بدعت

از شاخصههای فرقهی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، ابنتیمیه حرّانی به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانتآمیز نسبت به اهلبیت و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظز مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. او و پیروانش در موضوع عزاداری سیدالشهداء نیز تعبیرات زشت و زنندهای به کار بردهاند.

از شاخصههای فرقهی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، ابنتیمیه حرّانی به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانتآمیز نسبت به اهلبیت و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظز مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. او و پیروانش در موضوع عزاداری سیدالشهداء نیز تعبیرات زشت و زنندهای به کار بردهاند.

از شاخصههای فرقهی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، ابنتیمیه حرّانی به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانتآمیز نسبت به اهلبیت و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظز مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. او و پیروانش در موضوع عزاداری سیدالشهداء نیز تعبیرات زشت و زنندهای به کار بردهاند.

از شاخصههای فرقهی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، ابنتیمیه حرّانی به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانتآمیز نسبت به اهلبیت و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظز مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. او و پیروانش در موضوع عزاداری سیدالشهداء نیز تعبیرات زشت و زنندهای به کار بردهاند.

از شاخصههای فرقهی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، ابنتیمیه حرّانی به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانتآمیز نسبت به اهلبیت و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظز مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. او و پیروانش در موضوع عزاداری سیدالشهداء نیز تعبیرات زشت و زنندهای به کار بردهاند.

یکی از مسائل و موضوعات اختلافی میان مسلمانان و وهابیان، مسأله برگزاری مراسم جشن و شادی در ایام تولد پیامبر اکرم و ائمه است. ابنتیمیه حرانی برگزاری مراسم جشن و شادی در ایام تولد پیامبر اکرم و ائمه، قرائت قرآن، مدح رسول گرامی اسلام و ائمه توسط شعرا و مداحان را به جشن و شادی یهود و نصارا تشبیه میکنند و آن را بدعت و حرام میدانند.

میان شیعه و اهل سنت در اعتقاد داشتن به اینکه صحابه پیامبر خوب یا بد بودند اختلاف است، چرا که برخی از صحابه دنباله رو رفتارهای اخلاقی پیامبر بودند و او را الگوی واقعی خود میدانستند، اما برخی دیگر از اصحاب اینطور نبودند و در ظاهر پیامبر را برای خود الگو قرار میدادند اما در واقع هیچ گاه به مانند پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) عمل نکردند و به دنبال هوای نفس خود بودند

در جهت تأييد جشن روز تولد پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) از سوی عالمان هر عصر کتابها و رسالهها نوشته شده و فتواها صادر شده است. تنها گروهی که به مخالفت با آن پرداختهاند ، فرقه نو ظهور و منحرف وهابیت است. این گمراهان از روی عدم آگاهی به شریعت و نیز بیمهری نسبت به صاحب رسالت، مولودی را بدعتی ناپسند و حرام میدانند، واین در حالی است که اکثر مسلمانان روز تولد پیامبر را جشن میگیرند.

اگر اهل سنت این ادعا را صحیح بدانند بر اینکه تنها باقیمانده از اسلام فقط قبلهای ست که به طرف آن نماز خوانده میشود مصیبت بس عظمایی است که دامنگیر ایشان شده است و حال باید پرسید چه کسی مسئول اینهمه کجروی و ورود بدعتها در دین است؟

از وظایف پیامبران مبارزه با بدعت و بدعتگذاران است. مهمترین مبارزه پیامبر با بدعتگذاران در جریان تخریب مسجد ضرار متبلور است. از دیگر مصادیقی که میتوان نام برد، گوشزد کردن خطر صوفیه به مسلمین است. حضرت رسول(ع) در حدیثی خطر صوفیه را به مسلمین گوشزد کرده و ایشان را از صوفیان منحرف برحذر میدارند.

سران صوفیه مدعیاند که تصوف ریشه در قرآن و سخنان معصومین (علیهم السلام) دارد. لذا تصوف را یک بدعت ندانستهاند، بلکه معتقدند که تصوف روح اسلام و صوفیان برگزیدگان از میان مسلمین هستند! درحالیکه به اعتراف برخی از بزرگان صوفیه، تصوف پارهای از آداب خود را از مذاهب غیراسلامی گرفته است.

یکی از عوامل جدایی طریقت صوفیانه از شریعت محمدی (ص)، تاسیس خانقاه است. زیرا مومنین در مساجد ملزم به انجام امر شریعت هستند ولی صوفیه در خانقاه علاوه بر انجام ندادن امور شریعتی، دست به کارهایی میزنند که انجام برخی از آنها در اسلام مورد مذمت واقع شده است.

خداوند در قرآن کریم به عمران، آباد کردن، بهسازی، توسعه و گسترش مسجد از همه نظر سفارش کرده و در صدر اسلام، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مسجد را محور بسیاری از کارهای تبلیغی، فرهنگی، آموزشی، قضایی و... قرار داده بود که در گذر زمان مکانهایی از جمله خانقاه صوفیان به وجود آمدند که کاملا نقش رقیب و مصداقی برای خراب کردن مسجد قرار گرفتند.

«سبکی» از علمای اهلسنت در مورد ابن تیمیه گفته است: «او در پوشش پیروی از کتاب و سنت در عقاید اسلامی بدعت گذاشت و ارکان اسلام را در هم شکست. او با اتفاق مسلمانان به مخالفت برخاست، سخنی گفت که لازمه آن جسمانی بودن خدا و مرکب بودن ذات اوست.... شوکانی نیز گفته است: اگر کسی به ابن تیمیه شیخ الاسلام بگوید کافر است.