بنواز مطرب که این طریقت ماست!!!

  • 1391/11/18 - 03:10
از آداب و رسوم قدیمی و رایج در آیین اهل حق ، استعمال موسیقی و طنبور نوازی در مجالس آیینی است . این که از چه زمانی طنبور نوازی در مراسمات دینی غلات وارد شد پیشینه تاریخی روشنی ندارد .اما هر چه باشد ، استفاده از ابزار آلات موسیقی در حلقه ذکر دراویش ، با روح دیانت و عبودیت سازگاری ندارد و این نوشتار در صدد اثبات همین مطلب است .
طنبور

در باره چرائی طنبور نوازی در محافل علی اللهیان سخن بسیار است لکن ما از سه منظر به این موضوع می پردازیم 1 - فلسفه استفاده از طنبور در مجالس آیینی 2 - موسیقی و طنبور نوازی در آیینه آیات و روایات  3 -  اثرات سوء نواختن طنبور و استماع آن .

{ الف } -  فلسفه استفاده از طنبور در مجالس آیینی :

با سیری اجمالی در متون و آموزه های اهل حق بر این حقیقت واقف می شویم که این فرقه  بعلت جعلی و غیر اللهی بودنش از لحاظ ساختار و محتوا بسیار نازل و سخیف بوده ، از این رو برای تبلیغ و انتقال آموزه های خود با مانع, عدم پذیرش مردم و فقدان مقبولیت مواجه خواهند شد . در این جاست که دست به دامان افیون و مخدر عقلانیت می شوند و اراجیف خود ساخته خویش را به خورد توده های عوام می دهند .

گفته شد افیون و مخدر عقلانیت ، آری امروزه محققین و پژوهشگران با انصافی که جیره خوار دستگاه استکبار و صهیونیزم نیستند ، اذعان دارند که نواختن و شنیدن موسیقی ( من جمله طنبور ) سطح عقلانیت را به شدت کاهش داده و قوه اختیار را تا حد زیادی از آدمی سلب می نماید .سوای مضرات موسیقی که ذکر خواهد شد ، ریتم و آهنگ موسیقی برای نفس و قوه شهویه خوشایند است و لذا شنونده مطالبی را که از طریق موسیقی به او منتقل می گردد ، مورد تجزیه و تحلیل قرار نمی دهد . در مباحث روان شناختی به اثبات رسیده که موسیقی همانند هیپنوتیزم در ضمیر ناخود آگاه انسان اثر می گذارد . گرچه موسیقی به حسب ظاهر پدیده ای زیبا و خوشایند طبع نفسانی است اما در واقع بسان دیگر مواد مخدر دخانی و قرص های روان گردان ،حالت تخدیری خطرناکی داشته که از عوارض آن عدم تمرکز ،کاهش گیرایی ذهنی و بر هم زدن تعادل روحی و روانی است . فرضا" اگر مضامین و محتوای موضوعی را به شکل ساده و بدون استعانت از ابزار آلات موسیقی ارائه کنند ، چه بسا بخاطر تجزیه و تحلیل مردم ، فاقد مقبولیت باشد اما اگر مطالب مذکور در ظرف و قالب موسیقی ریخته شود غالبا" با تأیید و اقبال عموم مواجه خواهد شد . اشعار کردی اهل حق (کلام پیران حقیقت ) نیز از این قائده مستثنی نیست .

تصور کنید اصول عقاید اهل حق را بصورت کلاسیک و سخنرانی تشریح کنند ، آیا واقعا" کسی هست که به آن ریشخند نزند ؟ جالب است همین عقایدی که اسباب خنده عده ای را فراهم می سازد اگر در قالب موسیقی (طنبور ) بیان و اجرا شود ،به مذاق عوام الناس خوش آمده و آن حالت استهزاء به تأیید و تصدیق مبدل می گردد .و این جادوی مرموز از اثرات موسیقی است که دشمنان بشریت به سبب آن جوانان و دیگر اقشار را از صراط مستقیم و بندگی منحرف ساخته اند . خوب است بدانید در تمام ادیان آسمانی مطالب کتاب مقدس بصورت ساده و بدون توسل به موسیقی قرائت می گردد تا مخاطب با اختیار تام و بدون هرگونه عامل تحمیلی ( مانند موسیقی ) سرنوشت وخط مشی خود را انتخاب نماید . پس فلسفه طنبور نوازی در محافل اهل حق چیزی نیست جزء حقیقت جلوه دادن آیین تو خالی و سراب گونه خود با استعانت از جادوی موسیقی . و این سیاستی است که در تمام مکاتب شیطانی و ساختگی اعمال می گردد .

{ ب } - موسیقی و طنبور نوازی در آیینه آیات و روایات :

در باره موسیقی آیات و احادیث آموزنده و تکان دهنده ای وجود دارد که انسان را به تأمل وا داشته و لزوم بازنگری سبک زندگی در عصر مدرنیته را گوشزد می کند . قرآن کریم می فرماید : و من الناس من یشتری لهو الحدیث لیضل عن سبیل الله بغیر علم و یتخذ ها هزوا" أولائک لهم عذاب مهین (1 )=بعضی از مردم سخنان باطل و بیهوده را می خرند تا مردم را از روی نادانی ، از راه خدا گمراه سازند و آیات الهی را به استهزاء گیرند ، برای آنان عذابی خوار کننده است .علماء و مفسران شیعه وسنی لهو الحدیث را به غنا و موسیقی و چیزهای لغو ، باطل و بیهوده تفسیر نموده اند .(2)

قرآن مجید در توصیف مؤمنین یکی از ویژگی آنان را چنین بیان می کند : والذین هم عن اللغو معرضون =مؤمنان آنهایی هستند که از لغو و بیهودگی روی گردانند .در برخی از تفاسیر آمده است که :مراد از لغو در آیه شریفه غنا و آواز خوانی و استعمال آلات موسیقی است .( 3 ) و بر کسی پوشیده نیست که طنبور از مصادیق بارز آلات موسیقی می باشد .

خداوند حکیم برای این که انسانها را از خطرگمراهی از جانب شیطان آگاه نماید در خطاب به دشمن دیرین انسان ( ابلیس ) می فرماید : هر کدام از آنها را می توانی ، با صدایت تحریک کن .(سوره اسراء آیه 64 ) مجاهد یکی از مفسران صدر اسلام گفته است : مراد از صدای شیطان ، غنا و انواع آلات موسیقی است .(4)

 خدای سبحان پس از بیان حکم نماز جمعه ، به قضیه ای که در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اتفاق افتاده اشاره کرده و می فرماید : هنگامی که آنها تجارت یا سرگرمی و لهوی را ببینند ، پراکنده می شوند و به بسوی آن می روند و تو را ایستاده به حال خود رها می کنند ( سوره جمعه آیه 11 ) علامه طباطبایی در تفسیر این آیه شریفه می فرماید : مضمون روایاتی که از طریق شیعه و سنی نقل شده در این جهت متفق است که ، کاروانی از تجار ، در روز جمعه هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم مشغول خطبه نماز جمعه بود ، وارد مدینه شد و به منظور اعلام ورود خود ، طبل و دهل زدند . مردم پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را در حال خطبه رها کرده و به طرف کاروان رفتند ، آیه فوق به همین مناسبت نازل شد . پس مراد از لهو در این آیه ، استعمال طبل ، دهل ، دایره و سایر آلات طرب است . (5 )

 در برخی روایات  ، اختراع موسیقی به شیطان نسبت داده شده است . امام صادق علیه السلام می فرماید : «آنگاه که حضرت آدم علیه السلام وفات کرد ، شیطان و قابیل که دشمن او بودند خوشحال شده ، هر دو در محلی جمع شدند و به نشانه شادی برای مرگ آدم علیه السلام و شماتت او ، آلات موسیقی ساختند و نواختند ، پس هر گونه آلات موسیقی که در روی زمین باشد و مردم از آن لذت ببرند ، از نوع همان چیزی است که شیطان و قابیل اختراع کرده اند .(6 )

از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده است : آواز خوانی و لهو ( موسیقی ) نفاق رادر دل می رویاند همانگونه که آب گیاه را می رویاند . . . (7 )

رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم  در ضمن بر شمردن علائم قیامت فرمود : مردم از شهوات پیروی می نمایند . . . مردم به اهل طنبور ، دف و نی و دیگر آلات لهو و لعب روی می آورند ، آگاه باشید که هر کس به یکی از آنان با دادن پول ، لباس ، غذا و امثال آنها کمک نماید ، همانند کسی است که با مادر خود در داخل کعبه هفتاد بار زنا کرده باشد !!!(8 )

امام صادق علیه السلام می فرماید : اگر چهل روز در منزل مردی بربط (نوعی آلت موسیقی شبیه طنبور ) نواخته شود شیطان بدن خود را بر بدن صاحب خانه قرار می دهد و بر بدن او نفسی می دمد که غیرت مردانگی را از دست می دهد ، به گونه ای که اگر به ناموسش هم تجاوز شود ، غیرتش به حرکت در نمی آید و اهمیت نمی دهد . . . وقتی که چنین شد ، شرم و حیا از او برداشته می شود به گونه ای که از سخنان ناروایی که به مردم می گوید ، یا مردم درباره او می گویند پروایی ندارد (9 )

 رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند :در خانه ای که شراب ، دف ، طنبور و یا نرد باشد فرشتگان رحمت به آن وارد نمی شوند ، دعای ساکنان آن مستجاب نمی شود و برکت از آنان برداشته خواهد شد. (10 )

ایضا" رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم می فرمایند : به شش گروه سلام دادن روا نیست : یهودی ، مسیحی ، اهل نرد و شطرنج (اهل قمار ) ، اهل شراب و بربط و طنبور ،خنده کنندگان با فحش به مادران و شاعران (شاعرانی که شعرهای باطل و بیهوده می سرایند. (11 )

امام رضا علیه السلام  می فرمایند : کسی که چهل روز در خانه اش طنبور یا عود  (تار کوتاه و سر کج ) یا چیزی از آلات لهو و لعب از قبیل معزفه (پیانو ) و شطرنج و امثال آنها را نگهداری کند گرفتار غضب خداوند می شود ، اگر در این مدت بمیرد ، فاسق و فاجر مرده و جایگاهش آتش دوزخ است و چه بد سرانجامی است (12 )

در روایتی از امام صادق علیه السلام سؤال شد : پست ترین فرد کیست ؟ فرمود : کسی که شراب بخورد و به طنبور بزند .(13 )

در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم می خوانیم :صاحب تنبور ،در روز قیامت رو سیاه محشور می شود ، در دست او طنبوری از آتش است و هفتاد هزار ملک بالای سر او قرار می گیرند ودر دست هر کدام عمودی است که بر سر و صورت او می زنند . صاحب غنا  (آواز خوان و شنونده آن ) از قبرش کور وکر و لال بر انگیخته می شود .زنا کار ، صاحب مزمار ( ساز ) و صاحب دایره نیز همانند او محشور می شوند .( 14 )

شهید دستغیب رحمة الله علیه در کتاب گناهان کبیره می فرماید :یکی از گناهانی که به کبیره بودنش تصریح شده ، سرگرمی به آلات موسیقی و نواختن انواع سازها مانند تار و کمانچه و پیانو و طنبور و نظائر آن یا گوش دادن به آنهاست . (15 )

و صدها حدیث دیگر که ذکر آنها در این مقال نمی گنجد.

{ ج } - اثرات سوء نواختن طنبور و استماع آن :

بنا بر تحقیقات بعمل آمده توسط دانشمندان علم فیزیولوژی ، از جمله تحریکات خارجی که عدم تعادل بین اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک را ایجاد می کند ارتعاشات موسیقی است (اعم از موسیقی سنتی و غیر سنتی ). موسیقی وقتی که با آهنگ های نشاط انگیز یا با نواهای حزن آمیز و مخصوصا" اگر با ارتعاشات تند و ریتمیک (سمفونیک ) همراه گردد ، بطور مسلم تعادل لازمی را که بایستی بین دو دسته عصب سمپاتیک و پاراسمپاتیک وجود داشته بر هم زده و در نتیجه اصول حساس زندگی را اعم از هضم و جذب و دفع و ترشحات و ضربان قلب و وضع فشار مایعات بدن از جمله خون و غیره را مختل ساخته و رفته رفته شخص را به گرافتاری ها و امراضی نزدیک می سازد که طب جدید با تمام پیشرفت های حیرت انگیز خود در اغلب موارد از معالجه آن عاجز می ماند . امراض مختلف روانی ، اغتشاشات فکری ، عدم تعادل روحی ، انواع و اقسام دیوانگی ها ، وفور سکته های قلبی و مغزی که در تمام دنیا روز به روز در حال فزونی است و فکر پزشکان بزرگ به خود جلب نموده است . نود و پنج درصد آنها نتیجه آثار همین تمدن شوم جدید است که قسمت حساس آن تعمیم و ترویج موسیقی به وسیله رسانه ها و ازدیاد مجالس ساز و آواز و کنسرت می باشد . در اثر ایجاد سر و صداها ، کنسرت ها ، موسیقی های گوناگون و فیلم ها و کاباره ها و دانسینگ ها است که آمار دیوانگان و بیماری های روانی در تمام کشورها رو به ازدیاد رفته و هر روز بر شمار بیمارستان های کشور ها بالاخص اروپا و آمریکا افزوده می شود . پروفسور ولف آدلر استاد دانشگاه کلمبیا ، ثابت کرده که بهترین و دلکش ترین موسیقی ، شوم ترین آثار را روی سلسه اعصاب انسان می گذارد مخصوصا" اگر هوا گرم باشد تأثیر مخرب خیلی یشتر می شود و در مناطق حاره چون عربستان و بعضی از نقاط ایران منتهای سوء اثر را دارد . دکتر آدلر رساله مفصلی در بیان زیان های موسیقی منتشر نموده و در آمریکا هزاران نفر از مردم پیرو او شده و موسیقی را بر خود حرام نموده و لایحه مفصلی تهیه کرده به مجلس سنای آمریکا تقدیم داشتند که برای نجات  جامعه و جلو گیری از ضعف اعصاب که یکی از بدبختی های دنیای متمدن امروزی است لازم است هر گونه کنسرت عمومی قدقن گردد . (16 )

پروفسور توماس زیگلر پزشک و روان شناس آلمانی می گوید : گفته می شود موسیقی غذای روح آدمی است !!! آری من هم چنین باوری دارم  ، اما غذای فاسد و مسمومی است که بشر امروزی با حرص و ولع در جان خود وارد می سازد .(  17 )

علامه جعفری در باره موسیقی (از جمله طنبور ) و عواقب شوم آن می فرماید :درست است که تحریک مثبت و تشجیعی که موسیقی انجام می دهد ما را از موجودیت حقیقی خود با یک گروه نوسانات بالاتر می برد ، ولی همین که موسیقی تمام می شود ، یک سرازیری حقیقی در خود احساس می کنیم و می بینیم که موسیقی سایه ای از ما برای ما ساخته وآن را بالا برده بود ، اکنون شبح مصنوعی از بین رفته ، واقعیات با همان خشونت برای ما نمودار می شود . به همین جهت بوده است که ، در جنگ های صدر اول اسلام که در حدود هشتاد جنگ ودفاع بوده است ، نمی بینیم که مسلمانان برای تهییج و تشویق سربازان خود به موسیقی متوسل شوند ، بلکه آنها شعارهای واقعی را بطور دسته جمعی گفته تحریک می گشتند ،چنان که در یکی از جنگ ها کفار قریش شعار زیر را با موسیقی و هیجان می گفتند :أعل هبل ،أعل هبل =بلند مرته باد هبل ، بلند مرتبه باد هبل (هبل همان بت معروف عصر جاهلیت است )، مسلمانان نیز در مقابل می گفتند : الله اعلی و أجل =خداوند بلند مرتبه تر و بزرگ تر است . (18 )

دکتر میشی هاتارا استاد دانشگاه توکیو ژاپن در تحقیاتی جالب و بی نظیر ، موسیقی را برای روح و روان انسان ، به زهر و سم کشنده تشبیه می کند ، البته زهری که انسان آن را شیرین و گوارا می پندارد . ایشان در محیط آزمایشگاهی سه ظرف یک اندازه را که حاوی آب یکسان نیز است مورد کنکاش خود قرار داده و بر روی هر کدام عملیاتی خاص انجام می دهد . بر روی ظرف شماره یک مرتبا" نام خداوند را می برد ، کنار ظرف شماره دو چندین مرتبه واژه گل را تکرار می کند ، بر روی ظرف سوم کلمه بمب را چندین بار بر زبان جاری می سازد ،در کنار ظرف چهارم  آهنگ موسیقی گذاشته می شود ،بعد همه ظروف را در دمای برابر به منظور انجماد در یخچال قرار می دهد . نتیجه تحقیقات حیرت آور ایشان بعد از بررسی ساختار مولوکولی وسلولی به قرار ذیل است :ظرف شماره یک دارای مولوکول های نورانی و روشنی هستند !!!  چینش مولوکولی ظرف دوم بسان غنچه گل نمود پیداد کرده است !!! ساختار مولوکولی ظرف سوم ، دقیقا" تداعی بمب و دود و  ویرانی است !!! ظرف چهارم که قرین نوار موسیقی بوده ساختار مولوکولی منظمی نداشته و جابجایی سلولی در آن به شدت آشکار است .  وی ماحصل تحقیقات خود را در باره موسیقی این چنین منتشر می سازد :موسیقی با هر فرم و دستگاهی که باشد  ( مثلا" طنبور ) تعادل روحی روانی انسان را بر هم زده و بر سلسه مغز و اعصاب صدمات جبران نا پذیری وارد می سازد و به تبع آن در کاهش طول عمر نقش مؤثری دارد . یکی دیگر از عوارض موسیقی که ایشان متذکر می شود ،کاهش و تقلیل اراده در افراد مبتلا به موسیقی است . دکتر میشی هاتارا در ادامه می افزاید : معتادان به این سم شیرین عناصر سست همت و بی مصرفی هستند که در گذر زمان سر بار جامعه خواهند گشت و این چیزی است که ما هر روز با آن مواجه هستیم . ( 19 )

ودهها مؤید دیگر که بیان آنها از حوصله نگارنده خارج است .

با آنچه بیان گردید خلاصه کلام این شد: طنبور نوازی اهل حق و غلات ، نه با آموزه های ادیان آسمانی مطابقت دارد ، و نه با نتایج تحقیقات علمی دانشمندان شرقی و غربی . بعضا" شنیده می شود که ماهیت طنبور با سایر آلات موسیقی متفاوت است به اصطلاح از سنخ موسیقی عرفانی است !!! در پاسخ می گوییم :این توهمی است که هیچ اساس و ریشه ای نداشته و استدلالاتی که ما در رد موسیقی اقامه نمودیم ،قطعا" شامل طنبور نیز می شود .

 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پی نوشت :

1- سوره لقمان ، آیه 6-7

2 - موسیقی و غنا از دیدگاه اسلام ، ص 93

3 - مجمع البیان ، ج 7 ، ص 98

4 - همان ، ج 5 ، ص 426

5 - المیزان ، ج 19 ، ص 276

6 -وسائل الشیعه ، ج 17 ، ابواب ما یکتسب به ، ص 313 ***** فروع کافی ، ج 6 ، ص 431  ***** وافی ، ج 3 ص 33

7 - کنزل العمال ، ج 15 ، ص 221

8 -  جامع احادیث شیعه ، ج 16 ، ابواب جهاد النفس ، باب 12

9 - وسائل الشیعه ، ج 17 ، ابواب ما یکتسب به ، باب 100

10 - مستدرک الوسائل ، ج 13 ، ابواب ما یکتسب به ،باب 79

11 - خصال شیخ صدوق ، باب ششم ، حدیث 29

 12 -بحار الانوار ، ج 76 ، باب المعازف و الملاهی ، حدیث 11

 13 - وسائل الشیعه ، ج 17 ، ابواب ما یکتسب به ،باب 100 ، حدیث 11

 14 - جامع الاحادیث ، ج 22 ، باب 21 ، حدیث 10

15 - گناهان کبیره ، ج 1 ، ص 284

 16 - همان ، ص 289

17 - مجله آلمانی اشپیگل ، شماره 319

18 - مبانی فقهی روانی موسیقی ، ص 20 - 22

19 -مجله علمی نیچر چاپ لندن ، شماره 415

دیدگاه‌ها

در برخی روایاتی که شما کور دلان نمیبینید طنبور به ندا الحق تشبیه شده اطلاعات خودتون رو کامل کنید

روایات آدمهای پیس و بی سواد برای لای جرز دیوار خوبه.اگه تنبور ندای حقه چرا بیشترین سرقت و قاچاق و گراز خوری و مشروب خوری در بین پیروان تنبور وجود دارد؟ در ضمن هیچ روایتی در تعریف از تنبور وجود ندارد . به خدا قسم حتی یک روایت هم از مصومین (ع) بیاوری رسما" اعلام می کنم که اهل حق هستم .

اهل حق نیازی به روایت ائمه ندارد

الحق مادامی که گوش به حرف شیطان و دراویش بی اصل و بن میدهد معلوم است که احساس نیاز به روایات ائمه معصومین نمی کند این همه مزخرفات در الحق نتیجه دوری از مکتب پیغمبر و علی و اولاد پیغمبر (ص) است . راستی گراز کیلویی چند؟ می گویند مزه اش از سگ لذیذ تر است

این جمله معروف ازسقراط فیلسوف حکیم است که نمیدانم را سرلوحه کار خود قرارداده بودمحقق ونویسنده گرامی به چیزی راکه نمیدانی تهمت وافترانزن.مهم محتوای مطلبی است که گفته میشودکه ان مسلماذکروکلام معصومین است.طنبورفقط وسیله شنیدن سخن حق دردل مومنان وبندگان خالص است که اثلا لهولعب نیست وشرع هم به موسیقی که شهوت را برنینگیزدپاسخ مثبت میدهد.پس به یقین دشمن خداونامسلمان میتواند می تواند به شیعه اثنا عشری چنین مهری بزند.

این هم از اثرات نیک موسیقی خاصه تنبور http://www.radiofarda.com/content/artiecle/3000013.html همینطور به کتاب روح نغمات پرفسور ژان دورینگ نگاه کنید!

رادیو فردا رسانه منتسب به کنگره امریکاست، شما دین خود را از که میگیرید؟ اگر مسلمان هستید (که میگویید هستید) پس برای باورها و رفتارهای خود منشأ و مصدر اسلامی معرفی کنید. نه ادعاهای کنگره امریکا را

جناب سینا تأکید میکنم دیدگاه‌‎های شما منتشر خواهد شد، به شرط اینکه فحاشی، عصبانیت، عصبیت، پراکنده گویی و عقده‌گشایی را کنار بگذارید. این سایت از تضارب آراء استقبال میکند و بر خلاف دیکتاتورها که با فحاشی و گرد و خاک به پا کردن در پی خاموش کردن صدای مخالفین هستند از نظرات دگراندیشان استقبال میکند. لکن لازم است که شیوه دیکتاتورمآبانه و عصبیت‌های دگم‌اندیشانه را کنار بگذارید.

اول و آخر یار نلازم به ذکر است نویسنده در جای جای خود به عقاید اهل حق توهین کرده است و اتهامات بی اساسی از قبیل تبلیغ آیین اهل حق نام میبرد حال آنکه اهل حق برای عقاید خود به شیوه ای که ایشان منظورشان است و متوهم شده اند تبلیغ نمیکند ! در همان ابتدا مینویسد :"ا سیری اجمالی در متون و آموزه های اهل حق..."!! اولا میم تواب از نویسندگان همین وبسایت ادعا میکرد که خود اهل حق هم کتبشان را ندیده اند!!!!! حال جای سوال است نویسنده این مطلب از کجا کتب اهل حق را که به زبان کوردی است دیده اند و خوانده اند تفسیر و تاویل نیز نموده اند و جالب اینجاست که با ادبیات زننده وزشتی نسبت به عقاید هم وطنان خود قلم فرسایی کرده اند و اتهاماتی را وارد ساخته اند لکن در کامنت قبل که امیدوارم باز هم مورد سانسور واقع نشود بن مایه اصلی این نوشتار خودشان را هدف قرار دادم و نوشتم که نوشتارشان سطحی انحصار گرا و بدون مداقه بوده است بسیاری از اقوال را نادیده گرفته و از تضارب آرا چشم پوشی کرده و مطالب و رفرنس هایی نیز ارائه دادم باشد که اهل تحقیق خود بنگرند قطعا نوشتارشان ارزشی ندارد که اگر نبود آیات قرآن کلام بزرگان قطعا آنرا سخیف و مشتی اراجیف می نامیدم اما چون مانند نویسنده بی ادب نیستم چرا که بی ادب محروم ماند از لطف رب چنین نخواهم کرد ! عرض خود میبری و زحمت ما میداری با نوشتن اینا ! و السلام

1. خدا را شاکریم که هرچند اندک، شما را واداشتیم که در نوشتار خود تجدیدنظر کنید و از عصبیت خود بکاهید. شما وقتی میتوانید نسبت به انتشار یا عدم انتشار کامنت خود شاکی باشید که اصول و اولیات نظر دادن را رعایت کرده باشید. نمیتوان هر سخنی را به زبان بیاورید و بعد بگویید "مخاطب خودش قضاوت میکنید"! اتفاقا حرف‌های شما جناب سینا، خود مصداق توهین به شعور مخاطب است. 2. پیرامون سیری اجمالی در متون و آموزه‌های اهل حق... شما گمان کردید که ایرادی از مقاله گرفتید و بر اساس همین گمان (توهم) خود، مانند شاخ تر به رقص درآمده اید. غافل از اینکه باز هم به خطا رفته اید. متون اهل حق برای عوام روشن نیست و به دلیل ترس سران یارسان از افشای حقایق پشت پرده، متون به صورت کامل و آنچه هست منتشر نمی‌شود. بلکه در رده‌های خاصی از مشایخ باقی می‌ماند. اما این منابع همواره در پرده ابهام نمانده و نمی‌ماند. پژوهشگران متعددی از غربی و شرقی و شاید بخشی از سران پیشین اهل حق به افشاگری پرداختند. امروزه کتاب‌ها و تحقیقات خوبی در زمینه منابع اهل حق صورت گرفته که موجود است. 3. اینکه کنگره امریکا را به عنوان رفرنس معرفی میکنید باز هم توهین به شعور مخاطب است. قطعا این نوع نگاه شما ارزشی ندارد و بیشتر به دست و پا زدن شبیه است.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.