند که نباید کسی را از حد خودش فراتر دانست.
برخی از جاعلین حدیث برای فضیلت سازی برای معاویه، اینچنین به پیامبر توهین کردهاند: که پیامبر پذیرفت که معاویه را از کتابت وحی کنار گذارد؛ جبرئیل که قبلاً هر چهار روز یکبار بر ایشان نازل میشد، تا چهل روز بر آن حضرت نازل نشد؛ پس وحی آمد که خداوند معاویه را برای نوشتن قرآن انتخاب کرد و تو حق نداری معاویه را کنار بگذاری.
نمونهای از غلو درباره معاویه: جبرئیل در حالیکه قلمی از طلای ناب در دست داشت، بر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) نازل شد... و عرض کرد: خداوند این قلم را از بالای عرش خود به معاویه هدیه کرده است. قلم را به معاویه برسان و بگو آیه الکرسی را با آن نوشته و پس از نقطه گذاری و حرکت گذاری به تو بدهد... .
از جمله غلوّها در مورد عزت بخشی به معاویه ساخته شده، حدیثی است که در آن نجوا کردن معاویه در زیر عرش الهی را بدون اینکه پیامبر بداند بیان میکند.
جاعلین اموی برای فضیلت سازی برای معاویه روایاتی ساخته و منتشر کردهاند، ازجمله: «افراد امین در پیشگاه خداوند، تنها سه نفر هستند: من، جبرئیل و معاویه.» ذهبی این حدیث را دروغ میداند؛ جاعلین با جعل این روایات، معارف اسلامی را به سخره گرفتهاند.
در اعتقادات شیعه، امامان معصوم منتخب از سوی خداوند هستند که طبق برخی از آیات و روایات متواتر در کتب فریقین به آن اشاره شده است، چرا که خلفای بعد از پیامبر باید یکسری ویژگی داشته باشند، تا به وسیله آن بتوانند مردم را راهنمایی کنند و مشکلاتشان را برطرف سازند؛ فلذا باید داناترین مردم باشند.