بدعت

به جماعت خواندن نماز تراویح از جمله بدعتهایی بوده که به نقل صحیح بخاری، در زمان خلیفه دوم اهل سنت توسط او ایجاد شده است. این در حالی است که بخاری در صحیح خود از نهی حضرت نسبت به این موضوع یاد می کند و امر رسول خدا (ص) به خواندن این نماز در خانه و به صورت فرادا را در کتابش ثبت و ضبط می کند.

اسلام به عنوان آخرین دین آسمانی، به سنتهای حسنه و نیکویی که از گذشتگان به ارث رسیده و با شرع مقدس در تضاد نبوده، احترام گذاشته و آنان را تأیید کرده است. یکی از سنتهای حسنه، برگزاری جشن نوروز بوده که ایرانیان، به صله رحم و هدیه دادن اهتمام داشتهاند. وهابیون با بدعت دانستن این روز، نوروز را امری حرام و بدعت میدانند؛ در حالی که در روایات شیعه با توجه به بعضی از نکات حسنه آن، نوروز را جایز دانستهاند.

اسپانیا و انگلیس به رهبری استعمارگران یهودی به فکر افتادند که مقاومت مسلمین را بشکنند. انگلیسیها، برای رسیدن به این هدف به چارهجویی پرداختند؛ انگلیسیها از جهل و سادگی شیعیان هندوستان و عشق زیاد آنان به امام حسین (علیهالسلام) سوء استفاده کرده و آنان که از مرکز تشیع و مرجعیت نجف دور بودند، قمه و شمشیرزنی را در سنت عزاداریشان وارد کردند.

جشن گرفتن مسلمانان براى میلاد پیامبر(ص) و خواندن شعر در فضایل آن حضرت برای بزرگداشت ایشان است و به ذهنشان هم خطور نمىکند که این کارها براى عبادت ایشان باشد؛ شرک وقتی است که انسان کسی را در سرنوشت خود و جهان موثر بداند و او را به عنوان معبود عبادت کند یا عملی که دین آن را تایید نکند، در دین وارد نسازد.

بزرگداشت اعیاد مذهبی و برگزاری مجالس و محافل جشن و سرور یکی از سیرههای مشروع و مباح بلکه رایج بین مسلمانان بوده و هم اکنون نیز در بین آنان رواج دارد؛ ولی وهابیها میپندارند که برگزاری جشن میلاد پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت، قرائت قرآن در آن مراسم، شعر خواندن در مدح ایشان و اطعام مسلمانان از جمله منکرات است .

یکی از کارشناسان شبکههای ماهوارهای وهابی گفته که اگر کسی مهر همراه خود داشته باشد، مانعی ندارد ولی سجده بر آن بدعت است؛ این درحالی است که میتوان با منابع روایی اهل سنت جواز سجده بر خاک و مهر را اثبات کرد.

وهابیت که با دوری از اصول و قواعد عقلی و نقلی، خود را تنها مسلمانان عالم معرفی میکنند، در ادعای مضحک، رد شدن از زیر قرآن و یا قرآن به سر گرفتن را بدعت و عمل حرام معرفی میکنند؛ در حالیکه بر اساس روایات اهلسنت، امیرالمومنین، و بنا بر روایات شیعه، ائمهی اطهار در هنگام مشکلات و یا برای اجابت دعا، به قرآن پناه میبردند.

بدعت مسالهای متناقض در پیروان مکتب خلفا است که گاهی آن را تا 5 مورد نیز حتی تقسیمبندی کردهاند؛ بدعت همواره ابزاری برای سرکوب کردن مخالفان در مذهب اهل سنت بوده است و امروز تمام قد در اختیار سلفیت و فرزند ناخلفش یعنی وهابیت قرار گرفته که با استفاده از آن، حکم به قتل و کشتار مسلمانان میدهند.

شیخ حمود تویجری وهابی، پوشیدن کلاه، پیراهن و شلوار را به علت مشابهت به دشمنان خدا، بدعت و حرام میداند و این استدلال که آن کلاه، کلاهی برای جلوگیری از شدت حرارت خورشید است و یا شلواری است که هنگام کار لازم است آن را بپوشد را کلاه شرعی دانسته و برای حلال کردن فعل حرام کافی نمیداند.

یکی از نشانههای خداوند اختلاف زبانهاست و از نعمات الهی، آشنایی به زبانهای مختلف است، اما مفتی وهابی میگوید: عادت به سخن گفتن به زبان غیر عربی، امری غیر شرعی است، چون باعث محبت پیدا کردن به صاحبان کافر آن زبان میگردد.

مفتیان وهابی فتوا دادهاند: بازی فوتبال در زمان رسول خدا، خلفاء، صحابه، و پادشاهان اسلامی نبوده؛ در زمرهی توطئه غربیها برای دوری جوانان مسلمان از نماز و همچنین لهو و لعب به شمار رفته و حاکمان باید از این کار جلوگیری کرده و به جای آن، آموزش نظامی به جوانان بیاموزند؛ این نوع کارها از افعال سفیهان و جاهلان است و ما را شبیه دشمنان خدا میسازد.

مفتیان وهابی حکم کارهایی که در نیروهای نظامی انجام میشود از قبیل: موسیقی و مارش نظامی، سلام نظامی، احترام به پرچم کشور و ... را محکوم و ممنوع کردهاند، و میگویند: پوشیدن هرگونه لباس که مشابهت به لباس غیر مسلمان داشته باشد، بدعت و حرام است. آموزش نیروهای نظامی و پوشاندن آنان به شکل فرنگیها، به سبب شباهت به دشمنان خدا حرام است.

از فتاوای شگفتانگیز مفتیان وهابی این موارد است: گفتن «صدق الله العظیم» بعد از اتمام قرائت قرآن بدعت و حرام است؛ نصب تابلو که در آن آیات قرآن نوشته شده، بر روی دیوار بدعت و حرام است؛ شستن دست و صورت با صابون، در هنگام وضو گرفتن بدعت و حرام است؛ برگزاری سالگرد ازدواج، جشن تولد نوزادان و ... بدعت و حرام است.

از بن باز وهابی سؤال شد ذکرهایی مانند «لا اله الا الله» «الله اکبر» که در تشییع جنازه گفته میشود، مشروع است؟ پاسخ گفت: هیچ اصل و اساسی نداشته و در عادت گذشتگان هم نبوده؛ در حالیکه در مسند احمد آمده پیامبر در تشییع جنازهها، چهار یا پنج مرتبه این اذکار را مورد استفاده قرار میداد.