غلو

صالح بن فوزان، طلب حاجت از اشخاص صالحی که از دنیا رفتهاند را غلو در حق آن بزرگواران بهحساب آورده است؛ حال آنکه هم کرامات اولیاء الهی، ثابت شده است و با مرگ، متوقف نمیشود و هم بسیاری از عالمان و پیروان مذاهب اسلامی، در هنگام بروز مشکلات، به استغاثه از اولیاء الهی و مشروعیت آن ملتزم بودهاند.

مشایخ و مریدان صوفی از قطب خود قدیسی میسازند صاحب کمالات و صفاتی که حتی اهلبیت (ع) نیز آن صفات را برای خود قائل نیستند. صفاتی مانند الوهیت و خالقیت که منحصر در ذات پروردگار است را نهتنها در وصف برخی از اهلبیت (علیهم السلام) از زبان دراویش میشنویم، بلکه در برخی موارد آن صفات را در حق اقطاب خویش نیز بکار میبرند. درحالیکه پیامبران اصحاب خویش را از این چنین غلوی در حق آنها برحذر داشتهاند.

دراویش گنابادی از تعبیرات مختلفی مانند هادی، انسان کامل، ولی خدا یا خلیفة الله برای معرفی قطب خویش استفاده می کنند. اما برخی از دراویش این فرقه بلاهت را به حدی رساندهاند که شهادت به الوهیت و یکتایی قطب پیشین خود مجذوب علیشاه میدهند. اگر بزرگان صوفیه تعریف صحیحی از جایگاه خود میداشتند و حدومرز خود را نسبت به شأن و جایگاه انبیاء و اهلبیت (علیهم السلام) مشخص میکردند، بدون شک مریدان این فرقه دچار این انحرافات و غلوگوییهای کفرآمیز و شرک آلود نمیشدند.

سلفیه به شیعه نسبت کفر میدهند، چون میگویند شیعه در رابطه با اهل بیت غلو میکند و قائل به تحریف قرآن است.

غالیان و غلو کنندگان درباره احمد بن حنبل، گاه چنان پای را از گلیم خود فراتر میگذارند که سست بودن اعتقادات و عقایدشان برای همگان به امری سهل و آسان تبدیل میشود و برای درک آن احتیاج به دانستن و إشراف به علوم و براهین و استدلالات عقلی خاص نیست.

ابنسمون میگوید: از مدینه به قصد بیت المقدس خارج شدم، مقداری تمر صیحانی نیز همراه خود برداشتم. هنگامی که به بیت المقدس رسیدم، دلم هوای رطب کرد. نفسم را سرزنش کرده و گفتم: از کجا برایت رطب تهیه کنم؟ وقت شام به سراغ تمرهایی که با خود آورده بودم رفتم، ناگهان دیدم که تبدیل به رطب شدهاند.

پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) بارها و در جریانات مختلف از حضرت علی (علیه السلام) تمجید کرده و وی را ولی و جانشین بعد از خود معرفی کرده است که آخرین بار آن در یک اجتماع بزرگ، حادثه غدیر خم است که همه اهل مذهب آن حادثه عظیم را در کتب خود آوردهاند.

زیارت قبور بزرگان دین، خاصه قبر شریف پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و ائمه اطهار (علیهمالسلام) و امید به بخشش گناهان و قرار گرفتن در مسیر خیر، از اعتقادات شیعیان است و برخی جدیداً با این عمل مخالفت کرده و آن را شرک معرفی میکنند که باعث شده، مسلمانان برخی فرق اسلامی نیز تحت تأثیر واقع شوند ولی قدمای آنان اینطور نبودند.

علی بن موفق میگوید: روز جمعه هنگام خارج شدن از منزل، همسرم از من چیزی خواست. در حالی که ناراحت بودم از منزل خارج شدم. ناگهان هاتفی صدا زد: ای علی بن موفق! با وجود داشتن پروردگاری همچون من، ناراحتی؟

حنابله بزرگان خود مانند عبدالله بن حفار را صاحب مقاماتی بلند میدانند تا جایی که ادعا میکنند احمد بن حنبل او را در مسیر رفتن به عرش ملاقات کرده بود.

بیپایه و بیاساسترین غلوّ آن است که سخنی را بدون هیچ پیش زمینهای از یک شخص برای وی به عنوان یک فضیلت شمرده شود. زیرا هر چیزی برای اثبات، محتاج دلیل است و صرفا با ادعا چیزی ثابت نمیشود.

غالیان و غلو کنندگان درباره شخصیت احمد بن حنبل وی را تافته جدا بافتهای فرض کردند که فرشتگان نکیر و منکر نمیبایست از احمد بن حنبل سئوال بپرسند.

خداوند بعد از ارسال رسل، در ضمن آگاه نمودن مردم به بایدها و نبایدها، به افراد صالح و نیکوکار وعده بهشت و به کافران و نافرمایان از اوامر الهی، وعده عذاب در دوزخ و آتش جهنم را داده است.

در حالیکه پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) خود را از جنس مردم معرفی میکند غالیان و غلو کنندگان در حق احمد بن حنبل، وی را چنان بالا برند که او را از جنس ملائکه و بدون شباهت به انسانها معرفی کردند.